هنر تئاتر بهعنوان آنچه ما امروز آن را میشناسیم و به عنوان مخاطب با آن سروکار داریم، سابقهای کمی بیش از یک قرن در ایران دارد. درحقیقت با باز شدن درهای ورود مدرنیته از انقلاب مشروطه، آرام آرام هنرمندان عرصه نمایش ایران در سایه ترجمه و واردات مبانی هنر از کشورهای غربی، صاحب هنر و پیشگام در عرصه تولیدات مدرن هنری در تمامی شاخهها، با هنری بهعنوان تئاتر با نگاه غربی آن آشنا شدند.
هرچند در شناسایی پیشینه هنر نمایش در کشورمان میتوان به هزارههای دور سفر کرد اما هویت یا مفهوم تجلی هنر تئاتر در ایران بعد از پشت سر گذاشتن سالهای نخست آزمون و خطاهایش، از دهه ۴۰ تا به امروز شاید عمری بیش از ۶۰ سال نداشته باشد.
سابقه درخشان تئاتر کودک و نوجوان ایران با وجود عمر کوتاه هنر تئاتر در ایران
در میان تمام شاخههای هنر تئاتر، شاخه تئاتر کودک و نوجوان از آن دست فعالیتهایی است که باوجود عمر کم هنر تئاتر در کشور چه در بُعد ملی و چه در عرصه جهانی، این گونه نری توانسته است یکی از پرچمداران هنر تئاتر کشورمان به شمار رود. پیش از انقلاب اسلامی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در عرصه تئاتر کودک و نوجوان دست بالایی داشت و بسیاری هنرمندانی که امروز به چهرههای شناختهشده در عرصه تئاتر، سینما و تلویزیون بدل شدهاند، نخستین تجربه و گامهای ابتدایی ورود به دنیای حرفهای عرصه نمایش را با تولیدات تئاتر کودک و نوجوان در کانون پرورش فکری کودک و نوجوان پشت سر گذاشتهاند.
همین پیشینه و سابقه قوی باعث شد بعد از سالهای پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی نیز تئاتر کودک و نوجوان در کشورمان در قیاس با دیگر شاخههای این هنر شاهد توفیقات بالایی چه در تولید اجراهای ماندگار در عرصه ملی و چه در معرفی فعالیت هنرمندان تئاتر بعد از انقلاب اسلامی در رویدادهای جهانی داشته باشد.
مصداق بارز این مدعا ثبت شدن جشنواره بینالمللی تئاتر کودک و نوجوان بهعنوان تنها جشنواره بینالمللی ایران در تقویم جهانی است، با آنکه جشنواره بینالمللی تئاتر فجر بزرگترین رویداد جشنوارهای در عرصه هنر تئاتر ایران به شمار میرود و هرساله از هنرمندان جهانی فعال در تئاتر نیز در کشورمان میزبانی میکند؛ اما این جشنواره هنوز نتوانسته نام خود را در تقویم جهانی رویدادهای تئاتر در عرصه بینالمللی ثبت کند.
کریم اکبریمبارکه برخاسته از خانواده تئاتر است
هشتم آبانماه ۱۳۹۹ خبر درگذشت و فقدان یکی از نامهای شناختهشده عرصه هنر نمایش ایران، زندهنام کریم اکبریمبارکه روی خروجی خبرگزاریهای کشور قرار گرفت. اتفاقی که در کنار بازتاب اخبار فقدان هموطنانمان در سایه شیوع ویروس کرونا غمی بر غمهای دیگر جامعه از مخاطبان و هنردوستان تا اعضای خانواده شریف و نجیب تئاتر افزود.
به فاصله کوتاهی موجی از گفتوگوها، گزارشها، یادداشتها و مطالبی درباره کریم اکبریمبارکه تیتر خبرگزاریها و نشریات کشور را در عرصه فرهنگ و هنر به خود اختصاص داد. اما کلید واژه مشترک اغلب این اخبار، گزارشها و گفتوگوها بر ایفای نقش ابن ملجم مرادی در سریال ماندگار امام علی به کارگردانی داوود میرباقری که بیهیچ تردیدی یکی از نقشها و هنرمندیهای درخشان کریم اکبریمبارکه در طول زندگی پربار هنریاش در قامت بازیگر به شمار میرود بهعنوان فصل مشترک این نوشتار و گفتار مطرح شد.
تردیدی نیست که رسانهای مانند تلویزیون ضریب نفوذ بسیار بالاتری نسبت به عرصه تئاتر میان مخاطبان دارد و بسیاری نامهای شناختهشده تئاتر نیز تا پیش از حضور در سریالها و آثار سینمایی کمتر میان عموم مردم شناخته شده بودند. هرچند بسیاری از آنها نخستین گامها در مسیر حرفهای شدن را در دانشگاه بزرگی به عنوان صحنه تئاتر در مقام نمایشنامهنویس، کارگردان، بازیگر، طراح صحنه و دیگر بخشهای فعالیت هنری پشت سر گذاشته بودند.
حتی داوود میرباقری بهعنوان یکی از کارگردانان موفق که مجموعههای ماندگاری چون امام علی (ع)، معصومیت از دست رفته و مختارنامه را در قامت تولیدات دینی و سریالهای الف به مخاطبان ایرانی و جهانی معرفی کرده نخستین گامهای خود را در عرصه نمایشنامهنویسی و کارگردانی در صحنههای تئاتر پشت سر گذاشته است.
این اتفاق برای زندهنام کریم اکبریمبارکه نیز به وقوع پیوست و با وجود پیشینه بیش از چهار دهه فعالیت او در عرصه هنر تئاتر، اغلب مردم او را با ایفای نقش ابنملجم مرادی در سریال امام علی(ع) به خاطر دارند و به همین سبب تیتر بسیاری اخبار درگذشت این هنرمند نامی و شناخته شده به همین کاراکتر اختصاص داشت.
اکبریمبارکه، یکی از بنیانگذاران تئاتر نوجوان
درحالیکه یکی از مهمترین غفلتهای بزرگ رسانهای در مورد کریم اکبریمبارکه، نام و ردپای او در بنیانگذاری مفهومی با عنوان تئاتر نوجوان در شاخه فعالیتهای تئاتر کودک و نوجوان کشورمان بهشمار میرود. طی دو دهه اخیر که مفهوم نقد هنری در سایه فعالیتهای هنرمندان کشورمان نقشی بهسزا یافته است، همواره آسیبی بهعنوان فقدان تئاتر نوجوان در عرصه تئاتر کودک و نوجوان کشور بهعنوان یکی از مهمترین چشم اسفندیار این گونه تئاتری از آن یاد میشود. درحالیکه حتی اگر حوزه تئاتر نوجوان در قیاس با خیل تولیدات تئاتر کودک نیز دست پایینی داشته باشد وجود مفهومی با عنوان تئاتر نوجوان؛ امروز در کشورمان یکی از مهمترین یادگاریهای فعالیت زندهنام کریم اکبریمبارکه در هنر تئاتر بهشمار می رود.
در سالهای نخست پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی که هنوز فعالیتهای تئاتری، سینمایی و تلویزیونی با رویکرد و نگرش جدید مبتنی بر گفتمان هنر انقلاب به مفهومی که امروز آن را میشناسیم شکل نگرفته بود، زندهنام کریم اکبریمبارکه در سالهای اوج درگیری ایران با یورش حزب بعث و تجربه جنگ تحمیلی هشتساله در عرصه فعالیتهای تلویزیونی، مجموعهای را بهعنوان تئاتر نوجوانان در قامت کارگردان و در همکاری با محمد چرمشیر بهعنوان فیلمنامهنویس این اثر تجربه کرد.
مجموعهای که بازیگران آن را چند نوجوان که از محلههای پائین شهر بودند در مخروبهای که یادگاری از دوران بمباران و موشکباران تهران بود را روایت میکرد. مجموعهای که قهرمانان آن هر یک، آرزوها، منویات، تخیلات و علاقههای ذهنیشان را در قالب گفتوگویی دوستانه به بحث میگذاشتند و برای ورود به آن عرصه و عینیت بخشیدن به رؤیاها و تخیلاتشان دست به اجرای نمایش و تئاتر میزدند.
تئاتری که در قالب خود یکی از مهمترین شیوههای کارگردانی را در کشورمان به نام کریم اکبری مبارکه امضاء کرد و سند زد. شیوهای که امروز نیز به عنوان یکی از مؤلفههای کارگردانی در تولید آثار تئاتری به شمار میرود. شیوه کارگردانی «بازی در بازی»
هرچند این شیوه کارگردانی خود قدمتی بیشتر از آنچه در کشورمان بوده در جهان داشته و برای نخستین بار در قابت فعالیتهای حرفهای هنرمندان و کارگردانان بزرگی چون «پیسکاتور» و «برشت» در قالب اجرای «نمایشهای اپیک» خود، از این شیوه کارگردانی استفاده میکردند برای عبور از مفهومی به عنوان تغییر صحنه، تغییر دکور و جابهجاییهایی که در قامت اجرای آثار تئاتری شاهد آن هستیم، برای عدم اختلال و ایجاد فاصله در روایت اثر موضوع مورد هدف بازیگران، شیوه نمایش بازی در بازی گونهای بود که کریم اکبریمبارکه با زیرکی، هوش و ذکاوت مثالزدنی خود اینبار در قامت نمایش تلویزیونی در ساحت مجموعه «تئاتر نوجوانان» در همان سالهای نخست دهه ۶۰ به مخاطبان معرفی کرد.
این مجموعه با وجود تاکید بر محور نوجوانانه خود در میان عموم مخاطبان جایی رفیع را باز کرد. به گونهای که تمامی فعالان در آن مجموعه حتی بازیگران نوجوان آن این روزها در قامت نمایشنامهنویس، کارگردان و بازیگر در حوزه تئاتر، سینما و تلویزیون کشورمان گام برمیدارند.
درحقیقت کریم اکبریمبارکه با تولید مجموعه نمایشی تئاتر نوجوانان در رسانهای مانند تلویزیون با اتکای تام و تمام بر قوانین تئاتر، بهویژه تئاتر نوجوان، نهتنها یکی از احیاکنندگان این گونه تئاتری به شمار میرفت که توانست با شیوه کارگردانی خود - بازی در بازی - یکی از مهمترین شیوههای کارگردانی که تا به امروز نیز توسط کارگردانان شناختهشده کشورمان اعم از جوانان تا کارگردانان حرفهای و تئاتر نسبت به تولید اجرای آثارشان از آن بهره میبرند را به منصه ظهور برساند.
اتفاقی که در بازتاب اخبار درگذشت و فقدان زندهنام کریم اکبریمبارکه طی این روزها کمتر به آن پرداخته شده و میتوان از واژه غفلت نیز برای این کوتاهی استفاده کرد.
جایگاه حضور و نقش زندهنام کریم اکبریمبارکه در احیای تئاتر نوجوانان و پیشینه غنی و عمیق او در حوزه تئاتر کشورمان که بخش مهمی از توفیقات او در عرصه بازیگری در سریالها و فیلمهای سینمایی نیز ریشه در همین تلاش و مجاهدتش در شاخه فعالیتهای تئاتری در مقام کارگردان و بازیگر داشته و دارد.
جایگاه زندهنام اکبریمبارکه در تئاتر نوجوان غیرقابل چشمپوشی است
در همین ارتباط منوچهر اکبرلو مدرس، پژوهشگر و نمایشنامهنویس تئاتر کودک و نوجوان به خبرنگار ایرنا گفت: درحال حاضر که چند دهه مجموعه تلویزیونی «نمایش نوجوان» میگذرد هنوز شاهدیم بسیاری نوجوانان دهه ۶۰ که وارد عرصه تئاتر شدند علاقه اولیه خود را با تئاتر از مجموعه تئاتر نوجوانان کریم اکبریمبارکه میدانند. امروزه شیوه کارگردانی او در این مجموعه نسبت به زمان خودش بسیار مدرن تلقی میشود. به اینگونه که شگردهای بازی در بازی - به عنوان شیوه کارگردانی اکبریمبارکه در تولید آن مجموعه تلویزیونی - را ما در واقع در سالها و دهههای بعد در تئاتر خود و بهویژه تئاتر دانشآموزی و نوجوانان میبینیم.
برای منِ منوچهر اکبرلو که از دهه ۶۰ و از آغاز انقلاب اسلامی در تئاتر دانش آموزی فعالیت داشته و دارم، می شود گفت شاید اولین بار بود که شیوه کارگردانی بازی در بازی و بینیازی از تغییر دکور و تغییر مکان به شیوه روایت در روایت را در این مجموعه دیدم. شیوهای که بعد از او به عنصر و شگرد رایج کارگردانی در تئاتر دانشآموزی تبدیل شد.
اکبرلو میافزاید: نکته بعدی به علاقه شخصی زندهنام کریم اکبریمبارکه بارها در مصاحبه و گفتوگوهای تخصصی و دوستانه به آن اشاره کرده بازمیگردد، یعنی دنیای تئاتر کودک و نوجوان. در بسیاری جشنوارههای تئاتر کودک و نوجوان به عنوان بازبین یا داور حضور داشت، درحالیکه به نسبت کمتر تمایل داشت در عرصه تئاتر بزرگسال و حرفهای داوری یا قضاوت کند. در بسیاری هیئتهای داوری و بازبینی افتخار داشتم در کنار او بودم. آنچه بیش از همه برای او اهمیت داشت پاکی مضمون و مفهوم بود. او معتقد بود وقتی ما به عنوان بزرگسال در حوزه تئاتر کودک و نوجوان کار میکنیم باید در مقام کارگردان و نویسنده، ذهنیتی پاک داشته باشیم تا بتوانیم برای کودکان و نوجوانان بنویسیم یا اثری را به صحنه بیاوریم.
این مدرس و پژوهشگر تئاتر تصریح میکند: اکبریمبارکه معتقد بود اگر در دنیای بزرگسال اجازه داریم به هر مفهوم یا مضمونی بپردازیم فرضمان بر آن است که مخاطب بزرگسال عقل کمال یافتهای دارد، بالغ است و خود میتواند تشخیص دهد آیا مضمونی که به او ارائه داده میشود درست است یا غلط. اما در نقطه مقابل معتقد بود کودکان و نوجوانان و بهویژه کودکان، هنوز این بلوغ فکری را پیدا نکردهاند، بنابراین همیشه اظهار نگرانی میکرد نکند با اجرای نمایش و متنی، درواقع حرفی که نباید برای بچهها زده شود مطرح شود.
فقدان اکبریمبارکه ضربه سختی برای تئاتر کشور است
همچنین شهرام کرمی مدیر پیشین اداره کل هنرهای نمایشی ورزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دبیر شش دوره جشنواره بینالمللی تئاتر کودک و نوجوان به خبرنگار فرهنگی ایرنا گفت: حقیقتاً یکی از ویژگیهای کریم اکبریمبارکه جدا از تواناییها و قابلیتهایش در عرصههای مختلف هنری به تخصص و اعتبارش در تئاتر باز میگردد. او اصالتاً جزو خانواده تئاتر بود هرچند در تلویزیون و سینما نیز فعالیت میکرد.
دبیر پیشین جشنواره بینالمللی تئاتر کودک و نوجوان با اشاره به آنکه یکی از ویژگیهای مهم این هنرمند فقید پاکی رفتار، گفتار و منشش بود یادآور شد: در جهان هنر بهخصوص در عرصه هنرهای نمایشی معتقدیم که هنر برای انسانسازی، شعور و آگاهی میتواند انسان را به درجهای از تعالی برساند. به معنای واقعی کلمه زندهیاد کریم اکبریمبارکه حائز این شرایط ممتاز بود.
او انسانی شریف، شایسته، خوشبرخورد و مورد احترام همه طیفهای هنری بود. بر همه طیفهای هنری تاکید میکنم چون معمولاً شاید اختلاف سلیقه، اختلاف رفتار یا برداشتهای متعدد باعث شود ما با فردی نتوانیم خوب ارتباط برقرار کنیم ولی اکبریمبارکه بهمعنای واقعی کلمه انسان وهنرمند بود و فقدانش بسیارً ضربه سختی به جامعه هنری خواهد بود.
نظر شما