حامد شجاعی در یادداشت خود چنین آورده است : عاشوراییان آرزومندان شهادت هستند؛ چرا که همواره زمزمه لب هایشان «یا لیتنا کنا معک» میباشد، اما عاشورا به اینجا ختم نمیشود و انتهای آرزوی عاشوراییان یاری کردن منتقم کربلاست.
نام او قاسم بود و شاگرد مکتب عاشورا و اشتیاقش به مرگ (احلی من العسل)، مثل مولایش در کارزار نبرد، جامه رزم نداشت و همیشه در خط مقدم برخاکریز مقاومت می درخشید. تا آن جا که او را مرد میدان نام نهادند. و آن هنگام که پس از مناجات سحرگاه آدینه قلم بر کاغذ گذاشت و نوشت الحمدلله رب العالمین (خدایا مرا پاکیزه بپذیر) انگار که دلش برای حاج احمد و رفقایش تنگ شده بود دیگر طاقت ماندن نداشت. .
مادری پهلو شکسته، گریه ها و نجواهای نیمه شب قاسم در جوار اروند و کانال ماهی را به مهر مادری خرید و پیکر اربا اربا شده اش را همچون علی اکبر (حسین) (ع) درآغوش گرفت. اما روضه به همین جا ختم نشد. ، مصیبت زمانی به اوج رسید که سید خراسانی بر پیکر علمدار اقامه نماز کرد و گریه ها و بغض های نهان گواه جمله (الْانَ إِنْکَسَرَ ظَهْری وَقَلَّتْ حِیلَتی) بود.
انگار دی ماه فصل خزان لاله های سرخ جماران است که دل مردهای میدان و سنگر مقاومت به آن گره خورده، زیرا دی ماه یادآور سالگرد کربلای ۴ و کربلای ۵، شهادت حاج احمد کاظمی. و ترور ناجوانمردانه حاج قاسم است.
چه سخت است در وصف تو گفتن و چه دشوار در مدح تو نوشتن، اما زمزمه این یک بیت (درپیکرش دیدم گریز روضه خوان ها، هم روضه ی قطع الیمین هم اربا اربا) روضه شهادتت را کامل می کند.
اینک بعد از گذشت یکسال از فراق، کتاب روضه حاج قاسم را ورق میزنیم تا شاید با خواندن بند های این کتاب دل های خود را تسکین دهیم اما این زخم که برپیکر جامعه اسلامی افتاد هرگز تسکین نخواهد یافت و به قول مقام معظم رهبری شهادت سلیمانی یک حادثه تاریخی است، یک حادثهی معمولی نیست که از یاد تاریخ برود؛ این در تاریخ ثبت شد به عنوان یک نقطه روشن.
اما تکلیف ما به عنوان شاگردان مکتب حاج قاسم در این برهه، دفاع از حریم ولایت است، همانگونه که شهید سلیمانی در وصیت نامه خود تاکید داشتند من حضرت آیتالله العظمی خامنهای را خیلی مظلوم و تنها میبینم. اگر این انقلاب آسیب دید، حتی - بازگشت به زمان شاه ملعون هم نخواهد بود بلکه سعی استکبار بر الحادگری محض و انحراف عمیق غیرقابل بازگشت خواهد بود.
باید شعار همه یک سلیمانی هستیم را با حمایت و اطاعت از ولایت فقیه و دفاع از حریم اهل بیت به معنای واقعی کلمه به دنیا نشان دهیم و با کسب معرفت و بصیرت لازم در مسیر تحقق آرمان ها و ارزش های شهدای مقاومت لحظه ای اجازه ندهیم تا علم این انقلاب بر زمین بیفتد.
اما تاریخ نشان می دهد که ملت ایران بصیر و با معرفت کامل بیش از ۴۰ سال پشتیبان ولایت بوده اند صحنه های دفاع ازروح الله و مبارزه با نظام سلطه گر پهلوی و سپس دفاع مقدس و بعدهم آتش فتنه ای که با بصیرت مردم خاموش شد.
یا حماسه بی نظیر مردم در تشییع و تدفین حاج قاسم از اهواز گرفته تا مشهد، قم و کرمان نشان از معرفت و حق شناسی ملت بود. واز طرف دیگر خلوص نیت حاج قاسم که فقط به رضایت خدا می اندیشید تا آنجاکه می گفت: باید به این بلوغ برسیم که نباید دیده شویم، آنکس که باید ببیند، می بیند.
مسئولان نیز باید قدر ملت با معرفت را به درستی بدانند و در لحظه های سخت به یادمردم باشند، ملتی که اینگونه عاشقانه در پاسداشت رشادت ها تجلیل از مجاهدت ها و خدمت های مخلصانه حاج قاسم گرد هم جمع شدند و خوب است که مسئولان هم مثل حاج قاسم بی نام ونشان کار کنند.
خالصانه کار کردن منش شهید سلیمانی بود و همه کسانی که در زیر پرچم نظام مقدس جمهوری اسلامی خدمت می کنند از سیره این شهید بزرگوار تبعیت کنند و بدون ریا و بی منت برای مردم کار کنند.
این روزها همه از مکتب سلیمانی میگوییم و دست نوشته های حاج قاسم را تابلو و بنر می کنیم، پسندیده است که مکتب سردار را به صورت عملی در جامعه رواج دهیم و نگذاریم در حد شعار و پیام بماند و راه و ارمان شهدا را ادامه بدهیم.
پس چه خوب است که مسئولان در گام دوم انقلاب با روحیه جهادی مکتب حاج قاسم در سنگرهای خدمت خالصانه به مردم حاضر شوند و مردم را از خود بدانند. نه انکه در لحظه های سخت نظیر انتخابات یاد مردم باشند. مردمی که خود را نذر شهادت در مسیر سربلندی ایران نموده اند. و دراین راه باید از شهدا خواست تا برای عاقبت بخیری ما دعا کنند.
نظر شما