کمتر کسی در جهان عرب است که این بازار را نشناسد؛ بازاری که تاریخش به دوران حکومت عباسیان در قرن چهارم هجری می رسد و نگین میراث کهن تمدنی و فرهنگی شهر بغداد را در آغوش گرفته است.
نامش تاکنون چند بار تغییر کرده و باستانشناسان و تاریخ نگاران درباره نام این بازار روایت های متفاوتی دارند.
برخی می گویند این بازار اولین بار به نام "سوق الجند" شناخته می شده زیرا سپاه عباسی کالاهای مورد نیاز خود را از طریق بازرگانانی که از شام یا هند و کشورهای دیگر می آمدند، از این بازار تهیه می کرد.
نام این بازار سپس به "الریحانیین" و "العطارین" تغییر کرده تا در نهایت شورجه نامیده شد. بازار شورجه در محله شورجه قرار داد که قبلا نام آن "التماره" بوده زیرا در بازارهایش خرما فروخته می شد.
در مورد وجه تسمیه نام شورجه نیز تاریخ نگاران دیدگاه متفاوتی دارند. از جمله «جلال الدین الحنفی» می گوید که کلمه شورجه از ریشه کلمه ایرانی شورگاه یا شورچاه می آید که بعدا تبدیل به شورچه و شورجه شده است.
به عقیده برخی تاریخ نگاران، شورچه به معنای چاه شور است زیرا در وسط بازار چاه آب شوری قرار داشته که با توجه به نزدیک بودن آن به رود شیرین دجله، پدیده ای عجیب به شمار می رفته است.
این بازار به موازات رودخانه دجله در بخش الرصافه (شرق رودخانه دجله) در مرکز پایتخت واقع شده و بالغ بر هزار متر طول دارد که از میدان التحریر به سمت میدان الخلانی تا میدان باب معظم ادامه می یابد و در طول این مسیر، پنج دهنه پل از مجموع ۱۳ دهنه پل واقع بر رودخانه دجله واقع شده اند.
از میدان التحریر که وارد خیابان الخلانی می شوید، صدای همهمه به گوش می رسد و هر لحظه بر تعداد جمعیت افزوده می شود. اینجا ابتدای بازار شورجه است. هر چه طول خیابان الخلانی را بیشتر طی می کنید، با خیل دست فروشان بیشتری مواجه می شوید که کنار خیابان بساط کرده اند و در میان انبوه جمعیت بدنبال مشتری هستند.
برخی پوشاک می فروشند و برخی دیگر کالاهای زینتی. تعدادی هم فلافل سرخ می کنند و دود کباب اغذیه فروش های کنار خیابان فضا را دودآلود کرده و نوشیدنی معروف عراقیها(زبیب) یا همان شربت مویز به علاوه شربت لیموامانی در جای جای خیابان توسط دست فروشها و مغازه های آبمیوه فروشی فروخته می شود و برخی هم وسائل برقی و خودرو می فروشند.
در بغداد هنوز هوا معتدل است و از سرما و البته از ماسک زدن خبری نیست. در میان انبوه جمعیت بازار شورجه به ندرت می توان کسی را دید که پروتکل های بهداشتی را هر چند با زدن ماسک رعایت کرده باشد؛ انگار اصلا کرونا به عراق نیامده است.
هرچه طول خیابان الخلانی و سپس خیابان الخلفاء را بیشتر طی می کنیم، راسته های بازار شورجه بیشتر به چشم می آید. این راسته ها از شاه رگ خیابان الخلانی و الخلفاء به طور مویرگی به دو طرف کشیده شده است.
با ورود به یکی از راسته ها، چهره بازار سنتی تهران به ذهن متبادر می شود؛ با کوچه ها و دالان های باریک و دراز و سقف های پوشیده.
گاهی دالان ها آنقدر باریک است که برای عبور باید حتما یک نفر بایستد تا دیگری بتواند از کنارش رد شود. اما آنچه در این دالان های باریک جریان دارد؛ رودهای خروشان زندگی است که سالها تحریم، جنگ، ویرانگری، اشغالگری و انفجارهای متعدد نتوانسته است، آنها را از نفس انداخته و متوقف کند.
بازار شورجه این دوره ها را به چشم خود دیده است اما همچنان روح زندگی در آن جریان دارد.
این بازار تنها در جریان اعتراضات یکسال گذشته اجتماعی به دلیل همجواری با میدان التحریر (مرکز اعتراضات) و وجود اماکن راهبردی برای برخی گروههای معترض مانند بانک مرکزی عراق، بارها براثر آتش سوزی های معترضین بسته و کسب وکار در آن با رکود مواجه شد اما بعد از پشت سرگذاشتن اعتراضات، این بازار بار دیگر نشاط خود را بازیافته است.
باوجود همه اینها، همچنان صحنه های دلخراش انفجار خودروهای بمبگذاری شده و انتحاری ها از اذهان پاک نشده و هنوز فروشندگان بازار شورجه خاطرات انفجارهای تروریستی با بمب و خودروهای بمبگذاری شده را خوب به یاد دارند؛ انفجارهای که تا همین چند سال پیش شمار زیادی از همکاران مغازه دار آنها و غیرنظامیان بی گناه را به خاک و خون کشید.
با وجود اینکه این دوران تاریک تمام شده و در شهر بغداد نظیر بسیاری دیگر از مناطق عراق از این دست حملات تروریستی دیگر وجود ندارد، اما سایه ترس و نگرانی و تکرار این خاطرات ناگوار در اذهان فروشندگان همچنان باقی است که آن را می توان از برخورد آنها با هرکس که فیلم یا عکسی از بازار می گیرد، مشاهده کرد.
فضای امنیتی را می توان همچنان در بازار شورجه شاهد بود. هر چند صد متر نیروهای پلیس با خودروهای خود مستقر هستند و همه چیز را زیر نظر دارند و از گرفتن فیلم و عکس جلوگیری می کنند. این نظارت و رصد صرفا به نیروهای پلیس محدود نمی شود بلکه خود فروشندگان نیز اجازه گرفتن فیلم یا عکس از بازار را نمی دهند و حتی عکس گرفتن از فضای مغازه و صرفا کسب و کار آنها هم گاهی با برخورد شدید آنها روبرو می شود؛ هرچند در این میان نیز برخی به دیده اغماض می نگرند.
اما به آنها نمی توان خرده گرفت زیرا با خاطرات تلخی که در ذهن خود دارند و وجود بقایای عناصر گروه تروریستی داعش باید هم نگران بوده و جوانب احتیاط را در حد زیادی رعایت کنند.
با عبور از راسته های مختلف بازار شورجه از جمله راسته ادویه جات و راسته مس گران میراث تمدنی و آثار تاریخی و فرهنگی بغداد قدیم در جای جای آن خودنمایی می کند؛ از مسجد تاریخی الخلفا و کارونسرای خان مرجان گرفته تا مدرسه مستنصریه که به آن اولین دانشگاه جهان اسلام در دوره عباسی اطلاق می شود و همچنین مراقد مطهر نواب اربعه امام زمان (عج) و دیگر اماکن تاریخی و فرهنگی از بازار شورجه جدا از اهمیت اقتصادیش، یک فضای ارزشمند تاریخی، دینی و گردشگری می سازد.
اینها میراث کهنی است که در نتیجه شرایط سیاسی و امنیتی عراق سالیان سال است که مغفول مانده یا مرمت نشده اند یا اگر هم مرمت شده اند؛ به خاطر مسائل امنیتی به روی عموم باز نیست. درحالی که میراث کهن بین النهرین از سومری ها گرفته تا بابلی ها و آشوری ها و تاریخ اسلامی بر هیچ کس پوشیده نیست.
بازار شورجه تنها بازاری است که مردم بغداد و حتی استان های دیگر با توجه به قیمت های ارزان تر آن به خاطر عمده فروشی به آنجا می آیند و مایحتاج خود را خریداری می کنند. شاید شلوغی بیش از حد آن هم به همین خاطر باشد؛ باوجود اینکه بازارهای دیگری نیز در بغداد هستند اما این بازار مردمی همچنان رونق خود را در بافت قدیمی شهر بغداد به خوبی حفظ کرده است.
این بازار بیش از ۱۹ راسته دارد که از جمله آنها راسته ادویه جات، مس گران، صابون و شوینده ها، لوازم التحریر، ظروف، لوازم خانگی، لوازم خودرو، پوشاک مردانه، پوشاک زنانه، مواد غذایی و بازار فروش حیوانات و پرندگان است.
بسیاری از ساکنان قدیمی بازار شورجه و اطراف آن در طول سالهای اخیر خانه های خود را فروخته و از آنجا رفته اند و آنچه مانده است، فقط بازار است و مغازه و حجره های قدیمی.
گسترگی این بازار آنقدر زیاد است که حتی بسیاری از ساکنان خود بغداد نیز بعد از چندین بار رفت و آمد می توانند راه خود را از دل دالان ها و کوچه پس کوچه های زیاد آن پیدا کنند اما با این حال، در جای جای این بازار آنچنان گرمای کم نظیری موج می زند که خستگی پیاده روی دو ساعته در دل آن اصلا احساس نمی شود. بازار شورجه فراتر از آن است که به سادگی وصف شود اما می توان آن را نماد تاریخ، تمدن و پویایی عراق و مردم این کشور با وجود همه مشکلات و رنج ها دانست.
نظر شما