به گزارش ایرنا، دبیرکل سازمان ملل سه شنبه گذشته در سخنرانی افتتاحیه هفتاد و پنجمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل از حرکت جهان به سمت وضعیتی «بسیار خطرناک» ابراز نگرانی کرد.
وی با بیان اینکه ما به سمت وضعیت بسیار خطرناکی در حال حرکت هستیم و بدون نام بردن از آمریکا و چین گفت؛ دنیا نمی تواند یک جنگ سرد و یک رویکرد دوقطبی توسط دو قدرت بزرگ اقتصادی را تحمل کند. وی این دو قدرت را دارای «قوانین تجاری و مالی مخصوص به خود، اینترنت جداگانه و توانایی هوش مصنوعی» توصیف کرد.
تنشهای بین آمریکا و چین که تا پیش از این محدود به مسائل تجاری بود چندی است که با به میان آمدن بحران کرونا وارد مرحله جدیدی شده است. در این بحران تا کنون ۹۵۰ هزار نفر در سراسر دنیا جان باخته اند. بیشترین تعداد مرگ و میر تا کنون متعلق به آمریکا است.
دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا در نطق کوتاه از پیش ضبط شده خود برای مجمع عمومی سازمان ملل به صراحت از نقش چین در ایجاد این همه گیری انتقاد کرد و حتی آن را «ویروس چینی» نامید. سخنی که بلافاصله مورد اعتراض نماینده دائم چین در سازمان ملل قرار گرفت.
شنیدن سخنان نگران کننده و اعلام خطر از سوی دبیرکل سازمان ملل موضوع جدیدی نیست. گوترش سال گذشته نیز نسبت به خطر های بزرگی که جهان را تهدید می کنند هشدار داده بود. وی جنگ و درگیریهای منطقه ای، فاجعه محیط زیستی، مضمحل شدن اعتماد در عرصه بین المللی و وجه تاریک دنیای دیجیتال را به عنوان چهار تهدید اصلی معرفی کرده بود. امسال علاوه بر آنها به بیماری کووید۱۹ و همچنین از سر گرفته شدن جنگ سرد، این بار بین آمریکا و چین نیز اشاره کرد.
دبیر کل سازمان ملل متحد عنوان کرد که جهان اکنون شاهد بزرگترین بحران اقتصادی پس از رکورد بزرگ دهه ۱۹۲۰ و ۳۰ است. به گفته گوترش پس از نزدیک به سی سال روند معکوس، اکنون فقر در جهان در حال گسترش است. بیماریهای واگیر و تضعیف پیمان کنترل سلاحهای اتمی و خطر جدیدی به نام فضای سایبری از جمله تهدیدهایی بود که گوترش به آنها اشاره کرد.
اما آنچه در سخنان گوترش میتوان به عنوان عامل اصلی نگرانی های او شناسایی کرد شاید از بین رفتن حکمیت و اقتدار سازمان ملل و شورای امنیت باشد. این موضوع به زبانهای مختلف از سوی سایر رهبران جهان از جمله رئیس جمهور فرانسه نیز شنیده شد. مکرون در سخنان خود به تضعیف شورای امنیت سازمان ملل به خاطر تک روی های آمریکا اشاره کرد و خواستار ایجاد نظم جهانی نوینی شد.
در واقع آنچه برای گوترش موجب نگرانی است از دست رفتن نقش رهبری این سازمان است. وی از نبود یا تضعیف چندجانبه گرایی و افزایش پوپولیسم و ملی گرایی شکایت می کند و با اینکه به دولت جدید آمریکا اشاره صریح نمی کند؛ همه می دانند که اشاره او به تک روی های دولت فعلی ایالات متحده است.
«امانوئل مکرون» رئیس جمهوری فرانسه نیز در سخنان خود مشابه همین موضوع را مورد اشاره قرار داد. وی به جهانی سازی پس از فروریختن دیوار برلین و به «توافق واشنگتن» اشاره کرد که اکنون دیگر تا حدود زیادی از میان رفته است.
واقعیت این است که در ۳۰ سال پس از فروپاشی شوروی نوعی همگرایی در جهان به وجود آمده بود که اکنون تضعیف شده است. آمریکا نقش رهبری جهان را به عهده داشت و قدرتهای دیگر و حتی اعضای دائم شورای امنیت نیز در تقریباً همه تصمیم گیری های کلیدی از آمریکا پشتیبانی می کردند.
نکته فوق را می توان در سخنان گوترش در جایی که سخن از نبود رهبری می گوید جستجو کرد. وی از جدایی قدرت از رهبری انتقاد کرد و از اینکه قدرت در دست رهبران نیست و یا قدرتمندان توان رهبری ندارند ابراز تاسف کرد.
در حالی که آمریکا در حال عقب نشینی از موضع رهبری دنیا بوده و بیش از پیش به مسائل داخلی خود اهمیت می دهد، باقی دنیا با نگرانی به صحنه خیره شده اند. از این میان نگرانیهای اروپا جدیتر است.
تا سالها اروپا امنیت خود را به آمریکا گره زده و آمریکا را حافظ امنیت خود میدانست. همانطور که مکرون در سخنان خود اظهار داشت، بخش عمده امنیت اروپا وابسته به معاهدات خلع سلاح و یا کاهش تسلیحات نظامی بین آمریکا و شوروی سابق است. اروپاییها می دانند که آمریکا و روسیه در صورت برخورد نظامی، از ایجاد درگیری در خاک اصلی خود اجتناب خواهند کرد و این موضوع خاک اروپا را به عرصه نبرد تبدیل خواهد کرد.
اتحادیه اروپا با از دست دادن انگلیس به عنوان یک قدرت اتمی و یک عضو دائم شورای امنیت اکنون احساس تنهایی و اضطراب بیشتری می کند و تلاش دارد وابستگی امنیتی خود به آمریکا را کاهش دهد.
در این میان آمریکا نه تنها نقش رهبری خود را از دست داده بلکه به بازیگری غیرقابل اعتماد تبدیل شده است. کسی نمی تواند به امضای آمریکا بر معاهدات بین المللی اعتماد کند. این نکتهای است که دبیرکل سازمان ملل به صراحت از آن با نام «کاهش اعتماد بین المللی» در کنار جنگ و فاجعه محیط زیستی به عنوان یکی از چالشهای بزرگ نام می برد.
همه اینها عرصه را برای شکلگیری یک جنگ سرد و جهانی دو قطبی آماده میکند. چین، همانطور که با مقایسه بین سخنان رئیس جمهوری این کشور با ترامپ میشد دید، تلاش دارد خود را به عنوان شریکی قابل اعتماد، با رفتاری قابل پیشبینی و طرفدار همکاری بینالمللی و چندجانبهگرایی معرفی کند.
تفاوت این جنگ سرد با جنگ سرد قبلی در این است که این بار چین بر خلاف شوروی خود قدرت اقتصادی بزرگی است که تراز تجاری مثبت قابل توجهی با آمریکا دارد. وضعیتی که شوروی هرگز نداشت.
علاوه بر این طبق گفته گوترش، چین اکنون نظام تجاری، مالی و حتی اینترنت مستقل خود را دارد و می تواند با اتکا به توانایی بومی هوش مصنوعیاش در عرصه سایبری نیز حرفی برای گفتن داشته باشد.
به همین دلیل میتوان نگرانی اصلی دبیرکل را در یک موضوع خلاصه کرد و آن چیزی نیست جز شکلگیری جهانی دو قطبی و جنگ سردی جدید که این بار برنده شدن در آن آسان نخواهد بود.
نظر شما