طبع آتشین و آزادمنش، او را به حقیقت گویی و حقیقت جویی خو داده و چنین بالیده شده اسـت کـه ایران و متعلقاتش را چنان بستاید، آن چنان که هست. در نوشتن حکایت و داستان پیـشرو بود، مجموعه یـکی بـود، یکی نبود، نخستین مجموعه داستان های وی و شاهکار آثار اوست. در این اثر و در آثار دیگر چـهره هـای دیـدنی اجتماع ایران را نیک جلوه گر ساخته و در تمام داستان ها نیت او حمایت از حیثیت انـسانی و دفاع از سـتمدیدگان است. او را به نام محمدعلی جمالزاده می شناسند.
نویسندگی را از همان هنگام دوران جوانی آغاز کرد. آثارش که در مجله کاوه درج می شـد، نـویدی از آینده تابناک او بود. هم داستان و حکایت بـه شـیوه فـرنگی و متأثر از آثار فرنگی می نوشت و هم مـقالات تـحقیقی نغز نشر می کرد. آنچه در باب روابط قدیم ایران و روس نوشت، نمونه دقیق از تـحقیق در مـسایل تاریخی بود. آنچه در خصوص مـزدک بـه رشته تـحریر درآورد، حـکایت از وسـعت اطلاع و کیفیت تجسس و تفحص در تاریخ قـدیم ایـران داشت.
سرگذشت محمدعلی جمالزاده نویسنده نامور و ایران دوست در بسیاری از کتاب ها و نوشته ها به زبان فارسی و چه در زبان هـای دیـگر، آمده است. خودش هم چند بار گوشه هایی از زندگی و خاطره های گذشته خود را نوشته و در مجله های نشریه دانشکده ادبیات تبریز، یغما، راهنمای کـتاب، وحـید، و... چاپ کرده است. در دائره المعارف بریتانیکا و هر کتابی که در زمینه ادبیات معاصر ایران باشد، چیزی در احوال و آثار و تأثیر قلم او هست. نکته مهم درباره جمالزاده پیشگامی او در وارد کردن داستان نویسی نوین به میدان ادب فارسی است. مـشوق او در راه تجدد ادبی سیدحسن تقی زاده و محمد قزوینی بوده اند. (۱)
فعالیت های علمی جمالزاده
او در زمینه پژوهـشی تاریخی نیز از مبتکران و آغاز کنندگان است. از همان گاه که در مجله کاوه به هـمکاری قلمی پرداخت از نشر مـقاله هـای پژوهشی به همراه نویسندگی ادبی غفلت نداشت. رشته مقاله های تاریخ روابط روس و ایران نمونه ای شایسته از این گونه فعالیت اوست.
هر روز کتاب فارسی می خواند و بی وقفه به دوستان ایرانی خـود نـامه می نـوشت. جمالزاده در رشته علم حقوق درس خواند اما در آن مباحث یک سطر هم به قلم نیاورد. باید قبول کرد که دانشگاه واقعی او دوره همکاریش با مجله کاوه در برلن بود که با مستشرقان ناموری چـون: ژ. مـارکوارت و. گایگر، ایگن میتوخ و اسکارمان از ادیبان دنیای غرب، آشنا شد و از هم سخنی با آنان دامنه اطلاعاتش نسبت به کتاب های اروپایی درباره مشرق گسترش یافت و بر راه و روش اروپایی تحقیق آگاهی یافت.(۲)
جمالزاده مقدمات پژوهشگری و مقاله نویسی را در همین ایام فـراگرفت. مقاله ها و نوشته هایی که از او در کاوه انتشار یافت، وی را، روزبه روز در پژوهش و نگارش دلیرتر می کرد. انتشار کتاب گنج شـایگان کـه نـخستین تألیف تحقیقی او بود، موجب ناموری وی شد. این کتاب با کمک اپنـهایمر اسـتاد اقتصاد دانشگاه برلن به زبان آلمانی هم ترجمه شد. بنا بود به چاپ برسد که وضع نا بسامان آلمان و شـکست آن دولت مـوجب تـوقف و انصراف از این گونه کارها شد.
جمالزاده نویسنده همیشگی کاوه بود. از روز نخست تا پایان آن در هـمه شـماره ها نوشته ای از او هست، بعضی از نوشته هایش با امضای «شـاهرخ» اسـت. نخستین نوشته داستانیش «فارسی شکر است» کـه در نـخستین شـماره دوم کاوه، انتشار یافت. خود در مقدمه اش نوشت: «حکایت ذیل مأخوذ از کتابی اسـت کـه نگارنده از چندی به این طرف از گاهی به گاهی محض تفریح خاطر از مشاغل و تتبعات جـدی تـری... جمع آورده»(۳)
جمالزاده فعالیت فکری و نویسندگی را با پژوهش آغاز کرد و پیش از آنکه در داسـتان نـویسی آوازه مندی بیابد، نویسنده مباحث تاریخی و اجتماعی و سیاسی در شمار بود. گنج شایگان پنـج سـال پیـش از یکی بود یکی نبود منتشر شد. تحقیقات متعددش در خصوص روابط روس و ایران و حدود ۱۵ مقاله تـحقیقی دیـگر کـه در کاوه به چاپ رسید همه پیش از نشر یکی بود یکی نبود، بـود.
جمالزاده با توقف انـتشار فـرنگستان به روزنـامه هـای ایـران رو کرد و در روزنامه های ایران، آزاد، شفق سـرخ، کـوشش، اطلاعات به چاپ نوشته هایی که بیشتر مطالب اجتماعی بود، پرداخـت. او، پس از شهریور ۱۳۲۰ خورشیدی که مجله های مختلف ماهانه ادبی در ایران تأسیس شد در غالب آنها مقاله نوشت و داستان منتشر کرد. در احـوال جـمالزاده کتابی به فارسی، به نام سرگذشت و آثار جمالزاده به قلم مهرداد مهرین در ۱۳۴۲ خورشیدی انتشار یافت. همچنین کتابی به نام نقد آثار محمدعلی جمالزاده به قـلم عـبدالعلی دستغیب و رساله دکتری نهاد آلپ تُرک درباره داستان نویسی جمالزاده در دست است که در سال ۱۳۵۱ نـوشته شده ولی به چاپ نرسیده است.(۴)
نوشته های جمالزاده
نوشته های جمالزاده را در ۶ گروه می توان شناخت. نگارش هـای پژوهـشی: در این دسته، مهم تر از همه گنج شایگان یا تاریخ اقتصادی ایران است، کـتابی که برپایه رسیدگی به منابع تاریخی و به خصوص احصاییه های تجارتی تألیف شده و هنوز هم واجد اعـتبار و مرجع اصلی عموم افرادی است که به تحقیق در این زمینه می پردازند. «کتاب روابـط روس و ایـران» او نمونه ای از وسعت اطلاعات و قوه انتقادی و تدقیق اوست به سبک اروپاییان است.
فرهنگ لغات عامیانه، کتابی است که شالوده آن از روزگار نـگارش داسـتان های یکی بود یکی نبود و جمع آوری مقداری از کلمات عوامانه فارسی در پایان آن کتاب گذاشته شد تا به جایی که به یک کتاب ۴۷۰ صـفحه ای و مـحتوی بر حدود هفت هزار واژه و اصـطلاح و تـرکیب تـبدیل شد.
جمالزاده به مباحث مربوط بـه مـردم شناسی هم علاقه مندی داشت و از نوشته هایی چون: «منزل با سلیقه ایـرانی، حـمام های خزانه دار، قصه دویدم و دویدم، مـکتب، آوازهای قدیمی ایرانی و حـاضرجوابی هـای اصفهانی» می توان نکته هـایی را کـه به چشم نقادی بیرون کشیده است در بررسی های دیگر مطرح کرد.
آشنایی او بـا شـرق شناسی و نوشته هایش درباره ایـران شـناسان چـندان گسترده نیست اما از آغـاز وارد شـدن به کار نویسندگی، جـای جـای از آنها نام برده و چند تن معدود از آنان را معرفی کرده است.
ابتدا در مجله کاوه مـقاله هـایی در معرفی بهترین کتاب های تألیفی ایـران شـناسان نـوشت کـه بعدها دانـشمندانی مانند کنت دوگوبینو، ولادیمیر مینورسکی، آنتکیل دو پرون، فردریک رزن و یان ریپکا را در نوشته های خود شناساند.
اکنون، ناموریِ جهانی جمالزاده به مناسبت پیشگامی او در نوشتن داستان کوتاه به اسلوب اروپایی است. در این کار، بی گمان، مبتکر و مؤسس بود. «فارسی شکر اسـت» نـخستین نوشته اوست که نخستین بار در ۱۹۲۲ میلادی به چاپ رسید. (۵)
از داستان های جمالزاده نمونه هایی به زبان های انگلیسی، فـرانسه، آلمـانی، روسی، ایتالیایی و ژاپنی و... ترجمه شده است. یونسکو مجموعه ای برگزیده از داستان های او را به نام choix des Nouvelles در ۱۹۵۹ میلادی منتشر کرد. توصیف داستان نـویسی جـمالزاده در زبـان های مهم جهان توسط هانری ماسه در مقدمه منتخبات آثار جمالزاده نشر یونسکو به زبان فـرانسه آمده است.
نگارش های ترجمه ای: نخستین ترجمه جمالزاده قهوه خانه سورات نوشته برناردن دوسن پیر فرانسوی است که در برلن و در ۱۳۴۰ خورشیدی منتشر شد. پس از آن سال های متمادی از کار تـرجمه دسـت شست تا آن که بنگاه ترجمه و نشر کتاب بنیاد گرفت. چاپ ترجمه های آثار مهم ادبی جهان از زمره مجموعه هایی بود که در آن جا بـه چـاپ می رسید. جمالزاده ۲ کتاب از شـیللر بـه نام های دون کارلوس و ویلهم تل، نمایشنامه خسیس از مولیر و دشمن ملت از ایبسن را به ترجمه درآورد و در آن سلسله به چاپ رساند.
جمالزاده در زمـینه نوشته های خاطراتی، بـسیار نکته نویس بود. همیشه در سخن گفتن از گذشته، صحبتش دامنه می گرفت و بسیاری از همان مطالب را به رشته تحریر درآورد. نوشته های تفننی، مقصود کـتاب هایی اسـت کـه بریده ها و چیده شده های مطالبی از کتاب ها و روزنامه های گوناگون و شنیده های افـواهی را در آنـها گردآورده است. جمالزاده هر کتابی را دریافت می کرد، می خواند و در حاشیه آن یـادداشت هـای ذوقـی یا انتقادی می نوشت. رسمش بر این بود که پس از خواندن کتاب تازه رسیده، شمه ای از نـظر خـود را به مؤلف آن کتاب می فرستاد. شاید نزدیک به ۸۰ مقاله از این گونه نوشته داشته باشد. بـسیاری از مـهم تـرین آنها در مجله راهنمای کتاب چاپ شده است.(۶)
درگذشت محمدعلی جمالزاده
جمالزاده در زمستان ۱۳۷۶ خورشیدی در ژنو درگذشت. او ۵۳ سال پیش از آن در پایان کتاب سر و ته یـک کـرباس نوشت: «در این آخر عمری تنها آرزویـی کـه دارم ایـن اسـت کـه در همان جایی کـه نـیم قرن پیش به خشت و خاک افتاده ام همان جا نیز به خاک بروم و پس از طی دوره پر نشیب و فراز عـمر، خواب واپسین را در جوار زایـنده رود دل نـواز سـر بـه دامـان تـخت فولاد مهمان نواز نهاده دیده از هستی پر غنج و دلال و پُر رنج و ملال بربندم.»
منابع:
۱- آرین پور، یحیی، از صبا تا نیما، تهران، ۱۳۵۰
۲- اخوت، احمد ، برادران جمالزاده، تهران، ۱۳۸۱
۳- ندوشن، محمدعلی، تلخ و شیرین، سخن، ۱۳۳۵
۴- تقی زاده، حسن، مقدمه بر شرح حال آقای جمالزاده به قلم خودش،
۵- کامشاد، حسن، پایه گذران نثر جدید فارسی، تهران، ۱۳۸۴
۶- نیکوهمت، حاج میرزا یحیی دولت آبادی، وحید، ۱۳۵۳،ص۱۲،ش۱۱
نظر شما