قله آواز ایران در انحصار و فتح‌ شجریان باقی مانده است

تهران-ایرنا-روزنامه شرق در مطلبی آورد: رنگ و حجم و جنس صدای شجریان، یکی از دلایل موفقیتش است. علاوه بر اینکه استاد شجریان جزء معدود خوانندگانی است که هیچ‌گاه به‌اصطلاح خارج نخوانده است و تکنیک و احساس و دانش موسیقایی‌اش و سخت‌گیری در انتخاب شعر و ملودی از دلایل مانایی صدا و نامش در عرصه موسیقی ایران است.

روزنامه شرق شنبه ۱۹ مهر یادداشتی را به قلم پیروز ارجمند آهنگساز و نوازنده منتشر کرد در گزیده ای از آن آمده است: محمدرضا شجریان یکی از پدیده‌های قرن معاصر ایران است. به تعبیری می‌توان گفت شناخته‌شده‌ترین شخصیت هنری ایران در دنیا و مشهورترین و محبوب‌ترین هنرمند ایرانی در چند سده اخیر است. استاد محمدرضا شجریان، وجوه شخصیتی متفاوتی دارد و هرکدام از آنها قابل تحلیل و بررسی است. او در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمده و تلاوت قرآن را نزد پدرش که از قاریان بنام قرآن بوده، فرا می‌گیرد. فضای مذهبی-سنتی خانواده موجب می‌شود تا چند سال با نام سیاوش بیدگانی به اجرای آواز بپردازد تا زمانی که پدر ایشان متوجه فعالیت پسرش می‌شود و از آن زمان نام واقعی خانوادگی‌اش یعنی «شجریان» را استفاده می‌کند.

بعد از حضورشان در تهران وارد رادیو می‌شوند و از این زمان تحولات جدی هنری استاد شجریان شروع می‌شود. شاید کمتر هنرمندی در آواز وجود دارد که در دوره‌ای تاریخی زندگی کند که بتواند تجربه زیست و همکاری با دو نسل پیش و سه نسل بعد از خودش را تجربه کند. محمدرضا شجریان در میانه‌ای از موسیقی‌دانانی قرار می‌گیرد که بخشی از آنها از بازماندگان موسیقی دوره قاجار بودند و تا دوره معاصر او را همراهی کردند. این موضوع موجب می‌شود تا استاد شجریان با استادان بسیاری معاشرت و فعالیت کند. همان‌طور که مرحوم دوامی استاد ایشان بوده و ضربی‌خوانی و آواز را نزد ایشان فرا می‌گرفته، در همان دوران می‌توانسته همراهی استاد عبادی را هم داشته باشد. به گفته استاد شجریان تأثیرگذارترین فرد در شیوه آوازش جلیل شهناز بوده، از طرفی آهنگ‌سازانی مثل پرویز مشکاتیان، محمدرضا لطفی و فرامرز پایور، آثار درخشان و ماندگاری را با استاد شجریان خلق کردند.

هرچند آهنگ‌سازان دیگری مثل حسن و حسین یوسف‌زمانی، فریدون شهبازیان، فرهاد فخرالدینی، کامبیز روشن‌روان و بسیاری از آهنگ‌سازان دیگر هم کنار ایشان بودند، همکاری با این سه آهنگ‌ساز بیشترین تحول درشخصیت هنری ایشان را به وجود می‌آورد و ماندگاری کارهای ایشان هم با این سه نفر بوده. در آغاز انقلاب استاد شجریان، اولین خواننده انقلابی سنتی بودند که همراه شهرام ناظری، آثاری را در کنار گروه شیدا و عارف خلق کردند. با وجود اینکه  همکاری‌هایی که با حسین علیزاده داشتند و آثار ماندگاری خلق کردند؛ اما حسین علیزاده تأثیر عمیقی بر شیوه خواندن ایشان نمی‌گذارد.

در پژوهشی که در حوزه آوازی ایشان داشتم، حدود ۳۰۰ آلبوم و اثر آوازی استاد را تجزیه و تحلیل کردم و در این تحقیق به نتایج درخورتوجهی رسیدم؛ ازجمله اینکه محمدرضا شجریان در تمام مدت حیات هنری‌اش، آوازهایی که خوانده، عمدتا به صورت بداهه بوده و از تکرار و بازخوانی مستقیم گوشه‌های ردیف آوازی اجتناب کرده است و در یکی از نشست‌هایی که با استاد داشتم، اشاره کردم که «ردیف آوازی محمدرضا شجریان به وسعت کل دوره آوازخوانی ایشان است و شجریان نمی‌تواند محدود به اجرای چند گوشه‌ای باشد که در قالب یک ردیف منتشر می‌شود. استاد شجریان این نظریه را علمی‌ترین تعریف و تحلیل از آوازشان در ۵۰ سال گذشته دانستند. محمدرضا شجریان، شخصیتی چندوجهی داشت. نوازندگی سنتور، خوشنویسی، ساختن ساز و پرورش گل را در کنار آواز دنبال می‌کرد. ضمن اینکه اشراف و علاقه‌ای ویژه به زبان فارسی داشت. دانش ادبی‌اش تحت تأثیر دو ادیب بزرگ هوشنگ ابتهاج و شفیعی‌کدکنی است که در اثر مؤانست و ارتباط مستقیم است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha