این کتاب ۱۴۷ صفحه ای با شمارگان یک هزار جلد و قیمت ۷۰ هزار ریال از سوی نشر رسول در سال ۹۲ به چاپ رسیده است.
این مجموعه شامل، ۶ بخش با عنوان مسافر جنوب، هتل بیستاره، گمگشته، مهمان VIP، سراب و عشق فوتبال است.
نویسنده این کتاب با توجه به تنوع فرهنگ و اخلاق گوناگون آدمها، رابطه حساس و دقیق مهمان و میزبان و همچنین لایههای پنهان و آشکار روابط آنها در صنعت هتلداری، قصههای کوتاه تلخ و شیرینی را در قالب ادبیات نمایشی برای مخاطبان به تماشا میگذارد.
در مقدمه این کتاب آمده است: مسافرانی که هتل را برای اقامت انتخاب می نمایند، توقعشان از خدمات هتلداری یک حق طبیعی است و کارکنان هتل نیز موظفند تمام سعی و تلاش خود را در جلب رضایت آن ها بکار گیرند، از طرفی هتلداران نیز انتظار دارند تا مقررات و قوانین داخلی هتلها توسط مسافران رعایت شود، بنابراین رابطه میان مهمان و میزبان یک رابطه ارگانیک و مبتنی بر احترام متقابل است، اما زمانی که این توازن و انتظارات بهم می خورد، رابطه آدم ها شکلی از طنز به خود گرفته و کمدی موقعیت اتفاق میافتد.
بخشی از کتاب
محوطه لابی هتلی است که در نگاه اول آثار بینظمی و کج سلیقگی در چیدمان آن به چشم می خورد. میز پذیرش در صدر لابی و نزدیک درب ورودی قرار دارد، که دیوار پشتی آن با رنگ های مرده وصله پینه شده، روی دیوار در عمق پذیرش، یک ساعت کهنه قدیمی با عقربه های از کار افتاده و تابلوی نرخ نامه با اعدادی مخدوش و جعبه مخصوص نگهداری کلید اتاقها به چشم میخورد.
روی هم رفته فضای حاکم بر لابی، ناکارآمدی و درماندگی مسوولانش را به رخ میکشد، تنها چیزی که پذیرش را با دنیای بیرون مرتبط می سازد، وجود یک دستگاه تلفن رومیزی است که روی کانتر پذیرش به خوبی دیده می شود.
نعمت کارگری است چند شغله، گاهی بل بوی، زمانی نظافت چی و بعضی وقتها دربان هتل است، آدمی است سرخوش و از شغلش راضی، به همین دلیل هنگام کار غالبا زیر لب ترانهای زمزمه میکند، او در حال جارو کردن و نظافت محوطه لابی است، در همین اثناء مسافری چمدان به دست و کیفی بر دوش با سر و وضعی آراسته، در حالی که به محوطه لابی وارد میشود، با تلفن همراهش صحبت میکند.
نظر شما