رشد شبکه نمایش خانگی در چند سال گذشته با تغییراتی که در بستر نمایش از طریق شبکه های اینترنتی اتفاق افتاد و همچنین تنوع سریالهای تولید شده، وضعیت پرمخاطب و تکامل پیدا کرده امروز را به وجود آورد. بیش از ۱۵ عنوان سریال مهم ساخته کارگردانهای مطرح سینما و تلویزیون با ترکیب بازیگران و نویسندگان که آنها هم از مهمترین چهره های صنعت سینما هستند، در سه سال اخیر ساخته شده اند که به شبکه نمایش خانگی به عنوان یکی از مهمترین تامین کنندگان محتوای فرهنگی شخصیت منحصر به فردی بخشیده اند. اینها تنها بخشی از اهمیت نمایش خانگی را در مناسبات فرهنگی و اجتماعی جامعه ما است. اداره کل پژوهش ایرنا به دلایل این اولویت ها و همچنین فراگیری سریال های نمایش خانگی میزگردی را به منظور واکاوی ابعاد مختلف محتوایی و شکلی و همچنین تاثیرات جانبی این حوزه پر مخاطب برگزار کرد.
در بخش نخست این میزگرد درباره دلایل رونق سریال های نمایش خانگی بحث شد و «آرش خوشخو» و «سحر عصر آزاد» درباره نقش تلویزیون در این رویداد به طور کامل اظهار نظر کردند، همچنین در ادامه بحث به نقش سریال های ترکیه ای در تعیین گرایش و سلیقه مخاطبان و دلایل این علاقه مندی به ملودرام های ترکیه ای هر دو کارشناس نقطه نظرات خود را ابراز کردند. در ادامه مشروح بخش دوم این میزگرد ارائه می شود:
ایرنا: «شهرزاد» به عنوان یکی از نقاط عطف روند تولید سریال خانگی از اهمیت زیادی برخوردار است. سریالی که نه تنها با کیفیت بالای خود سبب آشتی مخاطبان نمایش خانگی بود بلکه پایه گذار یک جریان تاثیر گذار در تولید سریالهای پس از خود شد. در مورد دلیل موفقیت شهرزاد و علاقه مخاطبان ایرانی به گونه ملودرام چه نظری دارید؟
خوشخو:در ارتباط با گرایش به گونه ملودرام نیز از نظر من، سریال های ترکیه ای نقش مهمی داشتند و ذائقه مردم را به این گونه به نوعی عادت دادند. سریال هایی همچون «دل» و «عاشقانه» و تا حد کمتری «همگناه»، بیشتر از آنکه متاثر از سریال «شهرزاد» باشند از مدل سریال های ترکیه ای و خارجی پیروی می کنند.
خوشخو: سریال هایی همچون «دل» و «عاشقانه» و تا حد کمتری «همگناه»، بیشتر از آنکه متاثر از سریال «شهرزاد» باشند از مدل سریال های ترکیه ای و کلمبیایی پیروی می کنند.
سریال «شهرزاد» اتفاق خاصی در تاریخ سریال سازی در نمایش خانگی محسوب می شود؛ پروژه ای که با وسواس و دقت بالایی ساخته شد و سطح کیفی نمایش خانگی را به طرز باور نکردنی بالا برد(قاعدتا اینجا بر روی شیوه تامین سرمایه آن بحثی نداریم). مخاطبان سرخورده از مجموعههایی چون «قلب یخی»، «ساخت ایران» و «قهوه تلخ» که بدون پایان و یا با پایان سطحی و دم دستی تمام شدند، بار دیگر با قصه ای ملودرام در بستر تاریخ معاصر ایران جذب نمایش خانگی شده اند و «شهرزاد» نه تنها این صنعت را زنده کرد بلکه باعث جذب سرمایه ها و رونق سینمای خانگی شد.
در آسیب شناسی روند و جریانی که «شهرزاد» به راه انداخت این نکته حائز اهمیت است که سریال های چون «دل»، «همگناه» و «عاشقانه» از اعتمادی که مردم به وسیله شهرزاد به مجموعه نمایش خانگی پیدا کرده بودند، استفاده کردند. و متاسفانه برخی از این محصولات با سهل انگاری های مضمونی و ساختاری خود، کل حیات نمایش خانگی را با مشکل مواجه کرده اند، اتفاقی که باعث ورود بخشهای فرهنگی مختلف حوزه نمایش خانگی شد که نتیجه آن تغییر مجوز سریال های نمایش خانگی ارشاد به تلویزیون این بوده است.
عصر آزاد: همانطور که درباره سریال های باکیفیت تر ترکیه ای اشاره کردم؛ «عشق ممنوع» یا "فی" به رمان و ادبیات ترکیه برمی گردند یا "حریم سلطان" به تاریخ رجوع می کند.
در این سریال ها در درجه اول فیلمنامه و بعد بازیگر و کارگردانی اهمیت پیدا کردند و در مجموع رده کیفی این آثار را ارتقا دادند.
عصرآزاد: در مورد تاثیر سریال های ماهواره بر سریال های نمایش خانگی؛ بخش عمده سریال های ما رویکردی سهل الوصول به سریال های ضعیف ماهواره ای دارند که در آنها عشق و خیانت و قتل و تجاوز و روابط تو در تو به شکل غیر منطقی بروز می کند بدون آنکه ایرانیزه شده و از فیلتر مناسبات و فرهنگ ایرانی عبور داده شوند.
در مورد تاثیر سریال های ماهواره بر سریال های نمایش خانگی هم به نظرم صرف نظر از "شهرزاد" که در فصل اول کیفیت قابل قبولی داشت و هنوز هم قابل دفاع است؛ با وجود مانور بر کلیشه رمان و تاریخ معاصر که مقوله های تازه ای نیستند، بخش عمده سریال های ما رویکردی سهل الوصول به سریال های ضعیف و بی کیفیت ماهواره ای دارند بدون آنکه ایرانیزه شوند و از فیلتر مناسبات و فرهنگ ایرانی عبور داده شوند. در واقع هیچ عمق و ظرافت یا کشف جدیدی برای مخاطب ندارد بلکه کپی های دست چندم و ناملموسی هستند که همواره مخاطب از آنها جلوتر و به طور طبیعی دلزده است؛ اما به دلیل نبود خوراک مناسب که بتواند انتخاب بهتر و متفاوت تری را پیشنهاد دهد، به همین سریال های بی کیفیت راضی می شوند.
البته در این میان سریالی مثل "همگناه" را باید از رده سریال های بسیار ضعیف و نازل جدا کرد چراکه تلاش کرده در خط اصلی، قصه تازه تری را بخصوص بنا به تعریف و تجربه زیست خانواده های ایرانی دنبال کند اما خطوط فرعی کلیشه ای و عدم پرداخت دقیق ماجراها و کاراکترها و ... باعث شده به استاندارد مطلوب خود مصطفی کیایی در کارهای خوبش نرسد. در واقع سریال متوسطی است که در میان خیل سریال های ضعیف و بی کیفیتی مثل دل و ... تفاوت هایش احساس می شود.
ایرنا: یکی دیگر از مسائل مهم در نمایش خانگی که باعث رونق آن شده؛ ورود چهره های مختلف از بازیگر و عوامل جلوی دوربین تا فیلمسازان و نویسندگان صاحب نام بوده است اتفاقی که مشابه آن در سریال های خارجی نیز رخ داده و افرادی مانند «دیوید فینچر» و «مارتین اسکورسیزی» نیز در تهیه و تولید سریالهای شبکه های کابلی نقش ایفا کردند که به طور قطع به رونق و جذب مخاطب کمک زیادی کرده است. تحلیل شما از حضور برخی شخصیت های صاحب نام سینما در سریال های خانگی چیست؟
خوشخو: دلیل این رویداد اینست که در شبکه نمایش خانگی برگشت سرمایه خیلی زود اتفاق می افتد. در سینما برای برگشت سرمایه و یا گرفتن دستمزد گاهی عوامل یک سال تا یک سال و نیم منتظر می مانند در حالی که در سریالهای نمایش خانگی پس از پخش چند قسمت هزینه تولید و سرمایه ساخت قسمت های بعدی به سرعت تامین می شود. پلتفرم های اصلی معمولا حق امتیاز پخش سریال ها را می خرند و با نمایش آثار و اشتراک و استفاده از مخاطبان و تبلیغات قبل، میان و بعد هر قسمت بخش اعظمی از هزینه های تولید و ساخت سریال به سرعت تامین می شود. برای نمونه برای هر تبلیغ ۷ ثانیه ای در آغاز یکی از سریال های مطرح نمایش خانگی حدود ۳۰۰ میلیون می بایست پرداخت شود، حال حساب کنید با پخش ۲۰ قسمت از این سریال نزدیک ۶ میلیارد از هزینه تولید فراهم و برگردانده می شود.
خوشخو: در سال ۹۸؛ گردش مالی سینما ۱۵۰۰ میلیارد بوده که ۸۰۰ میلیارد آن به سینمای نمایش خانگی تعلق داشت؛ این نسبت در سال ۹۹ و به دلیل شیوع کرونا در بخش نمایش خانگی، در حدود ۷۵ درصد گردش کل سینمای ایران خواهد بود.
در سال ۹۸ و بر طبق آمارهای منتشر شده گردش مالی سینما ۱۵۰۰ میلیارد بوده که ۸۰۰ میلیارد تومان آن به سینمای نمایش خانگی تعلق داشت؛ این نسبت به طور قطع در سال ۹۹ و به دلیل شیوع کرونا و قرنطینه خانگی در بخش نمایش خانگی بسیار بالاتر و در حدود ۷۵ درصد گردش کل سینمای ایران خواهد بود؛ به عبارتی واضحتر سینمای نمایش خانگی سایه خود را نه تنها بر تلویزیون بلکه بر سینما نیز به طور گستردهای پهن کرده است و در آینده نیز شاهد طیف بیشتری از عوامل حرفه ای سینما در حوزه نمایش خانگی خواهیم بود چراکه اولاً به دلیل تعطیلی سینما روند تولید فیلم های سینمایی به شدت کاهش یافته و ثانیاً بازخورد آثار در نمایش خانگی بسیار زیاد و دستمزدی که به عوامل پرداخت می شود نیز مبلغ قابل ملاحظه ای است به طوریکه در سال گذشته شاهد حضور بازیگران مطرح سینمای ایران همچون «نیکی کریمی»، «لیلا حاتمی»، «هدیه تهرانی» و «پرویز پرستویی» در نمایش خانگی بودیم؛ چهره هایی که پیش از این هیچ کس تصور نمی کرد که حاضر به حضور در قاب کوچک باشند. سایر فیلمسازان و عوامل سینما ایران نیز به تدریج جذب سینمای نمایش خانگی خواهند شد.
عصرآزاد: علاوه بر افول بخش عمده ای از سریال های ترکیه ای، در ایران هم این اتفاق به شکل دیگری در حال وقوع است؛ اینکه همه فیلمسازان و بازیگران و ... تمایل دارند تجربه حضور در شبکه نمایش خانگی را به دلایل فراگیری، اقتصادی و ... داشته باشند بدون آنکه به توان و تخصص خود و البته ارزیابی کیفی حاصل کار اهمیتی بدهند. به همین دلیل با حجم سریال های ناموفق و بی کیفیت مواجه هستیم که متاسفانه فقط به وجهه دست اندرکاران همان سریال لطمه نمی زنند بلکه قطعا در درازمدت مخاطب را هم دلزده و بی اطمینان و بدتر از آن کم توقع از سریال های ایرانی می کنند.
همین قدرت انتخاب های مختلف مخاطب، تفاوت های مضمونی متناسب با مخاطب هدف و البته انتخابگری مخاطب است که باعث شده حتی مخاطب ایرانی هم در سریال های خارجی به دنبال سلیقه و کیفیت استاندارد باشد اما متاسفانه از سریال های ایرانی انتظار خاصی نداشته باشد و گاه حتی با وجود دلزده شدن و انتقادی که دارد، دنبال کند. به نظرم نهادینه شدن این بی انتظاری مخاطب از سریال های ایرانی بسیار نگران کننده و هشداردهنده است چون به منزله زنگ خطر برای پایان همراهی غیر اصولی مخاطب با سریال های ضعیف ایرانی در آینده ای نه چندان دور است.
ایرنا: با توجه به این واقعیت که موفقیت و رونق نمایش خانگی در سالهای اخیر صورت گرفته، نقش دولت را در شکلگیری و حمایت از نمایش خانگی چطور تحلیل می کنید؟
خوشخو: موفقیت نمایش خانگی به طور مستقیم با موفقیت وی او دی ها گره خورده و رونق پلتفرم های وی او دی با پهنای باندی که دولت آن را تعیین می کند رابطه مستقیم دارد. اگر وضعیت اینترنت را با کیفیت 10 سال پیش مقایسه کنیم به راحتی به پیشرفت و افزایش کیفی پهنای آن و وضعیت استفاده از اینترنت و فضای مجازی پی خواهیم برد که همه اینها ماحصل تلاش مستمر در این حوزه بوده است.
از سوی دیگر به دلیل اختلافی که دولت با تلویزیون و بر سرموضوع وی او دی ها داشت، حمایت بیشتری از این پلتفرم ها انجام داد و باعث باز شدن فضا و تکثر در حوزه فرهنگ و هنر نیز شد به طوری که بدون شک یکی از نقاط قوت این دولت به خصوص برای طبقه متوسط مقابله و مقاومت با فیلترینگ و حمایت از وی او دی و نمایش خانگی بوده است.
نظر شما