دوره مابین ویرانگری های جنگ جهانی اول تا کودتای رضاخان شاهد کشمکش فزاینده دولت، جنبش های داخلی و قدرتهای بیگانه بود. هیچیک از این قدرتها نمیتوانست در ایران برتری کامل پیدا کند اما هر یک میتوانست دیگری را از مقاصدش بازدارد. این وضعیت که همه طرفهای کشمکش در صحنه شطرنج قدرت ایران، مات شده بودند، زمینه را برای به قدرت رسیدن رضاخان فراهم آورد. در گیلان، آذربایجان، خراسان و دیگر نقاط کشور در برابر سلطه خارجیان و دولت قاجار مقاومتهای پرتوانی سازمان داده شد که از جمله اینها نهضت جنگل بود که در منطقه دریای خزر از همه اینها جدیتر و پرتوان تر بود که منشا آن به اقدامات ضد روسی و انگلیسی میرزا کوچک خان جنگلی باز میگشت. در حقیقت میرزا کوچک خان جنگلی در آن برهه حساس تاریخی به ملت مظلوم و تحت سیطره رژیم ستمشاهی ایران، درس آرمان خواهی و آزادگی، مبارزه با رژیم دیکتاتوری، مستبد و ایستادگی در برابر تجاوز و نفوذ بیگانگان آموخت.
حامیان و طرفداران نهضت جنگل
جنبش جنگل به طور جدی در جریان جنگ جهانی اول، توسط میرزا کوچکخان، سخنور رادیکال و زمیندار خرده پا که در انقلاب مشروطیت با استبداد مبارزه کرده بود و به حزب اعتدالیون گرایش داشت، رهبری شد. وی در ۱۲۹۴خورشیدی در گیلان یک نیروی پارتیزان به نام کمیته اتحاد اسلامی در شمال ایجاد کرد تا با فساد و ضعف حکومت مرکزی مبارزه کند. این جنبش از منابع مختلفی مورد حمایت قرار گرفت: از یک طرف بازرگانان، روحانیان و زمینداران که شماری از آنها خواهان دگرگونی اجتماعی ریشهای بودند و از طرف دیگر دهقانان و کوه نشینان گیلانی با افکار تندروانه تر که برای الغای بیگاری، ایجاد اصلاحات در نظام سهم بری و مصادره اموال زمینداران ضد مشروطه تلاش و مبارزه میکردند. این گروه ها طیف هواداران جنگلی ها را تشکیل میدادند. این تنوع طبقاتی به فروکش کردن امواج نهضت در نیمههای۱۲۹۸ خورشیدی منجر شد زیرا از یک طرف در جنبش شکاف افتاد و از طرف دیگر روس های سفید و انگلیسیها شمال کشور ایران را به اشغال خود درآوردند. (۱)
همچنین باید گفت قیام میرزا کوچک خان جنگلی توسط افرادی چون حشمت طالقانی، احمد کسمایی و محمد تقی پسیان تقویت و حمایت میشد. حتی در برههای از زمان شوروی نیز به حمایت و پشتیبانی از قیام میرزا کوچک خان مبادرت میکند اما پس از آنکه شوروی مشاهده کرد که با حمایت از این نهضت منافعش در خطر می افتد، دست از حمایت کشیده و تغییر رویه داد. این تغییر رویه دولت شوروی ناشی از فشار دولت سید ضیاءالدین بود. هنگامی که کابینه سید ضیاء از عدم حمایت شوروی از رژیم بلشویکی گیلان اطمینان حاصل کرد، تصمیم گرفت تا انقلاب گیلان و قیام میرزا کوچک خان را ریشه کن و مغلوب سازد.
اهداف نهضت جنگل
نهضت جنگل یکی از نخستین حرکتهای مردم ایران در پاسخ به عدم تحقق آرمانهای انقلاب مشروطه بود که این فریاد حقطلبی توسط جنگلی ها با صدور بیانیه ای در ۱۶ خرداد ۱۲۹۹ خورشیدی در رشت سر داده شد. در آن دوره هرج و مرج همه جا را فرا گرفته بود. دولت مشروطه به وضع مالی وخیمی دچار شده بود و مجبور به استقراض از دولت های انگلیس و روس شد و بدین ترتیب آزادی و استقلال عمل خود را از دست داد. در چنین شرایطی و در حالی که میرزا کوچک خان، نیرویی را گرد خود جمع کرده بود، قیام خود را از جنگل آغاز کرد و از همان ابتدا، گروه هایی از افراد متعهد و اهل درد جهت مبارزه با استبداد و استعمار و تحقق بخشیدن به اهداف جنبش به نهضت جنگل پیوستند.
این جنبش بر پایه احساسات شدید آزادی خواهان و با عنوان پان اسلامیزم بنا شده بود و به تدریج و با انعقاد قرارداد ۱۹۱۹ به صورت یک حرکت میهنپرستانه جدی بر ضد این قرارداد استعماری درآمد. بدین ترتیب میرزا کوچک خان پس از اعلام رژیم جمهوری در شمال موجودیت دولت جدید را اعلام و دولت مرکزی ایران را به علت قرارداد ۱۹۱۹ غیررسمی قلمداد کرد. میرزا کوچک خان سپس به همراه امان الله خان از یاران خود به وسیله بیانیه ای تشکیل هیات دولت جدید را به مردم گیلان اعلام داشت و اهداف نهضت جنگل را این طور شرح داد: این نهضت در صدد است تا نیروهای بیگانه را اخراج کند، بی عدالتی را رفع کند، با خودکامگی و استبداد مبارزه کند و دولتی مردمی برقرار نماید.
جنگلی ها به رهبری میرزا کوچک خان و با کمک حیدر عمو اوغلی ائتلافی به منظور استقرار جمهوری شورایی سوسیالیستی ایران تشکیل دادند و طی یادداشتی به تهران نظام سلطنتی را ملغی اعلام کردند. البته باید گفت: برنامه جمهوری جدید با تاکیدش بر اصلاحات ارضی بنیادین و دعوت از جنگلیهای جناح چپ و کمونیستی در رفع حجاب از خانم ها، میرزا کوچک خان را ناراضی کرد چون او به اصل اسلامی، تقدس مالکیت خصوصی و عقاید سنتی پایبند بود. (۲)
بنابراین میرزا از جمله رهبرانی بود که با قیام خود آرزوی بهبود اوضاع سیاسی و اقتصادی کشور و نیز آرمان های مشروطه را داشت. ردپای این دغدغه را میتوان در مبارزات او در جریان مشروطه مشاهده کرد، چنانچه میرزا نیز مانند دیگر مشروطهخواهان در قالب تشکیلاتی چون مجلس اتحاد و هیات اتحاد اسلام از جنبش مشروطه حمایت کرد. میرزا در هیات اتحاد اسلام که متشکل از چندین روحانی بود، به دفاع از مشروطه پرداخت و هدف خود را خدمت به ایران و اسلام معرفی کرد. (۳)
عوامل خنثی کننده نهضت جنگل
در ۱۳۰۴ خورشیدی همه جنبش ها اعم از جنگلیها، آذربایجان، خراسان، مناطق عشایری و اتحادیهها تا حد زیادی موجودیت دولت مرکزی را تهدید میکردند اما مهم ترین عامل خنثی کننده این جنبشهای اجتماعی بیش از آنکه دولت ایران باشد، حکومت بریتانیا بود که به منظور حفظ موقعیت برتر نسبت به اتحاد شوروی و تغییر حکومت در ایران تلاش گستردهای را آغاز کرد. همچنین از طرف دیگر کودتای رضاخان و نخست وزیری وی باعث شد که رضاخان با دستور احمدشاه قاجار رهسپار سرکوب نهضت جنگل شود. بنابراین علاوه بر اقدامات بریتانیا، حضور نیروهای دولتی در رشت، همکاری روس ها با آنها و خیانت بعضی از یاران میرزا، نهضت جنگل را با شکست روبه رو کرد. شاهپور آلیانی نیز اعتقاد دارد: یکی از عوامل شکست نهضت جنگل، وجود مقام طلبان و حاسدان بود. افرادی کم ظرفیت و خودبین در نهضت رخنه کرده بودند و از ترحّم و سادگی مرحوم میرزا سوء استفاده کرده افکار خود را به او القا می کردند. (۴)
سرانجام
بعد از ایجاد شکاف در نهضت جنگل سرانجام در ۱۳۰۰ خورشیدی میرزاکوچکخان قبل از آنکه ارتش رضاخان به پیشروی ادامه دهد با تعداد اندکی از یاران خود برای جمع آوری قوا به طرف خلخال حرکت کرد که در کوه های تالش در برف و بوران گرفتار و در ۱۱ آذر ۱۳۰۰خورشیدی به شهادت رسید و این گونه نهضت جنگل پس از هفتسال مبارزه و پشت سرگذاشتن فراز و نشیبهای بسیار با شهادت میرزا کوچکخان به پایان رسید. (۵)
مهدی ملک زاده نویسنده کتاب انقلاب مشروطیت، میرزا کوچک را به نام یک مجاهد حقیقی و یک فرد مومن به مشروطیت می ستاید و می نویسد: نه فقط سرباز آزاده بود و در راه آزادی می جنگید بلکه یک مبلغ آزادی نیز بود و در هر مورد و مقام از تبلغ مردم به پیروی از حق و عدالت و حقوق انسانیت فروگذار نمی کرد. عبدالله مستوفی نویسنده تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه معتقد است که میرزا در تمام مدت نهضت جنگل یک قدم برخلاف دیانت و حب وطن برنداشت و حتی در مواقعی که کابینه های صالح روی کار می آمدند، خود را از تماس با دولتیان برکنار می گرفت.
درس گرفتن از نهضت جنگل
در پایان باید گفت: ملتی که از تاریخ کشورش بیاطلاع باشد به موفقیت نخواهد رسید؛ عبرت آموزی از گذشته از فواید تاریخ است که راه آینده را هموار میسازد تا انسان خودش را بشناسد و مسیر پیش رویش را با این درسها هموار سازد و آن عواملی که موجب شکست یا موفقیت گذشتگان بوده را مورد توجه قرار دهد. یکی از این واقعی که باید به مطالعه در مورد آن پرداخت، نهضت جنگل به رهبری میرزا کوچک خان جنگلی بود که آثار ارزشمند و پیامدهای سودمندی داشت.
این نهضت اسلامی، استعداد و انرژی ملت مسلمان ایران را برای مبارزه و انقلاب و پویایی و زنده بودن آنان نشان داد و به متجاوزان و استعمارگران غرب و شرق و قدرت های بیگانه فهماند که نفوذ و سلطه آنان بر ایران اسلامی و مردم مسلمان ایران، با توجه به عقاید مذهبی و پایبندی آنان به ارزش های دینی، پایدار نخواهد بود و نقش این نهضت در از میان بردن قرارداد استعماری ۱۹۱۹ به آنان ثابت کرد که هرگز به سادگی نمی توانند بر مردم ایران سلطه پیدا کنند. (۶)
منابع
۱-مقاومت شکننده، تاریخ تحولات اجتماعی ایران، جان فوران، ترجمه احمد تدین، خدمات فرهنگی رسا، تهران، ۱۳۷۷، ص۲۹۸
۲-همان
۳- سیدجلالالدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، جلد ۱، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۹۱، چاپ هفدهم، ص ۱۵۴
۴- شاهپور آلیانی، نهضت جنگل و معین الرعایا (حسن خان آلیانی)، تهران، میشا، ۱۳۷۵، ص ۵۹
۵- ابراهیم فخرایی، سردار جنگل، تهران: جاویدان، ۱۳۵۷، ص۲۶۹
۶- برای اطلاعات بیشتر در خصوص جنبش جنگل و رهبری آن ر. ک مقاله نهضت اسلامی جنگل؛ عوامل شکست و عبرتها نوشته محمّدرضا جواهری
نظر شما