روزنامه دنیای اقتصاد سوم آبان یادداشتی به قلم شروین شهریاری تحلیگر بورس منتشر کرد در گزیده ای از آن میخوانیم: بازارهای دارایی در هفته گذشته فضایی متفاوت از کل سال ۹۹ را تجربه کردند به نحوی که بهطور دسته جمعی شاهد ریزش قیمتها و عقبنشینی خریداران بودند و دومین افت بزرگ نماگر سهام در مقیاس هفتگی از ابتدای سال جاری ثبت شد. در همین راستا، ارزش ریال در برابر دلار در مقطعی بیش از ۱۰ درصد تقویت شد که یکی از پر دامنهترین تقویتهای هفتگی ریال به شمار میرود؛ هر چند این روند در روزهای پایانی هفته تا حد زیادی پایدار نماند. همزمان، قیمتها در بازار سکه و خودرو هم در مسیر نزول نسبی قرار داشتند و بازار مسکن نیز با نوعی قفل معاملاتی و رکود مواجه است.
بازار سهام، بهعنوان پر بازدهترین سرمایهگذاری سال جاری هم از این فضای کلی مستثنی نبود و شاخص کل با افت سنگین ۱۵۰ هزار واحدی، کاهش افزون بر ۵/ ۹ درصدی را به ثبت رساند. در همین حال، برخی شایعات درخصوص نرخگذاری محصولات فولادی در بورس کالا هم چاشنی افت معاملات شد و برخی این عامل را دلیل اصلی کاهش بازار برشمردند. با این حال، به نظر میرسد بورس بیشتر از فضای کلی تخلیه حباب قیمت داراییها پیروی میکند؛ فضایی که میتواند تا حدی مرتبط با برخی گمانهزنیها از نتایج انتخابات ریاست جمهوری و مجالس آمریکا و نیز اصلاح بیش از افزایش قیمت داراییها در فضای تورمی قبلی باشد.
مطابق با الگوی رفتاری شکلگیری حبابها در بازارهای مالی، در نقطه اوج حباب نزد اکثر فعالان بازار این تصور ایجاد میشود که اکثر معادلات تحلیلی و ارزشگذاری مربوط به گذشته منسوخ شده و دیگر کارآیی ندارد. به عبارت دیگر، این فرضیه مطرح میشود که وارد «پارادایم جدیدی» شدهایم که به کلی با قبل متفاوت است و کلیه مفروضات سرمایهگذاری باید از نو مورد بازبینی قرار گیرد. رفتار بورس تهران در سال جاری و واکنش فعالان بازار نشانههای خوبی از تطابق با الگوی مزبور دارد. در همین راستا، در زمان اوج رونق بازار سهام در تابستان، برخی گزارهها از جنس پارادایم جدید مطرح شد که اکنون نادرستی آنها عیان شده است. بهعنوان نمونه یک فرضیه به این شکل مطرح بود که وضعیت بنیادی سهام دیگر چندان مهم نیست و اصطلاحا هر سهمی بخرید برنده خواهید بود. تفاوت میزان افت قیمتها از اوج، بطلان این فرضیه را نشان میدهد.
نمونه دیگر مربوط به نسبتهای P/ E بود تا جایی که در برخی محافل بورسی، نسبتهای P/ E دورقمی برای سهام طبیعی تلقی میشد، اما ریزش شدید نسبتهای قیمت بر درآمد تحلیلی آتی به محدوده یک رقمی در شرکتهای بزرگ، شرایط متفاوتی را در حال حاضر رقم زده است. نمونه سوم این گمانه بود که رشد دلار میتواند مانع از سقوط قیمتهای حبابی شود که این فرضیه نیز با رشد ۳۵ درصدی ارز و افت همزمان ۳۲ درصدی شاخص درست از آب در نیامد. در نهایت، یک تصور دیگر هم عبارت از عدم تاثیرگذاری سیاست پولی بر بازار سهام بود در حالی که اکنون مشخص شده که چرخش مختصر سیاستگذار پولی در زمینه کنترل رشد پایه پولی و آغاز تامین مالی دولت از محل اوراق بدهی و رشد نسبی نرخهای سود، تاثیرگذارترین عامل بر جهتگیری بازار داراییهای ریسکپذیر است. با توجه به موارد فوق میتوان گفت که رفتار فعالان بورس و نوع تعبیر آنها از وقایع، تطابق خوبی با الگوی نقطه اوج حبابها دارد؛ وضعیتی که طبیعتا با پایان فاز شیدایی در حال برگشت به واقعیت و رنگ باختن سناریوی پارادایم جدید است.
نظر شما