نگاهی به فیلم «بی همه چیز» ؛

کاراکترهایی که با دست خود طناب‌دار می‌بافند

۱۸ بهمن ۱۳۹۹، ۲۳:۰۲
کد خبر: 84212531
حمیدرضا کاظمی پور I عضو انجمن منتقدین و نویسندگان سینمای ایران
کاراکترهایی که با دست خود طناب‌دار می‌بافند

تهران- ایرنا- در کلام نخست باید گفت «بی همه چیز» فیلمی است ساختارمند و با اسکلت و پی ریزی درست در سینمای ایران.

سینمایی که همه چیزش به اندازه است، شتابزده نیست، دوربین اش سرگردان و آشفته نیست و درامش به خوبی شکل گرفته است. قطعا بی همه چیز در پله اول مدیون فیلمنامه محکم برگرفته از نمایشنامه ملاقات بانوی سالخورده اثر دورنمانت است، فیلمنامه ای که محسن قرایی با اقتباسی خوب از اثر دورنمانت، آن را به درستی آدابته کرده است و توانسته است اثری باورپذیر در فضای جغرافیایی ایران خلق کند.

بارها گفته شده است که فیلمنامه اصلی ترین عنصر در پی ریزی یک اثر سینمایی مطلوب است و قرایی در "بی همه چیز" به خوبی نشان می دهد که چگونه می توان با یک زیر ساخت صحیح اثری قابل تامل را روانه پرده نقره ای کرد.

آنچه از اصلی‌ترین مولفه‌های اثر دورنمانت است و قرایی به خوبی در پرداخت فیلمنامه خود از آن غافل نشده است طیف خاکستری کاراکترهای داستان است ، کاراکترهایی که نه سیاه سیاهند و نه سفید سفید و تقابلی هم در میان خیر و شر بودن آنها  نیست بلکه همگی در طیفی از درجات باطل قرار گرفته اند، همه گناهکاراند اما شدت و ضعف آن فرق دارد آدم‌هایی که با دست خود طناب دار می‌بافند و خود بر پای چوبه داری که خود الم کرده اند، مویه می کنند و این تناقض بی‌شک اصلی‌ترین رمز ماندگاری نوشته دورنمانت در این سال‌هاست.

مردمی که زمان برای شان بی‌معناست و تاریخ هر چند بار دیگر هم تکرار شود باز همه چیز را بر سر منفعت شان قربانی خواهند کرد، غافل از اینکه اصلی ترین قربانی این ماجرا خودشان هستند.  خارج از فیلمنامه خوب محسن قرایی در بی همه چیز باید اذعان داشت پس از مدت‌ها با فیلمی ساختارمند در بُعد کارگردانی نیز مواجه هستیم، قاب تصویرهایی که به خوبی بسته شده‌اند اما قرار هم نیست هی به رخ کشیده شوند و کاملا در خدمت روایت داستان است.

دکوپاژ و حرکت دوربین حساب شده است و مشخص است کارگردان از قبل برای آنها برنامه داشته است فیلم علی رغم روایت تلخی که در ساختار درونی خود به همراه دارد اما به هیچگاه مخاطب خود را عصبی و هیجان زده نمی کند و حتی در سکانس هایی به ویژه در حرکت پرویز پرستویی با دوچرخه در پهنه دشت و تقابل آن با آسمانی خاکستری بسیار چشم نواز و نمادین از آب درآمده است.

نکته قابل تامل دیگر که اصلا نمی توان از کنار آن گذشت بازی بسیار خوب بازیگران فیلم است، از بازی بسیار خوب و متفاوت باران کوثری که می توان گفت بهترین بازی سال های اخیر کارنامه بازیگری اش بوده است گرفته تا هدیه تهرانی که بسیار با صلابت است و پرویز پرستویی و هادی حجازی فر که همه توانسته اند به درک صحیحی از کاراکتر فائق آیند.

بی شک بی همه چیز یکی از آن فیلم هایی است که همه چیزش به اندازه است ، نه خودنمایی می کند نه مخاطب خود را فریب می دهد و نه اسیر بازی های  اغراق آمیز و نامتعارف  در میزانسن، حرکت و زاویه دوربین گشته است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha