ملک سلمان ۸۴ ساله که مدتهاست به دلیل کهولت سن در مجامع و حتی برنامه های عادی ظاهر نمی شود، دیشب متنی را برای سران دولت ها در نشست مجازی مجمع عمومی سازمان ملل قرائت کرد که حاوی دروغ و اتهام های بی پایه و نیز نوعی زمینه سازی برای ورود به پروژه فروش آرمان های فلسطین بود.
اولین دروغ او در این سخنرانی اش این بود که ایران دست دوستی عربستان را رد کرده است. او توضیح نداد که عربستان دستکم در یک دهه گذشته اساسا کدام پیشنهاد یا طرح و ابتکاری ارائه کرده است؟ ایران سال هاست که کشورهای منطقه را برای حل مشکلات و معضلات موجود و مقابله با تروریسم به همکاری دسته جمعی فراخوانده است که آخرین مورد آن طرح وزیر امور خارجه ایران بود که بی پاسخ ماند.
برای یادآوری به پادشاه کهنسال عربستان؛ سردار شهید قاسم سلیمانی فرمانده جنگ علیه تروریسم بین المللی در آخرین سفر به عراق که به دست نیروهای آمریکایی به شهادت رسید، حامل ابتکار صلح یا حل اختلافات با ریاض بود.
دروغ دوم آنجا بود که ایران را متهم کرد به تاسیسات نفتی عربستان حمله کرده است؛ این درحالی است که نیروهای یمنی مسئولیت این حمله را بر عهده گرفته اند و ضمن اینکه نابودی تاسیسات عربستان حاصل تجاوز این کشور به یمن است که این تجاوز همچنان ادامه دارد.
پادشاه سعودی، در باره سلاح ایران هم گفت که نگران است؛ اما نگفت چرا نگران است و در ۴۰ سال گذشته سلاح ایران کدام کشور منطقه را تهدید کرده است؛ آیا به کویت حمله کرده است؟ یا به یمن؟
مگر غیر از این بوده که از سقوط دو دولت عربی در برابر هجوم تروریست های تکفیری داعش جلوگیری کرد؟
ملک سلمان بخوبی می داند که سلاح ایران جنبه دفاعی دارد؛ همانگونه که ۸ سال در برابر تهاجم صدام که از سوی حکومتهایی مثل آل سعود تسلیح و حمایت می شد، مردانه ایستاد و از سرزمین خویش دفاع کرد.
پادشاه سعودی همچنین می بایست در این سخنانش که ایران را به حمایت از تروریسم متهم کرده، به این سوال پاسخ می گفت که فتاوای کشتار و خشونت و سر بریدن برای گروه هایی مانند داعش، النصره و القاعده از کجا صادر شده است؟ و کدام زن و کودک عرب زیر بمباران جنگنده های ایرانی کشته شده اند؟ راستی آقای سلمان پدر معنوی این گروه ها کیست؟
دروغ بزرگ دیگر پادشاه آنجا بود که حزب الله را تروریست خواند و سعی کرد بحران تشکیل دولت لبنان و کلیه مشکلات این کشور را به گردن حزب الله بیاندازد.
حزب الله قدرتمندترین جریان در منطقه و جهان عرب است که در نزدیک به یک دهه اخیر تمام قد در برابر تروریست ها ایستاده است و اگر نبود حضور به موقع این جریان اصیل خاورمیانه، امروز دامنه جغرافیایی عملیات داعش و سایر گروه های تروریستی به مراکز اروپایی کشیده می شد.
حزب الله زمانی وارد جنگ با داعش و تکفیری ها در سوریه شد که دولت سعودی متهم اصلی و اول حمایت از این گروه ها بود و بر براندازی دولت های قانونی در سوریه و عراق پافشاری می کرد.
ملک سلمان دروغ دیگری هم گفت و آن درباره فلسطینی ها بود و مدعی شد که عربستان سعودی از مردم فلسطین برای دستیابی به حقوق مشروع خود و تشکیل کشور فلسطین حمایت میکند.
این سخنان ملک سلمان درحالی است که او در هفته های گذشته نه تنها با عادی سازی روابط امارات و بحرین با اسرائیل مخالفت نکرد که از آنها حمایت کرد. آن هم در روزی که فلسطینی ها سازش کشورهای عربی خلیج فارس را خیانت و خنجر از پشت به ملت فلسطین تعبیر کردند.
در اینجا کافی است آقای ملک سلمان به این سوال جواب دهد که آیا امارات و بحرین بدون چراغ سبز شما این اقدام را که همه گروه های فلسطینی ، حتی گروه فتح محمود عباس هم آن را خیانت خواندند، وارد بازی عادی سازی روابط می شدند؟
این اظهارات پادشاه سعودی در حالی خطاب به رهبران جهان صورت گرفت که پیش بینی ها حاکی از آن است که در هفته های آینده این کشور هم با رژیم صهیونیستی سازش و مصالحه خواهد کرد و تمام این جنجال سازی ها با هدف پنهان کردن گامی است خیانت بار علیه ملت فلسطین!
جناب سلمان؛ ایران در کارنامه اش حمایت از ملت های مظلوم مانند فلسطین و جنگ علیه تروریست ها را دارد و در مقابل عربستان همچنان متهم اصلی تولید و خلق گروه های تروریستی مخوفی مانند القاعده و داعش است و نیز عامل اصلی عملیات تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در آمریکاست که حتی با نفوذ لابی ها و دلارهای نفتی هم نتوانستید رد پاها را پاک کنید.
جناب سلمان ، به جای دادن آدرس های غلط به جامعه جهانی که به مدد گسترش شبکه های اجتماعی و فضای مجازی نمی توان فریبش داد، لطف کنید تجاوز و جنگ تحمیلی به ملت ضعیف یمن و کشتار کودکان و زنان بیگناه این کشور را متوقف کنید؛ حداقل به خاطر کرونا!
نظر شما