این یادداشت قصد ندارد به چگونگی تولید برنامه فوتبال برتر و حواشی آن بپردازد. همه میدانند فوتبال برتر جایگزین یک برنامه مشابه قدیمی شد و به همین دلیل آغاز و استمرارش جنجالهای متعددی را در پی داشت. دوقطبی شکل گرفته حول محور برنامه قدیم و جدید باعث شد فوتبال برتر نتواند در فضای امن و آرامی به کارش ادامه بدهد. مخاطبان توقع داشتند مجری جدید بیش و پیش از آنکه به فوتبال ایران بپردازد، درباره دلایل تعطیلی برنامه قبلی و جزییاتش سخن بگوید. توقعی که گاه از زبان مهمانهای برنامه روی آنتن زنده هم مطرح شد.
فضای پرتنشی که پس از تعطیلی برنامه قبلی ایجاد شد روی نقدهای منتشر شده درباره فوتبال برتر نیز تاثیر گذاشت. حالا اگر کسی بخواهد این برنامه را بدون حب و بغض بررسی کند، احتمال دارد به یکی از طرفین دو قطبی گفته شده منتسب شود.
فقدان حضور مخاطب
اولین و مهمترین مشکل فوتبال برتر ایجاد ارتباط با مخاطب فعال تلویزیونی است. در طول برنامه کمتر رد و اثری از مخاطب یافت میشود. به عبارت دیگر ارتباط دوطرفهای که بتواند یک برنامه را پویا و باطراوت کند در این اثر شکل نمیگیرد. کانال ارتباطی که مخاطبان بتوانند نظر و بازخوردهای خود را ارائه دهند وجود ندارد. برنامههای مشابه معمولا از آیتمهایی چون نظرسنجی، پیامک، پخش عکسها و تصاویر مردمی بهره میبرند. اما فوتبال برتر به سراغ هیچیک از این گزینهها نرفته است.
بیننده تلویزیونی وقتی حضور و رای خودش را در برنامه حس نکند، کنترل به دست میشود و دکمه کانال دیگری را میفشارد. فوتبال برتر یک صفحه اینستاگرامی راه انداخته که آنجا هم حضور مخاطب احساس نمیشود. پستهای آخر این صفحه به صورت میانگین کمتر از ۱۰ هزار لایک خوردهاند که برای یک برنامه زنده ورزشی بسیار ناچیز است.
مونولوگ به جای دیالوگ
محمدحسین میثاقی برای ضرباهنگ برنامهاش هم باید چارهای بیاندیشد. مخاطب امروز حوصله دنبال کردن مصاحبههای بلند چندساعته را ندارد. اینکه نمایندگان مجلس در این برنامه سخنرانی کنند و یکطرفه به قاضی بروند نهتنها جذابیت ندارد؛ بلکه خستهکننده است. گفتوگوی تلویزیونی زمانی جذاب میشود که محتوایش حاوی اطلاعات جدیدی باشد. ولی در فوتبال برتر شاهدیم؛ بعضا مهمانها حرفی میزنند که قبلا آنرا در رسانههای دیگر مطرح کردهاند.
در این برنامه به ندرت دیده شده که تقابلی بین مهمانها شکل بگیرد. در برنامهای که مهدی تاج، رئیس سابق فدراسیون فوتبال، به استودیو آمده بود، میثاقی سعی داشت یکه و تنها ادعاهای مهمان را زیر سوال ببرد و از قرارداد «مارک ویلموتس»، سرمربی پیشین تیم ملی فوتبال، دفاع کند. اگر چند نفر از مخالفان قرارداد پردردسر ویلموتس مجری را همراهی میکردند، او میتوانست اجرای بهتر و راحتتری داشته باشد. یکی از مشکلات فوتبال برتر آن است که در آن به جای دیالوگ، مونولوگ شکل میگیرد.
مهمانی روی خط تلفن میآید و ادعاهایی را مطرح میکند و میرود. مهمان دیگری میآید و نقیض آن ادعاها را میگوید و پرونده بحث بسته میشود. این وسط مخاطب میماند که بالاخره حرفهای کدام طرف را بپذیرد. به عبارت دیگر برنامه محمدحسین میثاقی فضا را برای یک بحث دو طرفه همزمان فراهم نمیکند.
برنامههای تحلیلی تلویزیون از آنجا که اتفاقات روز را پوشش میدهند مورد توجه خبرنگاران قرار میگیرند و جریانآفرین میشوند. بسیاری خبرگزاریها ستون ثابتی دارند که هر هفته این سوال را مطرح میکنند که در فلان برنامه دیشب چه گذشت؟ این ویژگی در فوتبال برتر کمتر دیده میشود. اینکه مهمانی بیاید و خبر تازهای را روی آنتن زنده اعلام کند که برای خبرنگاران و افکار عمومی جذاب باشد. اصلا یکی از چالشهای برنامه دعوت مهمانان به مصاحبه حضوری یا تلفنی است. به خاطر جو منفی که پیرامون مجری و برنامهاش وجود دارد، بسیاری از فوتبالیهای سرشناس حاضر به ارتباط گرفتن با فوتبال برتر نمیشوند. محمدحسین میثاقی باید در مسیر پیش رو حسن نیت خودش را ثابت کند و آب رفته را به جوی برگرداند.
مخاطب تشنه دیدن آیتمهای مستندگونهای است که بیرون از استودیو تولید شده است. فوتبال ایران با هزار و یک مشکل ریز و درشت دست و پنجه نرم میکند که هر کدام میتواند خوراک صدها مستند را فراهم کند. فوتبال برتر چندین بار به موضوعاتی چون شرط بندی در لیگ دسته دوم، قرارداد نجومی ویلموتس و غیره پرداخت. تعداد این پروندهها اگر بیشتر شود، بیننده تلویزیونی اشتیاق بیشتری برای پیگیری برنامه پیدا میکند. در وضعیت فعلی تعدادی از مخاطبان صرفا برای مرور خلاصه بازیهای هفته جلوی قاب فوتبال برتر مینشینند. برخی بازیها را ندیدهاند و برخی میخواهند لحظات حساس را دوباره تماشا کنند. تعداد این افراد، میزان حداقلی مخاطبان برنامه را تامین میکند. فوتبال برتر برای آنکه به سقف تعداد مخاطب برسد باید بیش از این به متن و فرامتن بپردازد. برنامه نود بخشی از جذابیتش را مدیون پرداختن به مباحث فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی گرهخورده با فوتبال بود. نود نه تنها فوتبالدوستان؛ بلکه طرفداران مباحث دیگر را هم جذب میکرد. اما برنامه محمد حسین میثاقی تا اینجای کار یک برنامه صرفا فوتبالی بوده و نتوانسته به این ورزش پرماجرا از پنجره فرهنگ و اجتماع نگاه کند.
اولین شرط موفقیت برای محمدحسین میثاقی این است که ضعف و اشکالهایش اجرایش را بپذیرد. زیرسوال بردن آمار مخاطبان برنامه و کنایهزدن به دیگران، چشم بستن روی واقعیت است تا فوتبال برتر در ادامه مسیرش با اجرای تغییرات تکنیکی و تاکتیکی برنده یک رقابت رسانهای شود و بتواند در جذب مخاطبان پرشمار تلویزیونی و رفع مشکلات فوتبال ایران موفق عمل کند.
نظر شما