روزنامه همدلی ۲۲ مهر به گفت وگو با مجید درخشانی آهنگساز و نوازنده پرداخت در گزیده ای از آن می خوانیم: این درست است که استاد شجریان از مجموعه اجراهای زندهیادان حسین طاهرزاده، رضاقلیمیرزا ظلی، غلامحسین بنان و سایر اساتید موسیقی گذشته الهام گرفت و بعد به مکتب خودش دست یافت. درواقع آقای شجریان از یک مقطعی به بعد، مکتب خودش را در بین نسل جوان جا انداخت. اینکه یک آوازخوان از منبع آواز استادی دیگر الهام بگیرد چیز عجیبی نیست. نکتهای که در مورد استاد شجریان برای من جالب است، به زمانی برمیگردد که ایشان به خدمت استاد غلامرضا دادبه رسید. زمانی که آقای شجریان با استاد دادبه آشنا شد، بهعنوان یک آوازخوان حرفهای مطرح شده بود و مردم ایشان را میشناختند، اما به خاطر روحیه جستوجوگری که داشت، در آن زمان به شاگردی استاد دادبه درآمد تا بمخوانی را از ایشان یاد بگیرد. روحیه جستوجوگر آقای شجریان باعث شد ایشان همیشه در حال یادگیری باشد و خودش را بالاتر بکشد تا به یک نقطه اوج برسد. البته این را نباید نادیده گرفت که هر خوانندهای وقتی به یک مرحله سنی خاصی میرسد، کیفیت و تواناییاش افت میکند. در مورد نوازندهها ممکن است این اتفاق نیفتد اما افت حنجره امری اجتنابناپذیر است که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
آقای شجریان از سالهای ۵۸-۵۹ در موسیقی به اوج رسید و این دوران اوج تا سالها ادامه پیدا کرد. ایشان زمانی که مسنتر شد هم همچنان توانست به خواندن ادامه بدهد ولی عجیب است که عدهای توقع داشتند ایشان در ۷۵سالگی هم مثل ۳۵سالگی بخواند! قطعاً چنین چیزی امکانپذیر نیست. آوازهایی که استاد شجریان در این اواخر خواندهاند، تفاوتی با آوازهای دوران جوانیشان ندارد و حتی به لحاظ بیان شعر و آواز پختهتر هم شده است، منتها توانایی صدا یک حدی دارد. طبعاً صدای کوکی که در این اواخر برای استاد شجریان انتخاب میشد، همان صدایی نبود که ۲۰سال پیش برای صدای ایشان انتخاب میشد. بااینحال چیزی که من طی ده سال همکاری صحنهای با آقای شجریان به یاد دارم این است که ایشان طی سالهایی که حال جسمی و روحیشان خوب بود، مرزی نمیشناخت و سن و سال برایش مطرح نبود. در بعضی از کنسرتها به یک جاهایی از خواندن میرفت که خارج از تصور ما بود و ما فکر میکردیم ایشان ۳۰سال جوانتر شده است!
چه ویژگیها و عناصر فنی در صدا و آواز آقای شجریان وجود داشت که ایشان را در بین عوام و خواص مطرح کرد؟ درگذشته عوام مردم بیشتر آواز ایشان را دوست داشتند. من خیلی وقتها تصور میکردم که آقای شجریان بهتر قطعات ادوار مختلف رادیو را اجرا کردند. البته خیلی از قطعاتی را که در رادیو به ایشان پیشنهاد شد هم به هر دلیلی اجرا نکرد. من دانشجو بودم که بهیکباره دیدم یک خواننده خوشالحان قطعاتی همچون «در کوچه سار شب»، «داروگ» و «گل باغ» را به زیبایی هرچهتمامتر میخواند. اینها بهترین آهنگهایی بود که آن موقع ضبط میشد. مضاف بر آن، آقای شجریان بسیاری از تصانیف قدیمی و فراموششده را هم با ارکستر استاد پایور و گروه «شیدا» بازسازی کرد و باعث شد دوباره آن قطعات شنیده شوند. آقای شجریان در سالهای دهه۵۰ با اینکه جوان بود ولی انتخابهای خوبی داشت و آثاری را قبول کرد بخواند که بهترین آثار موسیقی ایرانی در آن زمان بود.
ایشان آگاهی عمیقی نسبت به شعر و نسبت به آهنگسازی نسل جوان و نسل گذشته داشت و همهچیز را با آگاهی انتخاب میکرد. هیچوقت هم وارد فضای موسیقی کافهای و کابارهای نشد و موسیقی را به شکل جدیتری پی میگرفت. آقای شجریان خوانندهای بود که بالأخره بعد از سالها در آواز یک حرف جدیدی زد. ایشان آواز خواندن را با الهام گرفتن از مکاتب قدما شروع کرد، ولی بعدها خودش یک مکتب جدید را معرفی کرد و الآن خیلیها در مکتب استاد شجریان آواز میخوانند. استاد شجریان در زمان اوجش خوانندهای بود که وقتی در کنار هر نوازندهای مینشست، حس و حالش را با نوازنده یکی میکرد و بهترین آواز را میخواند. آقای محمدرضا شجریان و آقای محمدرضا لطفی به خاطر اینکه هممکتب بودند و هر دویشان شاگردهای زندهیاد نورعلیخان برومند بودند، جنس سازوآوازشان خیلی باهم یکی شده بود.
موفقترین آوازهای آقای شجریان هم متعلق به همان دوره درخشانی است که با مرحوم لطفی کار میکرد. البته ایشان در دورهای که با مرحوم مشکاتیان کار میکرد هم آوازهای بسیار خوبی خواند. در این دوره آوازهای آقای شجریان به اوج رسید، ولی طبیعتاً آدم هیچوقت نباید انتظار داشته باشد که دوره اوج یک خواننده دائمی باشد. صدای خوانندگان بهمرور زمان از نظر کیفی و توانایی اجرا افت میکند و این درباره اواخر دوره فعالیت آقای شجریان هم صادق است، ولی اجرای ایشان به لحاظ ارائه مطلب و آواز هیچوقت افت نکرد و ایشان همیشه بهترین را ارائه داد. استاد شجریان در جوانی توسط بزرگان موسیقی پذیرفته شدند و در سنینی که پا به سن گذاشتند هم با بهترینهای موسیقی ایران همکاری کردند. عدهای از خوانندگان موسیقی ایرانی وقتی میخواهند با یک نوازنده مطرح همکاری کنند، از بیم آنکه بخشی از توجهات به سمت ساز نوازنده جلب شود، این همکاری را به ثمر نمیرسانند، ولی آقای شجریان هیچوقت بیم این را نداشت.
نظر شما