به گزارش ایرنا، بهره برداری سیاسی از نارضایتی عمومی از وضع بحران زده امروز عراق، مهمترین بهانه برای توجیه رابطه با رژیم صهیونیستی شده است؛ به گونه ای که تلاش می شود از این انتخاب به عنوان «طناب نجات» کشور از سال ها درد، رنج، بحران و فساد یاد شود.
سوار شدن بر موج نارضایتی عمومی از وضع کشور به اعتقاد کارشناسان در وقت حاضر در عراق، بهانه ای شده که یک جریان سیاسی و رسانه ای شناخته شده اینگونه ادعا کند که بهای رابطه با این رژیم غاصب، خروج از محرومیت و توسعه نیافتگی و هر گزینه غیر از آن به مفهوم ادامه فرو رفتن در باتلاق فقر و فلاکت و فساد بیشتر است.
آیا رابطه با اسراییل طناب نجات است؟
رژیم صهیونیستی و حامیان بین المللی و جریان های بومی همسو به آن به طور گسترده ای درصدد جا انداختن این ایده کاذب هستند که رابطه با این رژیم غاصب طناب نجات همه کشورهای منطقه از مشکلات شان است.
این درحالی است که کارشناسان با یادآوری کشورهایی که در منطقه با رژیم صهیونیستی رابطه برقرار کرده اند، معتقدند که رابطه با این رژیم در طول بیش از چهار دهه گذشته نتایج وارونه داشته است.
کارشناسان، مصر را یکی از نمونه های بارز در این زمینه می دانند که به عنوان اولین کشور عربی، پیمان «کمپ دیوید» را در ۱۷ سپتامبر ۱۹۷۸ میلادی با این رژیم غاصب امضا کرد اما نه تنها وضعیت اقتصادیش بهتر نشد بلکه عملا نقش تاثیرگذار این کشور مهم عربی در تحولات منطقه به شدت کاسته و فقر و محرومیت آن بیشتر از گذشته شده تا جایی که میزان بدهی های این کشور طبق آخرین گزارش بانک مرکزی مصر به ۱۱۱.۳ میلیارد دلار رسیده است.
سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) نیز از دیگر بازندگان بزرگ عادی سازی رابطه با رژیم غاصب صهیونیستی از دیدگاه کارشناسان است که «یاسر عرفات» به عنوان رئیس این سازمان در ۱۳ سپتامبر ۱۹۹۳ میلادی پیمان «اوسلو» را در آمریکا امضا کرد.
این پیمان بعد از ۳۷ سال از امضا، اینک نه تنها حقی از فلسطینی ها را برنگردانده بلکه عملا باعث حذف سازمان آزادیبخش فلسطین در معادله مقاومت فلسطین شده و این کشور مظلوم و ملت آن را بیش از پیش دچار تشتت و ضعف کرده تا جایی که اساسا رژیم صهیونیستی و حامیان بین المللی اش در صدد حذف نام فلسطین از نقشه جهان هستند.
عراق و طرح رسانه ای رابطه با رژیم غاصب
حرف و حدیث رسانه ای درباره رابطه عراق با رژیم صهیونیستی این روزها همزمان با اعلام عادی سازی امارات و بحرین با این رژیم غاصب و احتمال اینکه سودان گزینه بعدی باشد، در صحنه سیاسی و رسانه ای عراق از سرگرفته شده است.
اظهارات «بهاء الاعرجی» معاون پیشین نخست وزیر و عضو سابق جریان صدر در روزهای اخیر، بهانه ای برای پرداخت رسانه ها به موضوع عادی سازی عراق با رژیم غاصب صهیونیستی شده است.
الاعرجی درباره امکان عادی سازی روابط بین عراق و این رژیم غاصب مدعی شده است: «اوضاع بسیار آمادهاست، همه شرایط آماده است و منتظر تصمیم گیری است، من به شما می گویم، اما پس از آن از من چیزی نپرسید، تصمیم برای عادی سازی و اولویتهای آن ممکن است از نجف صادر شود و نه بغداد.»
این شخصیت سیاسی عراق مدعی شده است که احتمالا حوزه نجف اشرف یا مرجعیت عالی دینی عراق پیش از اعلام رسمی دولت، بستر شرعی رابطه با رژیم صهیونیستی را فراهم کرده و فتوایی در این خصوص صادر کند.
برخلاف این ادعا، آیت الله «سید علی سیستانی» به عنوان مرجع عالی دینی این کشور نه تنها در این خصوص هیچ فتوا و مجوزی شرعی برای رابطه با این رژیم صهیونیستی نداده اند، بلکه در فتوایی چهار روز قبل (۲۶ مهرماه ۹۹) هرگونه داد و ستد کالاهای رژیم صهیونیستی را تحریم کردند.
ایشان گفته است که داد و ستد «تولیدات اسرائیلی و تولیدات شرکت هایی که به یقین ثابت شود که به صورت موثر از اسرائیل حمایت می کنند، مجاز نیست».
موضع برخی از رهبران سیاسی نیز در این باره حائز اهمیت بوده و در این خصوص «سید عمار حکیم» رهبر جریان حکمت ملی و حامی دولت «مصطفی الکاظمی» گفته است که عراق هرگز بخشی از سیاست عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی نخواهد بود.
ائتلاف «النصر» (حیدر العبادی نخست وزیر پیشین) در پارلمان عراق نیز به شدت ادعاهای الاعرجی در مورد مرجعیت عالی دینی و تن دادن حوزه نجف اشرف به ذلت رابطه با رژیم صهیونیستی را محکوم کرده است.
دولت عراق نیز بارها به صراحت با هرگونه رابطه با رژیم صهیونیستی مخالفت کرده که در آخرین مورد وزیر امور خارجه این کشور در اول مهرماه گذشته در مصاحبه ای تلویزیونی تاکید کرد که عراق به قطعنامه های اتحادیه عرب درخصوص قضیه فلسطین و نداشتن رابطه با رژیم صهیونیستی پایبند است.
«احمد ملال» سخنگوی دفتر نخست وزیری عراق نیز در ششم شهریور ماه گذشته در کنفرانس خبری گفت که عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی برای این کشور ممنوع است.
پادوهای اسراییل در عراق
با وجود این مواضع آشکار و صریح بزرگان سیاسی، دینی و موضع رسمی دولت عراق، اما برخی پادوهای رژیم صهیونیستی در این کشور همچنان می کوشند با استفاده از اهرم وجود نظامی آمریکا در کشورشان، برای رابطه با این رژیم غاصب تبلیغ کنند.
«مثال الالوسی» عضو پیشین پارلمان که به خاطر سفر به فلسطین اشغالی از حزب کنگره ملی در دوره «احمد چلبی» در سال ۲۰۰۴ میلادی بیرون رانده شد، در وقت حاضر از برجسته ترین شخصیت های سیاسی طرفدار رابطه با این رژیم جنایتکار است.
الالوسی بعد از سخنان الاعرجی ادعا کرده است که در سفر کنونی «مصطفی الکاظمی» نخست وزیر عراق به کشورهای اروپایی، یکی از مسائل مورد بحث با اروپایی ها قضیه عادی سازی روابط با رژیم غاصب صهیونیستی خواهد بود.
وی با نادیده انگاری حملات هوایی رژیم صهیونیستی در یکسال گذشته به مواضع نیروهای مسلح عراق و شهادت تعدادی از این نیروها و تظاهرات میلیونی روز قدس و انزجار عمومی از این رژیم غاصب در شهرهای مختلف عراق، ادعا کرده است که بسیاری از مردم کشورش خواهان عادی سازی روابط با این رژیم غاصب هستند.
برخی از جریان ها و رهبران سیاسی در کردستان عراق نیز به داشتن رابطه مستمر با این رژیم و سفرهای مکرر برخی از آنها به فلسطین اشغالی متهم هستند.
این وضعیت در جریان همه پرسی جدایی طلبی کردستان عراق در سپتامبر ۲۰۱۷ میلادی (سوم مهر ماه ۹۶) به طور واضحی در شمال عراق بروز کرد و برخی از جریان ها و فعالان اجتماعی کرد به دلیل حمایت تل آویو از همه پرسی و تجزیه عراق، پرچم رژیم صهیونیستی را به نشانه طرفداری از این رژیم به دست گرفتند؛ بدون اینکه دولت اقلیم کردستان عراق متعرض این رفتار شود.
آمریکا خروج از عراق به بهای رابطه با رژیم صهیونیستی
یکی از مسائلی که در برهه اخیر در پی طرح موضوع عادی سازی روابط بین بغداد و تل آویو بوده، حضور نظامی آمریکا در عراق است.
برخی گزارش های رسانه ای که در روزنامه «الاخبار لبنان»، پایگاه خبری «الخلیج جدید» قطر و پایگاه «ترا» عراق نیز منتشر شده حاکی است که آمریکا می کوشد مساله خروج نظامیان خود از عراق را به عادی سازی روابط میان بغداد وتل آویو گره بزند.
به گفته این منابع، آمریکا در ظاهر می کوشد که با بهانه قرار دادن حملات راکتی به منافعش در عراق، با تهدید به بستن سفارتخانه اش و تحمیل تحریم ها بر این کشور، از بغداد امتیاز بگیرد اما در باطن می خواهد که مساله خروج نظامیانش را به معامله تاریخی عادی سازی روابط عراق با رژیم صهیونیستی مرتبط کند.
عراق و تاریخچه جنگ با رژیم صهیونیستی
اعتقاد کارشناسان بر این است که رژیم صهیونیستی به رابطه با عراق بیش از کشورهای دیگر از جمله دو شیخ نشین حوزه خلیج فارس (امارات و بحرین) و حتی سودان اهتمام می ورزد و برهمین اساس در سطح شبکه های اجتماعی و رسانه ها به شدت برای تحقق این رابطه فضاسازی می کند.
ایجاد سفارتخانه مجازی در شبکه های اجتماعی تحت عنوان "سفارتخانه اسراییل" در بغداد یا ایجاد شبکه اجتماعی "اسرائیل با گویش عراقی" که وزارت خارجه این رژیم غاصب ایجاد کرده و ادعا در خصوص میراث دینی، تاریخی و مالکیتی یهودیان در عراق یا تبلیغات هدفمند مبنی بر تمایل مردم عراق به رابطه با این رژیم غاصب و دعوت از برخی فعالان اجتماعی و مشاهیر به سرزمین های اشغالی، گوشه ای از دست و پا زدن های تل آویو را نشان می دهد.
جدا از همه اینها عراق در کنار مصر، سوریه، اردن و لبنان جزو پنج کشور عربی است که در جنگ ۱۹۴۸ میلادی شرکت کرد و هنوز عراقی ها از این حضور خاطرات خوشی دارند و قبرهای برخی از سربازان عراقی در سرزمین های اشغالی یادمان این حضور افتخار انگیز در جنگ با رژیم جعلی صهیونیستی است، اما این خاطرات در مقابل برای "اسرائیلی ها" تا به امروز آزاردهنده بوده است.
در این میان، در بین پنج کشور عربی، عراق با وجود همه بحران و چالش ها یکی از ثروتمندترین کشورها و خطرناکترین آنها برای رژیم صهیونیستی است و گروه های مقاومت اسلامی یکی از اهداف منطقه ای خود را بعد از اخراج نیروهای نظامی آمریکا، مبارزه با این رژیم قرار داده اند.
بر همین اساس رژیم غاصب صهیونیستی و متحدان بین المللی و بومی اش، تمامی توان خود را در این برهه که تب عادی سازی در منطقه بالا گرفته، برای سوق دادن عراق به این رابطه حتی اگر در خفا باشد، به خدمت گرفته اند، شاید این فرصت که دولت «دونالد ترامپ» برای آنها فراهم کرده، دیگر هرگز تکرار نشود.
به رغم این تلاشها، اما تمامی گزارش ها و واقعیت ها حاکی است که عراق هرگز به این رابطه به دلیل انزجار عمومی و مخالفت بزرگان دینی و سیاسی و دولت رسمی عراق تن نخواهد داد و عراقیها این تلاش را بیهوده و «آب در هاون کوفتن» توصیف می کنند.
این اعتقاد وجود دارد که بهره برداری از رنج و محرومیت عراق برای توجیه سیاست عادی سازی با این رژیم غاصب در برهه کنونی ره به جایی نخواهد برد زیرا تجربه نشان داده که ذهن تاریخی آمیخته با آموزه های دینی عراقی ها بسیار فعال است و در خصوص رابطه با این رژیم غاصب همواره تاریخ و آموزه های دینی به آنها می گوید که این رژیم به دنبال انتقام اسارت یهودیان در دوره های دور تاریخ قدیم بین النهرین و اعمال سیاست از نیل تا فرات است که در طرح پرچم این رژیم به عنوان مانیفست صهیونیزم ترسیم شده است.
نظر شما