راه حلی پایدار برای حل معضل آلودگی هوای کلانشهرها

تهران- ایرنا- در یادداشت روزنامه ایران آمده است: نفس کشیدن در کلانشهرها هر زمستان سخت‌تر می‌شود. آلودگی‌ها شمار روزهای پاک را پایین می‌آورد و وارونگی هوا، کودکان و بیماران قلبی و عروقی را در معرض خطر قرار می‌دهد.

محمدجواد رحیمی رییس مرکز ملی هوا با درج یادداشتی در روزنامه ایران مورخ پنجشنبه ۲۷ آذر نوشت: یکی از علت‌های آلودگی کلانشهر که به معضل ملی تبدیل شده استفاده از سوخت‌های فسیلی است، اما بهره‌برداری از سوخت‌های فسیلی آخرین راه حل توسعه کشور نیست.

 توسعه روزافزون استفاده از انرژی‌های تجدید پذیر در دنیا، علاوه بر کاهش چشمگیر مصرف سوخت‌های فسیلی منجر به ایجاد حرکتی شتابنده به سمت حل چالش‌های زیست محیطی شده است. کشور ایران با توجه به دارا بودن اقلیم‌های آب و هوایی متنوع و شرایط جغرافیایی ویژه، دارای مزیت رقابتی در سه نوع مهم انرژی‌های تجدید پذیر، شامل انرژی خورشیدی، بادی و زیست توده است.


به‌عنوان نمونه، ایران با داشتن متوسط ۳۰۰ روز آفتابی در سال، در زمره کشورهای با بالاترین پتانسیل انرژی خورشیدی در جهان است. پتانسیل تابش خورشیدی در ایران به‌صورت متوسط ۴.۵ kWh/m۲ و در بعضی از نقاط ۷.۵ kWh/m۲ است. (به‌صورت کلی کشورهای دارای میزان تابش بالاتر از ۳.۵ kWh/m۲ جزو کشورهای دارای پتانسیل انرژی خورشیدی بالا محسوب می‌شوند)


همچنین، ایران دارای پتانسیل اسمی ۶۰ تا ۱۰۰ گیگاوات و پتانسیل قابل استحصال ۱۸ گیگاوات تولید برق تجدید پذیر با بهره‌گیری از انرژی بادی است که از بسیاری از کشورهای دنیا بالاتر است.


زیست‌توده، طبق تعریف، عبارت است از هر گونه ماده آلی غیر فسیلی که قابلیت استحصال انرژی از آن وجود دارد. نمونه‌هایی از منابع زیست توده شامل زائدات کشاورزی، زائدات چوبی، فاضلاب شهری، زائدات کارخانجات مواد غذایی و فرآیندهای صنعتی و همچنین پسماندهای دامی می‌شود. در خصوص انرژی زیست توده که در واقع قدیمی‌ترین نوع انرژی تجدیدپذیر محسوب می‌شود نیز ظرفیت‌های بسیار بالایی در کشور وجود دارد.

به لحاظ وزنی، عمده مواد زیست‌توده در ایران را زائدات کشاورزی تشکیل می‌دهد. پیش‌بینی می‌شود سالانه ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیون تن زیست‌توده حاصل از زائدات کشاورزی در کشور وجود داشته باشد که قابلیت تبدیل به انواع محصولات با ارزش افزوده بالا شامل سوخت‌های زیستی را دارا است.


در حال حاضر در دنیا، در حدود ۱۱ درصد از انرژی کلی و حدود ۳۳درصد از برق تولید شده، از منابع تجدید پذیر تأمین می‌شود اما در کشور ایران، به رغم وجود ظرفیت‌های بالا، صرفاً انرژی برقابی تا حد مناسبی مورد استفاده قرار گرفته است و سهم سایر انواع انرژی‌های تجدید پذیر کمتر از یک درصد است.
در بندهای متعدد قانونی، به لزوم استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر و افزایش سهم این انرژی‌ها در سبد انرژی کشور اشاره شده است که متأسفانه تا به حال عملیاتی و اجرایی نشده است. طبق ماده ۵۰ قانون برنامه ششم توسعه، دولت مکلف است سهم نیروگاه‌های تجدیدپذیر را تا پایان اجرای قانون برنامه به حداقل پنج درصد ظرفیت برق کشور برساند، اما این ظرفیت تا پایان سال۱۳۹۸ صرفاً به ۸۸۵ مگاوات رسیده است.


همچنین ماده ۱۹ قانون هوای پاک وزارت نیرو را مکلف کرده است ۳۰ درصد از افزایش سالانه ظرفیت تولید برق کشور را از انرژی‌های تجدید پذیر تأمین کند که این بند قانونی نیز هنوز اجرایی نشده است.


یکی از مهم‌ترین چالش‌هایی که توسعه انرژی‌های تجدید پذیر با آن مواجه است، هزینه سرمایه‌گذاری بالای مورد نیاز این صنعت است. با توجه به هزینه نسبتاً بالای احداث و راه‌اندازی واحدهای تجدیدپذیر، ضروری است قیمت تضمینی خرید برق تجدید پذیر، به‌عنوان مهم‌ترین عاملی که منجر به توجیه‌پذیری اقتصادی تولید برق از روش‌های تجدیدپذیر می‌شود، منطبق با شرایط حال حاضر کشور، مورد بازبینی قرار گیرد. در این رابطه، الگوگیری از سیاستگذاری‌های کشورهای توسعه یافته می‌تواند راهگشا باشد.


به‌عنوان نمونه در کشور چین، یکی از پارامترهای تأثیرگذار بر تعرفه خرید برق تجدیدپذیر، هزینه سولفورزدایی از سوخت‌های سنگین مانند مازوت است. در واقع، ملزم بودن نیروگاه‌های حرارتی به سولفورزدایی از سوخت‌های سنگین و آلاینده، به‌عنوان محرکی در استفاده از انرژی‌های پاک و تجدیدپذیر عمل می‌کند.


متأسفانه در کشور ما با توجه به اینکه نیروگاه‌های حرارتی فاقد تجهیزات سولفورزدایی سوخت‌های سنگین یا سولفورزدایی از گازهای خروجی از دودکش هستند، در شرایط حال حاضر، این هزینه به‌صورت دقیق قابل احتساب نیست، اما با استفاده از ضرایب تعدیل، می‌توان تأثیر این هزینه را بر قیمت خرید برق تجدیدپذیر به حساب آورد.


سیاست دیگری که در تعدادی از کشورهای توسعه یافته به کار گرفته شده است، تمایز قائل شدن بین قیمت خرید برق تجدیدپذیر از منابع مختلف تجدیدپذیر با لحاظ کردن پارامترهایی مانند ظرفیت واحد، میزان هزینه سرمایه‌گذاری مورد نیاز و مزایای زیست محیطی حاصله است.


در همین راستا، تحویل سوخت فسیلی ارزان (و در بعضی از موارد غیر استاندارد و با محتوی سولفور بالا) به نیروگاه‌ها و واحدهای صنعتی، یکی دیگر از جدی‌ترین موانع توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر در کشور است.


یکی از راهکارهایی که جهت حل این معضل می‌توان مدنظر قرار داد، ملزم نمودن نیروگاه‌ها و واحدهای صنعتی در حال کار، به تولید سهم مشخصی از برق (یا محصول نهایی کارخانه) با بهره‌گیری از روش‌های پاک و تجدید پذیر، به ازای دریافت هر واحد از سوخت‌های فسیلی باشد.


ملزم نمودن کارخانه‌های جدیدالاحداث، به بکارگیری روش‌های تولید انرژی تجدیدپذیر در بخش‌هایی از فرآیند تولید یا سیستم‌های جانبی، نیز می‌تواند به‌عنوان راهکاری برای شتاب بخشی به توسعه استفاده از انرژی‌های تجدید پذیر در کشور مدنظر قرار گیرد.


به نظر می‌رسد همه جانبه نگری و احتساب تمامی جنبه‌های مثبت توسعه نیروگاه‌های تجدید پذیر (شامل اثرات مثبت زیست محیطی و اجتماعی در کنار تنوع بخشی به سبد تولید انرژی و اثرات پایداری شبکه) و در کنار آن، بهره‌گیری از سیاستگذاری‌های کشورهای پیشرو در زمینه انرژی‌های تجدید پذیر، راه را برای توسعه هرچه بیشتر این نعمت خدادادی در کشور باز نماید.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha