روزنامه آرمان ملی شنبه ۲۷ دی در گفت و گو با نصرالله تاجیک تحلیلگر مسایل بینالملل آورده است: ایالات متحده آمریکا روزهایی را سپری میکند که در تاریخ این کشور کمنظیر بوده است. در حالی که تنها چند روز از ریاستجمهوری ترامپ باقی مانده و جو بایدن در اول بهمن ماه به وقت ایران مراسم تحلیف خود را به جای خواهد آورد اعضای کنگره آمریکا موضوع استیضاح ترامپ را در دستور کار خود قرار دادهاند؛ اتفاقی بیسابقه که نشاندهنده عمق فاجعه سیاسی در آمریکا است. دموکراتها به خوبی به این نکته آگاهی دارند که اگر ترامپ برکنار یا استیضاح شود براساس قانون ایالات متحده آمریکا دیگر اجازه نخواهد داشت در انتخابات آینده ریاستجمهوری شرکت کند.
به نظر میرسد هدف اصلی دموکراتها دراین زمینه همین مسأله باشد. این در حالی است که برخی اعضای جمهوریخواه کنگره نیز در طرح استیضاح ترامپ مشارکت جدی دارند. برای تحلیل و بررسی این موضوع «آرمان ملی» با دکتر نصرا... تاجیک، تحلیلگر مسائل بینالملل گفتوگو کرده است. دکتر تاجیک معتقد است: «آن چیزی که دموکراتها را ترغیب میکند موضوع استیضاح ترامپ را در دستور کار خود قرار بدهند این است که اقدام بیسابقهای در آمریکا رخ داده است. تاکنون هیچ رئیسجمهوری به خود جرأت نداده هواداران خود را ترغیب کند که به کنگره این کشور به عنوان نماد دموکراسی حمله کنند. این اتفاق در تاریخ آمریکا بیسابقه بوده است. به همین دلیل دموکرات ها علاوهبر اینکه به دنبال از بین بردن عقبه ترامپ هستند به دنبال آن هستند که از تکرار چنین اقداماتی که باعث آبروریزی این کشور در سطح بینالمللی شده است جلوگیری کنند». در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
رأی اعضای کنگره به استیضاح ترامپ در حالی رخ داده است که تنها شش روز دیگر به پایان دوران ریاستجمهوری ترامپ باقی مانده است. این اقدام دموکراتها در شرایط کنونی به چه معناست؟
برای اولین بار در تاریخ سیاسی آمریکا یک رئیسجمهور دو بار استیضاح میشود. عملکرد داخلی و خارجی ترامپ به اندازهای نامناسب بوده که اعضای کنگره در یک دوره چهارساله ریاستجمهوری دو بار تصمیم به استیضاح وی گرفتهاند. این استیضاح نیز در کنگره رأی آورده و در شرایط کنونی به سنا خواهد رفت. مجلس سنا نیز در این زمینه مانند دادگاه عمل میکند و دادستانها موارد تخلف ترامپ را مانند دادگاه بررسی خواهند کرد. واقعیت این است که دموکراتها میخواهند عقبه سیاسی ترامپ را از بین ببرند. به هر حال مدت زمان کمی تا پایان دوران ریاستجمهوری ترامپ باقی مانده است.
با این وجود دموکراتها به دنبال آن هستند که ترامپ را استیضاح کنند تا وی نتواند در انتخابات بعدی ریاستجمهوری، که در سال ۲۰۲۴ برگزار میشود، کاندیدا شود. دموکراتها برای اینکه عقبه ترامپ را از بین ببرند مصمم هستند که ترامپ را استیضاح کنند. البته در مرحله ابتدایی تلاش کردهاند با فعال کردن متمم (۲۵) مایک پنس، معاون ترامپ را به سمتی ببرند که ترامپ را برکنار کنند. با این وجود این اتفاق رخ نداد.
پنس با این موضوع موافقت نکرد. به همین دلیل نیز تصمیم گرفتند موضوع استیضاح ترامپ را در کنگره و سپس سنا پیگیری کنند. نکته قابلتوجه این است که برخی از جمهوریخواهان نیز با دموکراتها در این مسیر همراه هستند و ما مشاهده کردیم که در رأیگیری کنگره حدود ۱۰ نماینده جمهوریخواه به استیضاح ترامپ رأی مثبت دادهاند.
چرا جمهوریخواهان در این موضوع با دموکراتها همراه شدهاند؟
جمهوریخواهان به دنبال این هستند که از شر ترامپ راحت شوند. واقعیت این است که ترامپ تاکنون حزب جمهوریخواه را به گروگان گرفته بود. این گروگانگیری نیز توسط فردی انجام شده بود که جامعه آمریکا را با مخاطرات زیادی مواجه کرده و در مواجهه با بحران کرونا عملکرد ضعیفی از خود نشان داده است. از سوی دیگر وی در عرصه سیاست خارجی نیز اقدامات مخربی انجام داده و بسیاری از معادلات بینالمللی را به هم زده است. بدونتردید اگر وی فرصت جدیدی برای حضور در کاخ سفید پیدا میکرد جهان را تا آستانه جنگ جهانی سوم پیش میبرد. اقدام آخر ترامپ در راستای ترغیب هواداران خود برای حمله به کنگره نیز میخ آخر به تابوت سیاسی خودش بوده و شرایطی را به وجود آورده که دموکراتها به دنبال استیضاح وی باشند.
به چه میزان احتمال میدهید ترامپ در نهایت با استیضاح کاخ سفید را ترک کند؟
معلوم نیست این استیضاح مانند بار قبل رای نیاورد؛ چراکه با اقدامات تخریبی ترامپ شرایط تغییر کرده و از سوی دیگر یک شرایط ویژه و تاریخی بهوجود آمده است. در چنین شرایطی اگر عقلای حزب جمهوریخواه بخواهند حزب از شر ترامپ رها شود الان موقع مناسبی است. جمهوریخواهان میتوانند امیدوار باشند در چنین شرایطی که خود ترامپ با این بیعقلی میخ آخر را بر تابوت سیاسیاش کوبیده، آنها هم لگد آخر را به وی بزنند. زیرا ترامپ سوار بر گرده حزب جمهوریخواه به ریاستجمهوری رسیده و در طول این مدت علاوه بر سواری گرفتن از جمهوریخواهان و حزب در این اواخر حتی آنها و حزب را نیز به گروگان گرفته بود.
اتفاقا همراهی تعدادی از آنان با دموکراتها و رای به محکومیت ترامپ در استیضاح باعث میشود آبرویی که ترامپ از حزب و جمهوریخواهان برده است تا حدودی بازسازی شود. از منظر دیگر در این شرایط که زمان کمی تا پایان ریاستجمهوری ترامپ باقی مانده، سنا باید به مسائل مهمی از جمله تایید کابینه، لوایح دولت و مهمترین آنها بسته کمک مالی، که سیاستهای ترامپ ایجاد کرده است، بپردازد. به همین دلیل اگر دموکراتها مطمئن نبودند وارد این وادی نمیشدند و احتمالا تعدادی از سناتورهای جمهوریخواه را همراه کردهاند. حدس زده میشود تا ۱۵ نفر این موضوع را همراهی کنند و گویا همین تعداد یا یکی دو نفر بیشتر نیاز به تصویب دارد. بستگی به میزان لابی و احتمالا تضمینهایی دارد که جمهوریخواهان از دموکراتها خواهند گرفت.
آیا در شرایطی که قرار است ترامپ در روزهای آخر ریاستجمهوری خود استیضاح شود فضای داخلی آمریکا بیش از اندازه امنیتی نخواهد شد. امنیتی شدن فضای آمریکا چه پیامدهایی برای این کشور به همراه خواهد داشت؟
آن چیزی که دموکراتها را ترغیب میکند که موضوع استیضاح ترامپ را در دستور کار خود قرار بدهند این است که اقدام بیسابقهای در آمریکا رخ داده است. تاکنون هیچ رئیسجمهوری به خود جرأت نداده هواداران خود را ترغیب کند که به کنگره این کشور به عنوان نماد دموکراسی حمله کنند. این اتفاق در تاریخ آمریکا بیسابقه بوده است. به همین دلیل دموکراتها علاوه براینکه به دنبال از بین بردن عقبه ترامپ هستند به دنبال این هستند که از تکرار چنین اقداماتی که باعث آبروریزی این کشور در سطح بینالمللی میشود جلوگیری کنند. نکته مهمتر اینکه ترامپ که انتظار نداشته در انتخابات اخیر شکست بخورد به شکلهای مختلف عنوان کرده که در انتخابات آینده ریاستجمهوری در سال ۲۰۲۴ دوباره شرکت خواهد کرد.
به همین دلیل یکی از اهداف دموکراتها برای استیضاح ترامپ این است که با استیضاح وی از نظر قانونی شرایط حضور مجدد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری از بین برود. براساس قانون آمریکا اگر رئیسجمهوری برکنار یا استیضاح شود دیگر اجازه ندارد در انتخابات بعدی شرکت کند. از سوی دیگر اعضای کنگره به دنبال این هستند که اقدام اشتباه حمله به کنگره به یک سنت تبدیل نشود که اگر رئیسجمهوری به اهداف خود نرسید تلاش کند از راههای غیرقانونی کنگره را تحتفشار قرار بدهد. بنده بعید میدانم فضای آمریکا بیش از این امنیتی شود. اتفاقات اخیر به اندازه کافی سبب آبروریزی ترامپ و حتی ساختار سیاسی آمریکا بوده است. خود ترامپ نیز نسبت به این آبروریزی واقف است و در حالی که تا قبل از حمله به کنگره شکست در انتخابات را نمیپذیرفت اما در شرایط کنونی شکست را پذیرفته است. این در حالی است که ترامپ میتوانست با عقل و درایت چنین لطمهای را نخورد، در حالی که چنین اتفاقی رخ نداد. در چنین شرایطی بعید به نظر میرسد وی یا هوادارانش قصد داشته باشند فضای آمریکا را امنیتی کنند.
آیا پس از استیضاح احتمالی ترامپ یا پایان دوران ریاستجمهوری وی با توجه به شخصیت نامتعارفی و غیرقابل پیشبینیای که دارد میتواند به عنوان یک عامل تنش بالقوه در سطح فضای سیاسی آمریکا باقی بماند؟
شخصیت نامتعارف و غیرقابل پیشبینی ترامپ در زمانی قابل بحث بود که اتفاقات اخیر در آمریکا رخ نمیداد. این در حالی است که اتفاقات اخیر در این کشور رخ داده و شرایط به شکل دیگری رقم خورده است. اتفاقات اخیر به اندازهای برای فضای سیاسی آمریکا و دولت این کشور سنگین و غیرمنتظره بوده که بسیاری از وزرا و اعضای کابینه ترامپ از سمت خود استعفا کرده و حاضر نشدهاند بیش از این با ترامپ همکاری کنند. ترامپ با حمله به کنگره حامیان خود را از دست داده است. شرایط به شکلی است که جمهوریخواهانی که تمایلی به همراهی با استیضاح ترامپ ندارند نیز دیگر حاضر به حمایت از وی نیستند و حمایت خود را از ترامپ برداشتهاند. از سوی دیگر برخی از شبکههای اجتماعی حسابهای ترامپ را مسدود کردهاند که این نیز در آینده سیاسی ترامپ تأثیر زیادی دارد. به همین دلیل بعید به نظر میرسد ترامپ به تنهایی و بدون ابزار کافی به دنبال تنشزایی در آمریکا باشد.
چرا از بین بردن عقبه ترامپ برای دموکراتها تا این اندازه اهمیت دارد؟
در این زمینه دو مسأله وجود دارد. نخست موازنه بین جمهوریخواهان و دموکراتهاست که همواره تلاش کردهاند خود را با یکدیگر متوازن کنند. این در حالی است که ترامپ یک عامل برهمزننده زمین بازی است. عملکرد چهار سال گذشته وی در داخل آمریکا و در عرصه بینالمللی به خوبی این مسأله را نشان داده که ترامپ به جای اینکه از قاعده بازی استفاده کند همواره به دنبال برهم زدن بازی و معادلات سیاسی بوده است. ترامپ بسیاری از معادلات را نیز بدون دلیل منطقی به هم میزد. شاید اگر برخی تصمیمات وی دارای پشتوانه فکری و آیندهنگری بود شرایط متفاوت بود. این در حالی است که ترامپ همواره یک عامل بیثباتکننده و ناامنکننده در زمینههای داخلی و خارجی بوده است. نمونه بارز بیثباتی و ناامنی ترامپ رفتار و اقدامات وی در مقابل ایران و به خصوص در ماجرای برجام بوده است.
این در حالی است که در عرصه بینالمللی مدل رفتاریای که ترامپ از آن پیروی میکند، نتیجهبخش نخواهد بود. ترامپ سیاستمدار نبود؛ بلکه بیشتر معادلات سیاسی را به هم میزد و بیشتر یک عامل بیثباتکننده سیاسی به شمار میرفت. در ماجرای برجام هنگامی که ترامپ از برجام خارج شد ایران رویکرد مناسبی در پیش گرفت و با عقلانیت رفتار کرد. به همین دلیل نیز هیچکدام از اعضای برجام اعم از کشورهای اروپایی و روسیه و چین با ترامپ همراهی نکردند. تلاش دیگر ترامپ در مواجهه با ایران در سازمان ملل متحد دنبال شد و ترامپ تلاش کرد در عرصه بینالمللی به تحریمهای ایران شکل رسمی و قانونی بدهد که در نهایت کشورهای دیگر با وی همراه نکردند. در شرایط کنونی نیز دموکراتها خطرات احتمالی ترامپ را در آینده درک کردهاند و به همین دلیل موضوع استیضاح وی را مطرح کردهاند که در صورت تصویب نهایی وی نتواند در انتخابات آینده ریاستجمهوری آمریکا شرکت کند.
بایدن در شرایطی قدرت را در آمریکا به دست خواهد گرفت که ساختارهای سیاسی آمریکا به دلیل سیاستهای ترامپ با چالشهای متعددی مواجه است. از سوی دیگر میراثی که از ترامپ دریافت خواهد کرد میراث نامناسبی است. به نظر شما بایدن با میراث به جای مانده از ترامپ چه خواهد کرد؟
چشماندازی که پیشروی بایدن قرار دارد چشمانداز روشنی نیست. به همین دلیل بایدن دوران سختی را در ریاستجمهوری آمریکا سپری خواهد کرد. این وضعیت به خصوص در کوتاه مدت مشهودتر خواهد بود. بایدن با میراثی در زمینه سیاست داخلی و خارجی مواجه است که مبتنی بر عقلانیت و تدبیر نبوده و بیشتر تصمیمات فردی بوده که همراه با دوراندیشی صورت نگرفته است. به همین دلیل دوران گذار از مدیریت ترامپ به مدیریت بایدن دوران سختی برای رئیسجمهور آمریکا خواهد بود که در این دوران چالشهای متعددی در مسیر وی وجود خواهد داشت.
در چنین شرایطی بایدن در کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت چه استراتژی در مقابل ایران در پیش خواهد گرفت؟
از اظهارنظرها و انتخاب مدیران دولت آینده آمریکا چنین به نظر میرسد که بایدن دیر یا زود به برجام باز خواهد گشت. بنده معتقدم بازگشت آمریکا به برجام برای ایران کافی است. البته این احتمال وجود دارد که بایدن قصد داشته باشد شرایط جدیدی را برای ایران در نظر بگیرد که این وضعیت درباره تعهدات برجامی ایران نیز وجود دارد و ایران نیز دغدغهها و شرایط خاص خود را دارد. نکته مهم اینکه بایدن تلاش خواهد کرد به میراث اوباما وفادار باشد و در همان مسیر حرکت کند.
قدم اول برداشته شدن تحریمهای ایران از سوی آمریکا است. در چنین شرایطی فضا میتواند به سمتی حرکت کند که تنشهای بین ایران و آمریکا تغییر شکل بدهد و شکل مسالمتآمیزی به خود بگیرد. پس از برداشته شدن تحریمها میتوان در چارچوب برجام بین دو کشور اعتمادسازی جدیدی شکل داد. در شرایط کنونی برجام به کما رفته است. به همین دلیل اگر قرار است ایران و آمریکا در مسیری قرار بگیرند که تنشها کاهش پیدا کند. باید برجام دوباره احیا شود. در چنین شرایطی است که میتوان نسبت به عادیسازی روابط یا نرمالیزیسیون بین دو کشور امیدوار بود.
نظر شما