قمست اول گفتوگوی ایرنا با فریده ترقی را از اینجا بخوانید
شما علاقه مند به مطالعه کدام آثار از نویسندگان هستید و آیا آنها تاثیری بر سبک نوشتاری شما داشتهاند؟
من علاقه بسیاری به نادر ابراهیمی دارم و تمامی کتاب های او را مطالعه کرده ام. مخصوصا کتاب «آتش بدون دود» و «برجاده های آبی سرخ» که به نظر من کتاب های بسیار عالی است. او در داستان هایش از جسارتی برخوردار است که من را وا میدارد چندین بار کتاب های او را مطالعه کنم. این که او از زبان شخصیت ها وارد مباحث مختلف می شود و گاهی هم به طنز بیان می کند من را شیفته او کرده است اما باید اشاره کنم که هر کتابی یک دیدگاه و برداشت تازه ای به ما می دهد. من چون سنم به دوران انقلاب بر میگردد کتابهای دکتر شریعتی را بسیار می خواندم و شاید در سبک نویسندگی من نیز تاثیر گذاشته باشد.
ما گاهی با برخی از کتاب ها چنان درگیر می شویم که بارها باز میگردیم و آن را مطالعه می کنیم.به نظر من نویسندگانی مثل رومن رولان،ژان کریستوفر،کتاب های خالد حسینی درباره افغانستان و یا کتاب های روسی که از قدیم وجود داشت ارزش چندین بار خواندن را دارند.من سفرنامه های «جانستان کابلستان» و کره جنوبی رضا امیر خانی را هم بسیار دوست دارم. همه این افراد قلم و نگاه خوبی به وقایع دارند که به همان نسبت داستانهای آنها را تاثیرگذار می کند.
تا چه اندازه مطالعات آنلاین را در ترویج کتابخوانی موثر می دانید؟
اپلیکیشن های کتاب خوانی علی الخصوص در ایام کرونا بسیار مفید بودند.اما مهمترین فایده آنها قیمت پایینتر و دسترسی راحت به برخی کتابها است. از جمله در مناطقی مانند جزیره کیش که دسترسی به کتاب های مختلف در آن بسیار سخت است.من خودم از مطالعه آنلاین بسیار بهره میبرم.اما ترجیح همیشگی من در دست داشتن نسخه کاغذی کتاب است.
چند وقت است که در کیش زندگی می کنید و آیا جزیره و دریا تاکنون موضوع داستان های شما بوده؟
من از سال ۷۳ در کیش زندگی می کنم و یک بار روایتی از کیش با موضوع ورود خود به جزیره و مقایسه آن با سرزمین اصلی نوشتم که معاون فرهنگی سازمان هم از آن تقدیر کردند و به چاپ رسید.همچنین داستان آخر من با نام «هراش دریا» که در جشنواره جنوب برگزیده شد با لهجه جنوبی است و مختص جغرافیا و تاریخ این منطقه نوشته ام.
آیا اکنون مشغول نوشتن کتاب یا داستان تازه ای هستید؟
فعلا قصد نوشتن کتاب جدیدی را ندارم. اما گاهی در خصوص سوژه جدیدی که به ذهنم می رسد داستان کوتاهی می نویسم. من حتما باید وقتی را برای خواندن و نوشتن کنار بگذارم وگرنه قلم آدم خشک می شود و این گونه است که می توان نویسندگی را حفظ و تقویت کرد. البته مدتی است نیت نوشتن یک رمان در رابطه با جنگ جهانی اول و دوم و قحطی های آن سال و اتفاقات و فجایعی که رخ داد و خیلی راحت پرونده آن توسط انگلستان بسته شد داشتم. که یک رمان تاریخی می شود و نیازمند مطالعات بسیار دقیق تاریخی است تا بتوان اشاره خوبی به جزییات آن زمان کرد. به عنوان مثال وقتی در داستان اشاره می کنیم "فرد چای را ریخت"باید توجه داشته باشیم در آن زمان چای بوده یا قهوه و این جز برنامه من در آینده است.
تا کنون قصد آموزش نویسندگی را داشته اید؟
این مساله بار ها از من خواسته شده است اما به دلیل علاقه بسیاری که به نوشتن دارم هنوز وارد این مقوله نشده ام. اما در جزیره نیز استادان بسیاری برای آموزش هستند. البته اگر شرایط مساعد باشد آموزش را نیز در برنامه خود خواهم داشت.
به نظر شما کرونا چه تاثیری روی نویسندگان داشته است؟
ما نویسندگان در جزیره جلسات و دورهمی های بسیاری داشتیم. یک نویسنده برای نوشتن نیازمند حضور در اجتماع است و ازا ین بابت نویسندگان را نیز درگیر کرده است. اما وجه مثبت این ماجرا خانه نشینی و پیدا کردن فرصت بیشتر برای نویسندگی است. البته باید اشاره کنم من داستانی در رابطه با کرونا نوشتم که موضوع آن در رابطه با نگاه آدم مسنی است که از گفته جوانان در رابطه با کرونا،که پیران را می کشد و با جوانان کاری ندارد،دلشکسته شده است.که این داستان در اوایل ورود کرونا در همشهری داستان به چاپ رسید/ پایان
نظر شما