۴ بهمن ۱۳۹۹، ۱۳:۴۲
کد خبرنگار: 3015
کد خبر: 84195518
T T
۰ نفر

برچسب‌ها

جنجالی‌ترین رییس جمهور آمریکا در آستانه استیضاح دوم

تهران- ایرنا- اشغال چند ساعته کنگره آمریکا توسط هواداران ترامپ رویداد بی‌سابقه‌ای در تحولات آمریکا بود. این اقدام که موجب یک رسوایی بزرگ برای دموکراسی آمریکا شد پیامدهایی به دنبال داشت که یکی از آنها، تصمیم مقامات آمریکا برای استیضاح مقصر اصلی این آبروریزی بزرگ در آمریکا یعنی دونالد ترامپ بود.

ترامپ با رفتارهایی که در دوره ریاست جمهوری خود داشت، نشان داد که قواعد سیاسی آمریکا را برنمی‌تابد و برای حفظ دستاوردهایش و تحکیم پایه‌های قدرت خود از هیچ اقدامی چشم پوشی نمی کند، این رفتارها سبب شد که با شکست وی در انتخابات، زمینه برای حمله طرفداران ترامپ به کنگره آمریکا مهیا شود و این اقدام موجب صدمه‌ای جدی به وجهه آمریکا شد.  بررسی روزنامه‌ها، تارنماها و خبرگزاری‌های داخلی نشان می‌دهد که رسانه‌های داخلی در یادداشت ها و گزارش هایی به بررسی و تحلیل ابعاد مختلف این رویداد و آینده سیاسی آمریکا و چگونگی انتقال قدرت در این کشور پرداخته اند.

رسانه‌های اصلاح‌طلب

استیضاح ترامپ ضرورت جهانی

روزنامه آرمان ملی در یادداشتی به قلم سیدعلی خرم استاد دانشگاه حقوق بین‌الملل نوشت: دونالد ترامپ به‌عنوان یک راستگرای افراطی که نژادپرستی جزء خصوصیاتش اوست، نه‌تنها شکاف سیاسی اجتماعی در آمریکا به‌وجود آورده بلکه با الهام‌بخشی و حمایت از راستگرایان افراطی در سرتاسر جهان، این پدیده را که پایانش فاشیسم است در سطح بین‌المللی گسترش داد. رئیس‌جمهور برزیل در سایه روابط مستحکم با ترامپ، جرات پیدا کرد دستور دهد یا تشویق کند جنگل‌های آمازون، این سرمایه ثبت‌شده جهانی را آتش زنند که به‌جایش مثلا کشاورزی راه بیندازند. نتانیاهو، راستگرای افراطی دیگر که از حمایت تام و تمام ترامپ برخوردار بود، توانست این ‌همه ظلم و جنایت در حق مردم ایران، فلسطین، سوریه و عراق انجام دهد. روسای ‌جمهور مجارستان، لهستان و کشورهای دیگر هم از همین کریدور استفاده کردند تا افکار افراطی خود را پیاده کنند. احزاب و گروه‌های راستگرای افراطی در سرتاسر عالم هم به مدد الهام‌بخشی ترامپ، رشد پیدا کردند و به نقش‌آفرینی مخرب در کشور خود پرداختند، منافع کشور خود و کشورهای دیگر را به خطر انداختند و بعضا سرآغاز درگیری با همسایگان شدند. وجه دیگر خطر ترامپ در بهم ریختن ساختارها و سازمان‌های بین‌المللی بود. یک روز یونسکو مورد غضب واقع می‌شد و روز دیگر سازمان جهانی بهداشت متهم به حمایت از چین می‌شد. یک روز کنوانسیون آب و هوایی پاریس به مسخره گرفته می‌شد و روز دیگر سازمان ملل متحد به بی‌عرضگی متهم می‌شد. اینکه ترامپ افراطی از ادامه حکومت بر بزرگ‌ترین قدرت جهان بازماند، می‌توان گفت خدارا شکر خطر بزرگی از سر صلح و امنیت جهانی برداشته شد زیرا او منشأ تنش و تشنج در جهان بود و تلاش می‌کرد بی‌دلیل، ملت یا قومی نظیر ایرانیان را هدف قرار داده و از صحنه گیتی محو سازد.

آغاز ترامپ‌زدایی

روزنامه شرق در یادداشتی به قلم احمد غلامی سردبیر نوشت: بعید است ترامپ از جغرافیا و به‌تبع آن از سیاست آمریکا محو شود. اگرچه تلاش‌های بسیاری صورت می‌گیرد تا این اتفاق بیفتد. دموکرات‌ها و برخی جمهوری‌خواهان به‌دنبال محکوم‌کردن ترامپ در دادگاه سنا هستند تا او برای همیشه از پست‌های دولتی کنار گذاشته شود. البته ترامپ از این اقدامات بی‌خبر نیست و به‌همین‌دلیل در آخرین لحظات خداحافظی‌اش، از بازگشتش به سیاست در قالب حزب میهن‌پرستان سخن به میان آورده است. حالا دموکرات‌ها و برخی جمهوری‌خواهان دشمن مشترک پیدا کرده‌اند: «دونالد ترامپ!» اما ترامپ هنوز یکی از قدرتمندترین و بانفوذترین چهره‌های سیاسی در میان طبقات تندرو و فقیر آمریکاست: «مردمی که آمریکا را برای آمریکاییان می‌خواهند». بی‌تردید همین نفوذ و قدرت در لایه‌هایی از آحاد جامعه کار را برای جو بایدن کهن‌سال و دموکرات‌هایی که نقش عصا را برعهده دارند سخت خواهد کرد. آنان به‌خوبی می‌دانند حتی حامیانشان یکپارچه نیستند و در میانشان عده‌ای هستند که از ترس ترامپ به دموکرات‌ها (بایدن) روی آورده‌اند. از طرف دیگر هنوز میلیون‌ها نفر هوادار ترامپ هستند. با اینکه بایدن آرام، متین و عاقل است اما جذابیت ندارد. همان چیزی که ترامپ در میان حامیان خود از آن برخوردار است. پس گذر زمان اصلا به نفع بایدن نیست مگر اینکه کاری کند کارستان. جمهوری‌خواهان زیرک هم به عدم جذابیت بایدن آگاه‌اند و آینده سیاسی خود و پیروزی‌شان را در همین کهن‌سالی و عدم جذابیت او جست‌وجو می‌کنند. با وجود این حذف ترامپ به نفع دموکرات‌ها و بسیاری از جمهوری‌خواهان است.

بایدن و برجام

روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم کوروش احمدی نوشت:اظهارات دو گزینه بایدن برای وزارت خارجه و مدیریت اطلاعات ملی در سنای امریکا و سخنگوی جدید کاخ سفید در مورد بازگشت به برجام اگرچه شروع چندان مثبتی نبود، اما غیرمنتظره هم نبود. هر سه از اینکه راه درازی تا لغو تحریم‌ها در پیش است، سخن گفتند و بر «سایر نگرانی‌ها» تاکید کردند. این مواضع اگرچه ممکن است مواضع مذاکراتی باشد، اما به همان اندازه نیز ممکن است‌ موجب تاخیر در کار یا حتی بن‌بست شود (در این میان البته احتمال انتصاب رابرت مالی به عنوان مسوول امور ایران تحول مثبتی است). از قبل روشن بود که بازگشت ایران و امریکا به تعهدات خود ذیل برجام پیچیده‌تر از آن است که بتواند مانند الحاق مجدد امریکا به موافقتنامه زیست محیطی پاریس یا بازگشت امریکا به سازمان بهداشت جهانی به سرعت قابل انجام باشد. اگرچه با اظهارات این دو مقام، برخی خطوط اصلی طرح مشخص بایدن در مورد برجام در حال نمایان شدن است، اما برای جزییات آن هنوز باید مدتی منتظر ماند. سخن بایدن قبل و بعد از پیروزی در انتخابات روشن است و نامزد او برای وزارت خارجه هم همین سخن را در کمیته سیاست خارجی سنا تکرار کرد.  

انگشت بایدن روی ctrl+z

روزنامه همدلی در گزارشی نوشت:آمریکا، پوست انداخت. در حالی که از یک سو ترامپ، پشت به بایدن و کاخ سفید، قواعد بازی را نادیده گرفت و قبل از مراسم تحلیف، کلیدها را تحویل داد، بایدن نیز از همان لحظه اول شروع ریاست جمهوری‌اش، تغییر را آغاز کرد و با لغو  ۱۷ دستور اجرایی امضا شده توسط ترامپ، برخی از سیاست‌های رئیس جمهور پیشین را به حالت اول در آورد. چیزی که در دنیای فناوری به فرمان معروف ctrl+z معروف است. صدور این دستورات اجرایی جدید که همگی آنها در تقابل با تصمیمات رئیس جمهور قبلی آمریکا بود، پیام‌های شفافی از رویکرد او را به آمریکا و جهان مخابره کرد. شاید بتوان گفت که حرکت در مسیری کاملا مخالف با ایده‌های ترامپ، نمود واضحی از رویکرد بایدن در این روزهای آغازین بوده است. در این بین به نظر می‌رسد که تصمیماتی چون لغو دستور اجرایی درباره ممنوعیت سفر اتباع برخی کشورهای اسلامی به آمریکا، تعلیق ساخت دیوار حائل در مرز با مکزیک، بازگشت آمریکا به سازمان بهداشت جهانی و نیز توافقنامه آب و هوایی پاریس، الزامی کردن استفاده از ماسک در نهادهای فدرال و سفرهای بین ایالتی، نمونه‌ای از تصمیمات سریع رئیس جمهوری است که در ایجاد تغییرات آمریکای مورد نظر ترامپ، هیچ اتلاف وقتی را جایز نمی‌بیند.
دستورات دیگر شامل لغو برخی سیاست‌های مهاجرتی ترامپ نظیر اعمال قوانین سختگیرانه علیه مهاجران غیرقانونی و اجرای مجدد قوانین مهاجرتی موسوم به «رویاپردازان» است. او در یکی از دستورات خود، بودجه ساخت دیوار مرزی که ترامپ دستور ساخت آن را داده بود، حذف کرد.
 

بازگشت به برجام و پرسش‌های بی‌پاسخ!

روزنامه آرمان ملی یادداشتی به قلم احمد زیدآبادی روزنامه‌نگار و فعال سیاسی منتشر کرد و نوشت: مقام‌های دولت بایدن لحنی دوپهلو و درهم‌آمیخته را درباره رویکردشان در برابر احیای برجام در پیش گرفته‌اند. آنها از یک طرف، بازگشت آمریکا به توافق برجام را در صورت اجرای کامل تعهدات ایران رد نمی‌کنند اما در همان حال، خواهان توسعه و تقویت این توافق هستند؛ به‌طوری‌که در کنار تشدید محدودیت‌های برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی، برنامه موشکی و سیاست منطقه‌ای آن را نیز شامل شود. این رویکرد از لحاظ اجرایی تناقضاتی در دل خود دارد و همین تناقضات، زبان دیپلمات‌های دولت بایدن را ممزوج و مبهم کرده است. از اظهارنظر برخی افراد نزدیک به دولت بایدن چنین برمی‌آید که کاخ سفید احتمالا طرحی دومرحله‌ای را مدنظر خود دارد؛ بدین صورت که در مرحله نخست، در برابر پایبندی ایران به تعهداتش در برجام، به این توافق بازگردد و در مرحله دوم، در جهت تغییر و گسترش مفاد توافق، کارزاری دیپلماتیک در صحنه بین‌المللی علیه ایران سازمان دهد. در این میان اما مخالفان بازگشت آمریکا به برجام پرسشی بسیار اساسی در برابر این رویکرد احتمالی دولت بایدن قرار می‌دهند.

رسانه‌های اصولگرا

پایان ترامپ و تثبیت ترامپیسم

روزنامه جوان در یادداشتی به قلم عبدالله گنجی نوشت:رشد رأی ترامپ نشان می‌دهد که ترور امثال شهید سلیمانی، خروج از سازمان‌های چندگانه بین‌المللی، تحریک مضاعف کره و ناراحتی نسبی اروپاییان اصلاً در رأی مردم امریکا مؤثر نیست. بخشی از نخبگان سیاسی و روشنفکری ما در چهار سال گذشته تلاش نمودند ترامپ را یک استثنا در دموکراسی امریکایی معرفی کنند که عوضی آمده است و تمام خواهد شد. اینقدر در این تمایز دمیدند که بعضاً این باور به ذهن می‌رسد که اگر جهان به قبل و پساکرونا تقسیم می‌شود، امریکا نیز به ترامپ و بعد از آن تقسیم خواهد شد. چرا می‌گوییم ترامپیسم باقی خواهد ماند؟ ترامپ ۷۱ میلیون رأی آورده است. کسی از قدرت در امریکا کنار رفت که با رأی بیشتر نسبت به دوره قبل شکست خورد؛ بنابراین ترامپ نه‌تن‌ها در امریکا اعتبار خود را از دست نداد که اعتبار بیشتری از جهت کمیت رأی به دست آورد. او شکست خورد، اما با رأی حداکثری و به قول اوباما بالا بودن رأی هر دو کاندیدا نشان از شکاف بسیار عمیقی در امریکاست؛ شکافی که اقلیت و اکثریت ندارد و همانند هماورد هم‌وزن باقی خواهند ماند. سؤال اساسی این است که اگر ترامپ بدترین و شرورترین و بی‌منطق‌ترین رئیس‌جمهور امریکا بود –که هست- چرا پس از چهار سال رأی او افزایش یافت؟ چند درصد امریکایی‌ها به تصویر ما از ترامپ باور دارند؟

آیا همه پوپولیست ها به سرنوشت ترامپ دچار می شوند؟

خبرگزاری فارس در گزارشی نوشت:لیبرال ها در سراسر جهان اندک اندک این امیدواری را به خود می دهند که فرجام خشونت آمیز ریاست جمهوری دونالد ترامپ جنبه مثبتی هم داشته است: اینکه خروج مفتضحانه آتش افروز کل از صحنه سیاسی، پوپولست های اقتدارگرا را در همه جا متنبه خواهد کرد. ولی متاسفانه این خوشبینی آنها ساده اندیشانه است. برخلاف این کلیشه که یک «موج» پوپولیستی در سال های اخیر جهان را در نوردیده، ظهور و سقوط رهبران پوپولیست معمولا اثرات فراملی مهمی ندارد. درست همانطور که در میان سارقان هیچ شرافتی وجود ندارد، وقتی وجود چنین انسجامی واقعا اهمیت پیدا می کند، در میان انترناسیونال پوپولیسم فرضی نیز هیچ انسجامی مشاهده نمی شود. رفقای ترامپ همچون نارندرا مودی نخست وزیر هندو بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل  در نهایت پیروزی انتخاباتی جو بایدن را به رسمیت شناختند. مهم تر آنکه هرچند ترامپ فردی همه جا حاضر بود، ولی هرگز نمونه یک پوپولیست نبود. پوپولیست های دست راستی که دولت را در دست دارند، معمولا وقتی پای حفظ وجهه مشروعیت خود به میان می آید محتاط تر عمل کرده و از همراهی مستقیم خشونت های خیابانی اجتناب می کنند. از آنجا که یورش به ساختمان کنگره آمریکا در روز ۶ ژانویه آشکارا نشانه ای از سر یاس و استیصال بود، این اتفاق ضرورتا  بر سرنوشت جنبش های پوپولیستی (و دست راستی رادیکال) در دیگر نقاط جهان سایه نمی اندازد.

شکاف درون آمریکا، بزرگ ترین چالش بایدن در چهار سال آینده خواهد بود

روزنامه صبح نو به گفت و گو با ابراهیم متقی، کارشناس مسائل آمریکا پرداخت و نوشت:دونالد ترامپ چهل‌وپنجمین رییس‌جمهور ایالات متحده، ورودی پرجاذبه و پایانی جنجالی در ساختار سیاسی آمریکا داشته است. اندیشه ترامپ بر اساس مبانی تفکر ناسیونالیسم آمریکایی شکل گرفته و تلاش داشت تا راهبرد برتری آمریکا در حوزه سیاست، قدرت و امنیت را تحقق بخشد. ترامپ در زمره معدود روسای‌جمهور آمریکا بود که رشد اقتصادی مشخص و قابل پیش‌بینی را تا زمان بحران کرونا تجربه کرد، به وعده‌های اقتصادی خود جامه‌عمل پوشاند، از جنگ اجتناب کرد و توانست از طریق تاکتیک‌های نظامی و عملیاتی محدود، زمینه کنترل محیط‌های منطقه‌ای را به دست آورد. چالش اصلی ترامپ را باید در ویژگی‌های روان‌شناختی او جست‌وجو کرد. خودشیفتگی در زندگی فردی، کار و سیاست برای او روزهای تلخ و شیرین درهم‌تنیده‌ای را به وجود آورد.
 

ترامپ رفت ترامپیسم اما هست

روزنامه وطن امروز در یادداشتی به قلم زهرا محسنی فر نوشت: ترامپ، آمریکای بدون روتوش بود. از آن عجوزه‌های کریهی که بزک‌کنندگان غرب را به دردسر انداخت. آنها که در تبلیغ غربگرایی گنجشک را رنگ کرده و جای قناری جا می‌زدند، در مقابل موطلای روسیاه جا خوردند. هر چه فوکویاما درباره لیبرال- ‌دموکراسی گفته بود، ترامپ جوید و نشخوار کرد. او برای جهاز هاضمه‌ تمدن غرب وحشی، لقمه‌ گنده‌تر از دهان بود که فرو رفت و گلوگیر شد و برای جهانخواران خوش‌اشتها، نه راه پیش گذاشت و نه راه پس. ترامپ، بزک‌پذیر نبود اما تحریف‌پذیر چرا. «پرزیدنت ترامپ»، اگر چه واقعیتی عریان از زوال آمریکا بود اما ترکیب وصفی «ترامپ دیوانه»، کلمه‌ حقی بود که اراده‌ باطلی در آن برای سازندگانش مستتر گردید.

سناتورها برای حفاظت از آمریکا باید به استیضاح ترامپ رای دهند

خبرگزاری مشرق در گزارشی نوشت:آدام شیف نماینده دموکرات ایالت کالیفرنیا و رئیس کمیته اطلاعات مجلس نمایندگان آمریکا بر محروم کردن «دونالد ترامپ» رئیس جمهور سابق آمریکا از تصدی هرگونه سمتی در آینده تاکید کرد. وی با اشاره به حملات ترامپ به روند مسالمت‌آمیز انتقال قدرت در این کشور نوشت: از طریق دروغ و تحریک‌های او، ترامپ گروهی را برای حمله به انتقال مسالمت‌آمیز قدرت تحریک کرد. به عنوان اعضای مجلس نمایندگان آمریکا ما وظیفه خود را انجام داده و وی را استیضاح کردیم. به زودی زمان آن فرا می‌رسد که سناتوها وظیفه خود را انجام دهند. برای حفاظت از کشور، ترامپ باید از دستیابی به هرگونه سمت دیگر محروم شود. این در حالی است که  با توجه به استقبال اندک سناتورهای جمهوری‌خواه از محاکمه رئیس جمهور سابق آمریکا، بعید است محکومیت وی در دادگاه مجلس سنا رأی کافی داشته باشد. پایگاه خبری «هیل» به نقل از چند منبع مطلع در حزب جمهوری‌خواه نوشت، در بهترین حالت ممکن است تنها ۵ یا ۶ سناتور جمهوری‌خواه به محکومیت ترامپ رأی دهند که بسیار کمتر از تعداد رأی لازم است. هیل به نقل از منابع جمهوری‌خواه نوشت، با گذشت زمان، احتمال تصویب محکومیت ترامپ در دادگاه مجلس سنا رو به تقلیل است.

استیضاح ترامپ در سنا ۲۰ بهمن برگزار می‌شود

خبرگزاری فارس در خصوص تاریخ استیضاح ترامپ نوشت: «چاک شومر» رهبر اکثریت دموکرات مجلس سنای آمریکا خبر داد که دادگاه استیضاح ترامپ، روز دوشنبه، ۸ فوریه (۲۰ بهمن) آغاز خواهد شد. کنگره آمریکا حدود دو هفته پیش در حال شمارش آراء مجمع گزینندگان (الکترال کالج) برای تأیید نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری سوم نوامبر بود که بعد از اعتراض چند قانونگذار آمریکایی به نتیجه رأی‌گیری در ایالت آریزونا، ترامپ از هوادارانش خواست تظاهرات به اصطلاح مسالمت‌آمیز برگزار کنند. اما حامیان ترامپ به سمت کنگره هجوم بردند و بعد از درگیر شدن با نیروهای امنیتی وارد ساختمان کنگره شدند. در جریان این حملات پنج نفر کشته و ده‌ها نفر هم زخمی شدند. در همین راستا،  مجلس نمایندگان آمریکا بامداد ۲۵ دی‌ماه با ۲۳۲ رأی موافق و ۱۹۷ رأی مخالف، طرح استیضاح مجدد ترامپ را تصویب کرد.   این اولین بار در تاریخ ۲۴۴ ساله ایالات متحده است که مجلس نمایندگان این کشور، دو بار طرح استیضاح یک رئیس‌جمهور را تصویب می‌کند. سرعت پیشبرد این رأی‌گیری و حمایت جمهوری‌خواهان از آن، خشم قانونگذاران آمریکایی از نقش ترامپ در تحریک معترضان برای حمله به ساختمان کنگره را نشان می‌دهد.

فرجام سخن:

انتخابات اخیر آمریکا نشان داد که شکاف‌های اجتماعی جامعه آمریکا نه‌تنها در آستانه انتخابات، بلکه بعد از آن هم چالشی جدی برای سیاستمداران و اندیشمندان فراهم کرد. اظهارات جنجالی ترامپ در مناظره‌ها و تغییر ادبیات سیاسی در این کشور، همه بیانگر اتفاقاتی مهم در آمریکا بود. ترامپ رقابت انتخاباتی را رسما به میدان نزاع تبدیل کرد و با به میدان ‌آوردن هواداران خود از هیچ ‌تلاشی چشم‌پوشی نکرد. ورود هواداران ترامپ به کنگره و غارت این ساختمان نشان از چرخشی جدی در رفتار افراد در ساختار سیاسی آمریکا بود. این اتفاقات کار را به جایی کشاند که مراسم تحلیف ریاست‌جمهوری در آمریکا تحت شدیدترین تدابیر امنیتی برگزار شد و تا دقیقه ۹۰ نگاه جهانیان را به خود خیره نگه‌داشت.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha