ترور سبوعانه شهید فخریزاده در حالی که ایرانیان شرافتمند، خود را مهیای استقبال از مراسم دیگر اسطوره ملی خود یعنی سپهبد شهید سردار حاج قاسم سلیمانی میکردند از آن جهت تلخی مضاعفی داشت که هنوز داغ مصیبت ترور فرودگاه بغداد فروکش نکرده بود که غم فاجعه آبسرد به سنگینی کوه دماوند بر دل این ملت غیرتمند نشست.
اگرچه یکی از انتظارات درست و به حق ملت در این فاجعه اندوهبار، نقش آفرینی سریع و مؤثر جامعه اطلاعاتی ایران برای خاموش کردن ماشین ترور صهیونیستهای جنایتکار در منطقه و به ویژه در قلمرو پاک ایران اسلامی است اما رمز گشایی از ابعاد پیچیده این ترور دژخیمانه از اهمیت بالاتری برخودار است.
در این بین با تحلیل هوشمندانه این اقدام خصمانه که با طراحی رژیم صهیونیستی، دسیسه دولت آمریکا و اجرای منافقین و مزدوران خود فروخته داخلی به وقوع پیوست، علاوه بر شناسایی عمیقتر طیف گسترده تهدیدات، میتوان در برابر آسیبپذیریهای محتمل آینده، تهدیدات بالقوه، خطرهای احتمالی و چالشهای پیشرو، راهکارهای متناسبی را اتخاذ کرد.
از نکات روشن این ترور سازمانیافته دولتی توسط رژیم اشغالگر صهیونیستی میتوان به اهداف مرتبط با داخل ایران و اهداف منطقهای و بینالمللی اشاره کرد، در اهداف داخلی ترور میتوان به سرفصلهای زیر اشاره کرد:
_ ایجاد یاس و ناامیدی و ترس در بین نخبگان و دانشمندان
_ مخدوش ساختن اعتبار نهادهای اقتدار آفرین و بیاعتماد کردن مردم نسبت به جامعه اطلاعاتی کشور
_ تشویش اذهان عمومی و ایجاد جنگ روانی به منظور ایجاد یاس و ناامیدی اجتماعی فراگیر و شکستن غرور ملی
_ دو قطبی کردن جامعه ایران و ایجاد اختلاف بین احزاب، نخبگان و ایجاد شکاف در حاکمیت
_ بزرگنمایی در مورد حفرههای اطلاعاتی در نهادهای امنیتی کشور
_ برهم زدن نظامات تصمیمگیر کشور و اختلال در محاسبات مهم حاکمیت
* همچنین اهداف زیر در عرصههای منطقهای و بینالمللی در این جنایت متصور است:
-ترس از شکل گیری ایران قدرتمند و اثر گذار در معادلات جهانی
_ برون رفت از فشارهای ناشی از منازعات درونی به ویژه منازعه فلسطینی – صهیونیستی
_ سرعتبخشی به فرآیند صلح بین اعراب و اسرائیل (معامله قرن) و تقویت روند عادیسازی روابط با کشورهای عربی
_ راهاندازی مانور قدرت با هدف یافتن حامیان و شرکای جدید منطقهای
_ انزوای مطلق ایران در عرصههای بینالمللی
_ تضعیف و بیاثرسازی محور مقاومت؛
با شناخت نسبی از اهداف متصور رژیم صهیونیستی در دست زدن به جنایات ترور شهید فخری زاده، باید به این راهبرد مهم توجه داشت که به هر شکل ممکن نباید اجازه داد احساس شود قلمرو ایران، زمین مناسبی برای بازی کردن کنشگران طماع و جانیانی مانند رژیم کودککش اسرائیل است، از این رو نهادهای تأمین امنیت باید تمام تلاش خود را به کار گرفته تا این زمین بازی مورد تصور را با بالا بردن هزینه ریسک به گونهای تغییر یابد که قلمرو سرزمینی ایران به مثلث برمودایی برای سرویسهای جاسوسی متخاصم و جوخههای ترور بیگانگان تبدیل شود
.
موضوع دیگر این است که باید در قبال دریدگی وقیحانه رژیم صهیونیستی قاعده چشم در مقابل چشم به عنوان یک راهبرد استراتژیک پیادهسازی شود، صهیونیستها باید بدانند ریختن خون ایرانی هزینه دارد و آگاه شوند در قبال هر جنایتی که انجام میدهند باید منتظر عواقب آن باشند، طراحان این جنایت نباید در تل آویو احساس امنیت کنند و سردی لوله اسلحه ایرانی را بر گردن خود با تمام وجود حس کنند. بدیهی است چنانچه این سگ هار به امان خود رها شود باید منتظر فجایع عمیقتر و گستردهتر در منطقه بود.
اما نکته دیگری هم در جریان این ترور ناجوانمردانه برملا شد و آن بن بست نظام سلطهای است که تاکنون قادر به دربند و به اسارت کشیدن ایران نبوده و تهدیدات ترکیبی استکبار مانع از توسعه برنامههای علمی و فناورانه ایران نشده است که اگر میتوانستند سد راه ایران شوند یقیناً هزینههای سنگین این ترور وحشیانه را برای خود نمیتراشیدند.
در این باره دنیای استکبار علاوه بر ناتوانی در مقابل اراده ایران نشان داد هرچند با استفاده از ابزارهای ومعیار های دوگانه به ظاهر قانونی در ساختار حقوق بین الملل خود را اصلاح گر و ناجی معرفی میکند به شدت مزور و فریب کار است.
این ترور روشن ساخت اعتماد به غرب در موضوع انتشار اطلاعات مربوط به دانشمندان هستهای تا چه میزان تبعات سنگینی بر ایران وارد و معلوم کرد به دنیای غرب مستکبر چه در زمان صلح و چه در زمان جنگ اعتمادی نیست!.
نظر شما