روزنامه اعتماد دهم آذر یادداشتی به قلم جعفر گلابی روزنامهنگار منتشر کرد در گزیده ای از آن آمده است: سیاستمدارانی که از تحصیل موقعیتها و مقامها باز میمانند شخصاً شکست میخورند ولی حاکمان و رؤسای کشورها اگر توان و درایت و فداکاری و انعطاف لازم برای کسب منافع مردم را نداشته باشند و بدتر از آن فقر و فلاکت را برای ملت خویش به ارمغان بیاورند، قضاوتی سخت و دردناک از جامعه و تاریخ تحویل میگیرند.
در شرایطی که ما در آن به سر میبریم بدون تردید وضعیت سخت و طاقت فرسای اقتصادی بسیاری از اقشار جامعه مساله اصلی و اساسی کشور است و دیده نشده که کسی حداقل در مقام بیان آن را رد کند یا واقعیتش را نادیده بگیرد. در حال حاضر و با تمسک به آمار رسمی خیل عظیمی از متوسطین جامعه به درجات مختلف فقر سقوط کردهاند و این واقعه عظیم که چون یک بمب خوشهای بزرگ عمل میکند در ابعاد مختلف آثار تخریبی خود را به وضوح نشان میدهد و چارهیابی عاجل و اساسی و نه شعاری و عوامفریبانه را طلب میکند.
در زمانی که دولتهای ثروتمند با شیوع بیماری کرونا به نفس افتادهاند و مردمشان با بیکاری و فقر دست به گریبان شدهاند ما در اوج تحریمها چگونه میتوانیم خسارات عظیم مردم را جبران کنیم؟ آیا از مدیریتها انتظار معجزه داریم؟ در معادلات پیش رو مسلماً انواع گزینهها و پیچیدگیها و دقایق و ملاحظات وجود دارد ولی یک نگاه مسوولانه به کدامیک از آنها گرایش پیدا میکند و قاطعانه به انتخاب میپردازد؟ وقتی یک رئیسجمهور عهدشکن و ناهنجار که جز خودش و پس از آن منافع اختصاصی آمریکا هیچ قانون و قاعده و عرف بینالمللی را به رسمیت نمیشناخت، دارد میرود رفتنش چنانچه فرصت نباشد باید از آن فرصت ساخت.
اگر ورود آقای بایدن به کاخ سفید که بر لغو تحریمها تاکید کرده است، فرصت نیست پس هنر سیاستمداران ما کجاست که آن را تبدیل به فرصت کنند و هر چه زودتر آثار جنایتهای اقتصادی ترامپ و دارودستهاش علیه محرومترین اقشار جامعه را خاتمه دهند؟ اگر لازم باشد و منافع مردم اقتضا کند حتی از هر تغییر در فرانسه، روسیه، انگلیس، آلمان، چین، بنگلادش، ترکیه، هند، آرژانتین و هر کشور دیگر باید حداکثر استفاده را برای نفع منافع ملی برد. مسلماً برای رسیدن به چنین نقطهای باید همه جوانب را به دقت مورد ملاحظه قرار داد ولی چاره چیست که کرونا به کمک فقر آمده است و هر دو در کشتار و فشار علیه مردم ائتلاف کردهاند و وضعیتی اورژانسی پدید آوردهاند؟
متأسفانه دیده شده که برخی بدون توجه به اوضاع کشور و رنج روزانه و روزافزون مردم و گرانیهایی که گلوی مستضعفان را میفشارد، مذاکرات برای لغو تحریمها را به دولت آینده ایران حواله میدهند و به فجایعی که تا مرداد ماه آینده برای بسیاری از محرومان جامعه پیش خواهد آمد، اعتنا نمیفرمایند. این درحالی است که از نظر سیاسی هم بهتر است که مذاکرهکنندگان ایران با ۶ قدرت جهانی همان مذاکرهکنندگان برجام باشند که کاملاً بر ظرایف و دقایق و نقایص احتمالی مسلطند و زمان به تعارفات و آشنایی با مراحل پیچیده آن را از دست نمیدهند.
همانگونه که ما در لغو تحریمها تعجیل داریم آنها هم در بازگشتن ایران به تعهدات اتمی خود تعجیل دارند و کسی نمیتواند استقبال از مقدمات کار را به ضعف یا ذوقزدگی ایرانیان نسبت دهد. تحریمها هم ظلم هستند و هم ضرر و هر چه زودتر جلوی آنها گرفته شود، منفعت است. اگر مشکلی پیش آمد بگذاریم دیگران آن را به وجود آورند و دستشان به ترور اقتصادی و فشار علیه مردم آغشته شود.
نظر شما