به گزارش خبرنگار سیاسی ایرنا، یازده ماه از شیوع پاندمی کرونا در ایران و جهان میگذرد، بیش از یک میلیون و ۸۶۱ هزار قربانی و ۸۶ میلیون نفر مبتلا تاکنون به ثبت رسیده و همه کشورهای جهان به نوعی با این بیماری ناشناخته و عجیب دست و پنجه نرم میکنند. دشواری شرایط در همه نقاط جهان مشاهده و گزارش میشود اما جمهوری اسلامی ایران به واسطه تحریمهای اقتصادی بیسابقه در کنار فشار کرونا درگیر مشکلات بیشمار اقتصادی و معیشتی حاصل از تروریسم اقتصادی آمریکاست.
مشاهده مقاومت یازده ماهه در برابر ویروس کرونا از سوی کشور تحریمزده ایران، آن زمان که بسیاری از مدعیان پیشرفت و ثروت چون آمریکا و انگلیس در برابر این پاندمی ناتوان نشان میدهند، بر تحریمکنندگان و حامیان آنها آن اندازه گران بوده که با صرف میلیونها دلار در شبکههای خبری و رسانههای فارسی زبان، تلاش حداکثری خود را به کار بستهاند تا این مقاومت نه تنها دیده و شنیده نشود، بلکه در مسیری خلاف آن به صورت مدام و شبانهروزی تلاش های دولت و ملت ایران در این شرایط دشوار تحقیر شده و ناچیز شمرده شود. این در حالی است که در کشورهای حامی این به اصطلاح رسانههای حرفهای مقابله با کرونا با هرج و مرجهای بسیاری همراه است، واکسنهایی که مدعی شفابخشی بودند تاکنون در حد ادعای خود ظاهر نشدهاند و هر لحظه بر آمار جانباختگان ویروس کرونا افزوده میشود.
از جعل آمار تا جعل واکسن!
از همان روزهای ابتدایی اسفندماه سال ۹۸ که شیوع کرونا در ایران به صورت رسمی اعلام شد؛ خط خبری رسانههای خارجی با یک دستور مشخص کار خود را آغاز کرد و آن زیر سوال بردن آمارها، اقدامات و تصمیمات مسوولان در مقابله با این بیماری بود. در ماههای ابتدایی این خط خبری دنبال میشد که جمهوری اسلامی آمار و تعداد مبتلایان، جانباختگان و بهبودیافتگان کرونا را جعل کرده و دقیق اعلام نمیکند. گاهی از سه برابر آمار درگذشتگان تیتر زدند و گاهی از قبرستانهای تازه احداث برای پیکرهای کرونایی گزارش دادند. اسناد استنادی هم منابع ناشناسی! بودند که تنها آنها به این آمارها دسترسی داشتند.
مدتی پس از شکست این پروژه، رسانههای خارجی پروژه دوم را کلید زده و در خبرها، تحلیلها و گفت و گوهای متعددی، مدعی شدند که دولت ایران قادر به تامین تجهیزات پزشکی و داروهای موردنیاز برای مقابله با کرونا نیست. این هجمه سنگین رسانهای که مردم را بیش از پیش نگران میکرد در حالی از سوی مدعیان حمایت از حقوق مردم در رسانهها نشر و بازنشر میشدکه آنها هیچ گاه کوچکترین اشارهای به دلیل کمبودهای دارویی و پزشکی در کشور که تحریمهای دولت آمریکاست، نکردند.
در تازهترین قسمت از سریال دروغ پردازی علیه ایران، این بار آزمایش واکسن کرونا از سوی جمهوری اسلامی موضوع حمله رسانهای است. واکسن ایرانی در شرایط تحریم و با وجود سختیهای بسیار به مرحله آزمایش انسانی رسیده است اما پذیرش این واقعیت برای رسانههای پترودلاری سختتر از همیشه است به ویژه آنکه واکسنهای تولیدی آنها با وجود امکانات بیشمار همچنان با اما و اگرهای زیادی روبروست.
از دیدگاه گردانندگان رسانههای خارجی ایران توانایی مقابله با کرونا، کاهش آمار مرگ و میر ناشی از آن و نیز تولید واکسن را ندارد، با چنین پیش فرضی تمام واقعیتهایی که عکس آن را اثبات کنند، جعلی خطاب شده و در میان هزاران تحلیل و تصویر محو خواهند شد. اگر تعداد جانباختگان در غرب افزایش پیدا کند و دولت آن را اعلام کند، نشان صداقت است اما اگر تعداد فوتیها و مبتلایان در ایران کاهش پیدا کند، دولت و مسوولان دروغ گفته وآمار را جعل میکنند، تصاویر خبرهای مربوط به کرونا در ایران گورستانهای مخوف است و تصاویر کرونایی غرب نوجوانان پرنشاط اما ماسک به دهان غربی، اثربخشی واکسنهای تولید غرب با هر تست زیر سوال میرود بیآنکه خبر یا تحلیلی از آن منتشر شود اما واکسن ایرانی پیش از آنکه به مرحله استفاده برسد، غیراستاندارد معرفی میشود. قرنطینه نشدن شهرها در ایران نشان از بیاعتنایی دولت به جان شهروندان است و لغو قرنطینه در شهرهای مختلف اروپا و آمریکا نشان دهنده درایت مقامات غربی در مواجهه با کرونا. این میزان تناقض در پوشش خبری یک موضوع واحد آن هم از رسانههایی که ادعای حرفهای گری دارند؛ تنها نشان دهنده خصومت ناتمام با مردم ایران است.
چرا ایران محور ثابت تحقیرهاست؟
برای پاسخ به پرسش آمده در تیتر باید ابتدا تحقیرکنندگان تواناییهای ایران را شناخت. در حال حاضر مسوولیت این موضوع بر عهده رسانههای فارسی زبان خارج از ایران است تا انواع جعلیات را به ذهن و روان مردم تحمیل کنند. رسانههایی که با پترودلارهای برخی حاشیه نشینهای خلیج فارس، اعتبارات وزارت خارجه آمریکا یا انگلیس در استودیوهای مجهز با انواع ترفندهای تصویر و صدا تلاش میکنند این گزاره را در ذهن و زبان جامعه ایران حک کنند که دولت و مسوولان جمهوری اسلامی در برخورد با موضوعاتی مانند کرونا به جعل آمار روی آورده و در تهیه واکسن و میزان اثربخشی واکسن داخلی صادق نیستند.
در مواجهه با چنین ترفندی ابتدا باید صورت مسئله یعنی وجود مشکلات و چالشهای بیشمار در مسیر اداره کشور و کاستیهای غیرقابل انکار در اقدامات دولت جمهوری اسلامی را مانند تمام دولتهای دیگر جهان پذیرفت و یادآور شد که ایران با وجود تحریمهایی که دیگر کشورهای حتی تصوری از آن هم ندارند، توانسته است آمار جانباختگان کرونا را مهار کند، توانسته است با وجود بایکوت علمی در حوزه تولید دارو، واکسن بسازد و توانسته است سه سال تمام در برابر زیاده خواهیهای دولت آمریکا ایستادگی کرده و رویای فروپاشی کشور را به کابوسی برای آنها تبدیل کند.
نقش برآب شدن بسیاری از نقشهها علیه ایران، برای طراحان آسان نیست و نبوده است پس لازم است این مقاومت و نتایج حاصل از آن مورد تحقیر قرار گیرد تا هیمنه تحریم کنندگان تا حد امکان حفظ شود. ایران تحقیر میشود چون تن به شروط «مایک پمپئو» نداد و وعدههای هفتگی «دونالد ترامپ» برای تماس تلفنی را بیپاسخ نهاد. ایران تحریم زده همچنان در منطقه غرب آسیا قدرت غیرقابل انکار است و تحمل این موضوع برای برخی از همسایگانش دشوار.
امیدی که از مردم دزدیده میشود
ساعتها برنامه تلویزیونی و رادیویی، کانالهای خبری و گویندههای رنگارنگ آنها برای این مهم است که به مردم ایران بقبولانند که مسوولان و اقدامات و تصمیمات آنها در راستای منافع جامعه نیست. اگر در عرصه جنگ اقتصادی و سیاسی، دیپلماسی و فرهنگی و حتی ورزشی و هنری نمیتوان ایران را به راحتی از میدان به در کرد؛ پس به جنگ روانی و پروپاگاندای رسانهای روی آورده شد تا جامعه را نسبت به مسوولان بیاعتماد و درباره بهبود شرایط کشور ناامید سازند. پاندمی کرونا شرایط زندگی را برای همه مردم جهان دشوار کرده است و همزمانی آن با شدت یافتن تحریم ها، رنج مضاعفی بر مردم ایران تحمیل میکند. در چنین شرایطی مردم بیش از همیشه باید به مسوولانی اعتماد کنند که حافظ جان و معیشت آنها هستند.
این مهم اما هر روزه با خبرهای عجیب، ضدونقیض و دروغ مورد تهدید و تردید قرار میگیرد. بار روانی تجزیه و تحلیل این میزان اطلاع رسانی غلط درباره موضوع سلامت، استرس غیرقابل کنترلی بر جامعه وارد میکند که نتیجه آن افزایش بیماریهای مختلف است. بیاهمیتی جان و آرامش روانی مردم ایران برای دستگاههای خبری خارجی موضوعی مسلم و قطعی است اینکه اما در پشت نقاب بیطرفی و حرفه ایگری و با صرف میلیاردها دلار بودجه میتوانند آن را پنهان میکنند، مسوولیت رسانهها و مسوولان را در افشا و اقدامات موثر برای بیاثر ساختن این داستان سراییها را ضروری میسازد.
نظر شما