در ادامه این یادداشت که روز یکشنبه ۱۶ آذر به قلم حسین میرزایی جامعهشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در روزنامه ایران منتشر شده است می خوانیم: اما این تغییر وضعیت، تنها به این معنا بود که بیمارستانها اندکی خلوتتر شوند و کادر درمان بتوانند خود را بازیابند و تنفسی داشته باشند وگرنه وضعیت نارنجی تفاوت زیادی با وضعیت قرمز ندارد. از نظر آمار رسمی، (بهطور نسبی) عدد ۴۸۰ کشته در روز به عدد تقریبی ۳۸۰ تبدیل شده و اگر خوب تأمل کنیم این عدد همچنان یک وضعیت بحرانی را روایت میکند.
این عدد یعنی هنوز در روز دستکم هزار خانواده ایرانی سوگوار از دسترفتن یکی از عزیزانشان میشوند، به عبارت دیگر، فاجعه هنور تمام نشده است! درست است که این کاهش آماری روی کاغذ، میتواند نویدبخش این پیام باشد که با مراعات بیشتر پروتکلها، این اعداد میتوانند بیش از این نیز روند کاهشی داشته باشند، اما عقل حکم میکند تا آنجا که ممکن است هزینهها و زمان این روند کاهشی برای کشور پایین آورده شود. حاکمیت با وضع قوانین و سیاستگذاریهای بهداشتی، اقتصادی و عقلایی باید شرایط را به سمت وضعیت مطلوب ریلگذاری کند و مردم نیز باید برای بازگشت به شرایط عادی و در امان ماندن خود و اطرافیان از شر این ویروس منحوس، از هیچ کوشش مسئولانهای دریغ نکنند. شواهد نشان میدهد در دو هفته گذشته، با اعمال محدودیتهای جدید، سطح رعایت موازین بهداشتی نسبت به گذشته افزایش پیدا کرده اما این به هیچوجه کافی نیست چون نتیجه هنوز مطلوب نیست.
از دست دادن هر کدام از عزیزان ما در این روزها، داغی است که روحمان را تا سالیان سال جریحهدار خواهد کرد. مشهور است بسیاری از انسانها از نظر فرهنگی، دچار کوررنگی هستند و نمیتوانند طیفهای گوناگون یک رنگ را از هم متمایز سازند. کاش این کوررنگی مصلحتی، همهگیر و درونی شود و ما تا زمان مهار کامل کرونا، تمام وضعیتهای هشدار را به رنگ قرمز ببینیم.
نظر شما