هر چه به انتخابات ۱۴۰۰ نزدیک تر می شویم و امکان بازگشت مجدد آمریکا به برجام افزایش می یابد به همان میزان نیز بر موج اتهام زنی ها و در عین حال توهین ها به دولت دوازدهم افزوده می شود. یکی از اتهام هایی که اخیرا به دولت و تیم دیپلماسی وارد شده به موضوع مذاکره در دولت ترامپ برمی گردد.
مخالفان دولت این باور ناصحیح را در جامعه منعکس کرده اند که «برنامه دولت روحانی برای انجام مذاکره با ترامپ هزینههای بزرگ سیاسی و اقتصادی به کشور تحمیل کرد. روحانی و ظریف برای هموار کردن مسیر مذاکره با این رئیسجمهور جنجالی آمریکا، تقریبا دست به هر کاری زدند.»
رد ادعاهای واهی با استناد به رویکرد اعلانی و اعمالی دولت
ادعاها علیه دولت مبنی بر بسترسازی برای مذاکره با ترامپ در حالی مطرح می شود که نگاهی هرچند اجمالی به سیاست های اعلانی و اعمالی تیم دولت دوازدهم عکس آن را اثبات می کند.
دولتمردان ایران از اردیبهشت ماه ۱۳۹۷ که ترامپ از برجام خارج شد، همواره بر این نکته تاکید دارند که هیچ گونه مذاکره ای خارج از چارچوب برجام را برنمی تانبد. از نگاه آنها مذاکره با آمریکا نیز به شرط بازگشت این کشور به توافق و رفع تحریم ها امکان پذیر است. بنابراین تلاش برای عضوگیری مجدد در برجام یا گنجاندن موضوعات غیرهسته ای از جمله موشکی و منطقه ای به توافق در دولت ترامپ شانس شروع مذاکرات و حل وفصل اختلافات را از بین برد؛ شروطی که در دولت بایدن نیز به قوت خود باقی است.
ایران در عمل نیز با زدن دست رد بر سینه «مایک پمپئو» وزیر خارجه ترامپ نشان داد که به هر قیمتی حاضر به مذاکره نیست. پمپئو برای مذاکره با ایران برای رسیدن به یک توافق جدید شرایطی دوازده گانه را مطرح کرد که توقف غنیسازی اورانیوم و توسعه برنامه موشکی بالستیک از سوی ایران، آزادی شهروندان آمریکایی و متحدان این کشور، خروج ایران از سوریه و غیره تنها چند مورد از شروط دوازدگانه وی بود.
عقب نشینی آمریکا از شروط کذایی پمپئو هم به نتیجه نرسید. با وجود اصرار ترامپ بر مذاکرات بدون پیش شرط با تهران، دولتمردان ایران همصدا با مسوولان عالی رتبه دیگر جمهوری اسلامی حاضر به حضور با مقامات کاخ سفید پشت میز مذاکره نشدند. تردیدی وجود نداشت که تیم ترامپ پشت میز نیز همان شروطی را مطرح خواهد کرد که پیشتر پمپئو مطرح کرده بود. ضمن اینکه آمریکا در پی انعقاد توافق ثانویه ای با ایران بود که برجام را به عنوان دستاورد رقبای دموکرات خود در آستانه انتخابات ۲۰۲۰ به چالش بکشد.
تسلیم نشدن در برابر مطالبات گزاف آمریکا نیز در کلام مقامات دولت روحانی آشکارا شنیده می شد. به طوری که رئیس جمهوری اوایل مردادماه پارسال در جلسه هیأت وزیران بخشی از صحبت های خود را به موضع مذاکره اختصاص داد و گفت: این دولت هرگز فرصت مذاکره را از دست نداده و نخواهد داد و تا زمانی که مسئولیت اجرایی کشور را برعهده دارم، برای انجام مذاکره عادلانه، قانونی و عزتمندانه کاملاً آمادگی داریم تا مشکلات را حل و فصل کنیم. اما در عین حال حاضر نیستیم به اسم مذاکره کنار میز تسلیم بنشینیم.
با توجه به این اظهارات صریح و شفاف روحانی و دیگر مقامات ارشد دولت، برچسب زدن به دولت دوازدهم مبنی بر ریل گذاری برای آغاز مذاکرات با ترامپ و دستیابی به توافق آن هم به هر قیمتی که باشد، دور از انصاف است. روحانی چند روز پیش نیز در این پیوند تاکید کرد: سیاست ما روشن است، سیاست جمهوری اسلامی ایران همان طور که بارها تأکید کردیم، تعهد در برابر تعهد، اقدام در برابر اقدام، کاهش تنش در برابر کاهش تنش، احترام در برابر احترام، تعهدات بینالمللی در برابر تعهدات بینالمللی.
«علی ربیعی» سخنگوی دولت سه شنبه ۳۰ دی در نشست هفتگی خود با خبرنگاران گفت: موضع ایران درباره بازگشت آمریکا به برجام از سوی مقامات کشور بارها اعلام و تکرار شده است. دولت آمریکا باید ابتدا تعهدات خود را بر اساس برجام و نیز قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل انجام دهد و این تنها مسیر موجود پیش روی دولت جدید در آمریکا است.
بی اعتمادی به ترامپ و خوشبینی به بایدن
ویژگی های شخصیتی ترامپ و همچنین عملکرد سیاسی پرتنش او در فرار از تعهدات بین المللی، مجموعه ارکان نظام جمهوری اسلامی ایران را به این نتیجه رساند که مصوبه شورای عالی امنیت ملی را در دستور کار قرار دهند؛ مصوبه ای که در عمل گام هایی را با هدف توازن بخشی به تعهدات تعیین کرد.
پیرو مصوبه شورای عالی امنیت ملی بود که ایران به استناد به دو بند ۲۶ و ۳۶ برجام پنج گام با فواصل زمانی دوماهه برداشت. این گام های کاهنده عبارت بودند از: گام اول (۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸)، عدم رعایت محدودیت های مربوط به نگهداری ذخایر اروانیوم غنی شده و ذخایر آب سنگین؛ گام دوم (۱۶ تیرماه ۱۳۹۸)، عدم رعایت محدودیت های مربوط به سطح غنی سازی اورانیوم و اقدامات مربوط به مدرن سازی رآکتور آب سنگین اراک؛ گام سوم (۱۵ شهریور ۱۳۹۸)، عدم رعایت محدودیت های مربوط به تحقیق و توسعه؛ گام چهارم (۱۵ آبان ۱۳۹۸)، بازگشت ماهیت فردو به مرکز غنی سازی و آغاز گازدهی به سانتریفیوژ ها در این مرکز و در نهایت گام پنجم (۱۵ دی ۱۳۹۸)، عدم رعایت محدودیت در تعداد سانتریفیوژها. البته همه این گام ها در صورت اجرای تعهدات از سوی طرف مقابل، قابل بازگشت هستند.
در دولت ترامپ برخلاف ادعای مخالفان نه تنها دولت روحانی در پی بسترسازی و نشستن پشت میز مذاکره با ترامپ برنیامد بلکه در این مدت همواره شاهد افزایش تنش ها و حتی خطر رویارویی نظامی بودیم؛ تهدیدی که تا روزهای آخر حضور ترامپ در کاخ سفید وجود داشت.
اوج انزجار روحانی به عنوان رییس دستگاه اجرایی کشور از ترامپ در اظهارات روز چهارشنبه یکم بهمن ماه وی برجسته بود. روحانی همزمان با روز تحلیف بایدن در جلسه هیات دولت اظهار کرد: امروز توپ در زمین آمریکا و واشنگتن است، اگر به تعهدات خود عمل کنند ما هم عمل می کنیم، ترامپ مرد اما برجام زنده ماند، همه تلاش تندروهای آمریکا، ارتجاع منطقه و صهیونیست ها این بود که برجام بمیرد، اما امروز برجام زنده است، ترامپ با پرونده سیاهش رفت ولی برجام زنده است.
دولتمردان کشور این مهم را درک کرده بودند که ترامپ نه تنها امتیازی در مذاکرات احتمالی به ایران نخواهد داد بلکه با رو کردن تصاویری تبلیغاتی از میز مذاکره با تهران، شانس پیروزی خود را در انتخابات ۲۰۲۰ و رقابت با بایدن افزایش خواهد داد.
امروز نیز هر چند دولتمردان ایران و تحلیگران سیاسی به احیای برجام در دولت بایدن خوشبین اند اما این به منزله تن دادن به مطالبات گزاف طرف مقابل و تسلیم بی قید و شرط در برابر هر توافقی نیست. بنابراین بایدن تا زمانی که به لغو تحریم ها و جبران خسارت اقدام نکند، احیای برجام بی معنی خواهد بود حتی اگر آمریکا رسما به این توافق ملحق شود.
نظر شما