رمانتیسم عماد و طوبا فیلم موقعیت و فضاست؛ فصلی که وامدار کتاب و دیگری بخش سینمامحور است. فیلم از قصه ای ماجرامحور یا حادثه پرداز تبعیت نمی کند به عبارتی این اثری ست که بنای خود را بر ساخت و پرداخت آدم ها و حضورشان در اتمسفر و ارائه جنبه های احساسی از احوالات و موقعیتهای رمانتیک می گذارد و در این بخش به توفیق نسبی دست می یابد اما عدم وجود یک موقعیت مرکزی که تماشاگر را با جذبه بیشتری جهت دنبال نمودن ترغیب کند به یکی از نقیصه های اثر محسوب شده تا جایی که همین امر فیلم را در قسمتهای ابتدایی با نوعی اطاله مواجه کرده است که البته به دلیل قابلیتهای هر بخش از امکان بازنگری و چیدمان متفاوت تری نسبت به نسخه کنونی برخوردار است تا شاید سر و شکلی به سامان تریابد.
اینکه مخاطبان سینمای ایران تا چه میزان با چنین فیلمی همراه شوند و اثر به چه دستاوردی در نمایش عمومی دست یابد؟ سوالی جدی ست که پاسخ به آن نیازمند جامعه شناسی و حتی روانشناسی مردم ما در این برهه تاریخی و زمانی است، چرا که حتی در گونه فانتزی و یا رمانتیک نیز می بایست نسبتی میان مخاطب و فیلم روی پرده برقرار شود.
بااین حال رمانتیسم عماد و طوبا به سبب استفاده خلاقانه در برخی جنبه های ساختاری به ویژه قائل شدن نقشی تعیین کننده و اثرگذار دربه کارگیری طیف های مختلف رنگ در پیکره اثر و نیز جغرافیا و لوکیشن هایی جدا از چهارچوب های شهری و داخلی واجد نکاتی قابل تامل در میان تولیدات تازه سینمای ما محسوب می شود تا شاید به پل و راهی نو برای ورود چنین محصولاتی در سبد آثار یکساله سینمای ایران منجر گردد؛ راهی که تا پختگی مسیری طولانی در پیش دارد.
نظر شما