عدالت اجتماعی یعنی حقوق برابر برای همه مردم و تاکید بر این امر که همه افراد بشر باید بدون هیچگونه تبعیضی از مزایای پیشرفتهای اقتصادی و اجتماعی بهرهمند باشند و به حقوق یکدیگر احترام بگذارند در حقیقت عدالت اجتماعی از شئون و مقومات وجود و محور زندگانی انسان به شمار می رود که بدون آن آدمیان معنای زندگی را در نمی یابند و جامعه نیز جز با قیام به قسط و گسترش آن قوام نمی یابد. همچنین عدالت و قسط، عدالتخواهی و قسططلبی شأنی از شؤون فطری انسان است که بدون آن انسانیت انسان، معنا نمییابد. فردی که دارای عقل سلیم است با جذبهای خاص به طرف عدل و داد تمایل پیدا می کند. عدل و داد نه تنها عامل رشد، توسعه، رفاه و امنیت در جامعه که عامل وحدت و یکپارچگی جامعه نیز است.(۱) سازمان ملل به منظور توجه به مسایل انسانی و اجتماعی، روزهایی از سال را به برخی از موضوعات مهم اختصاص داده است و بر این پایه بیستم فوریه روز عدالت اجتماعی نام نهاده شد. نامگذاری روز جهانی عدالت اجتماعی باهدف حمایت از کشورهای جامعه بینالمللی در جهت ریشهکنی فقر، اشتغال همه افراد، تساوی جنسیتی و دسترسی به رفاه اجتماعی و عدالت است.
پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به این مناسبت به گفت وگو با «سید حسین نبوی»، جامعه شناس و استاد دانشگاه خوارزمی پرداخت که در ادامه متن آن آمده است:
ایرنا: عدالت اجتماعی تا چه اندازه در پیشرفت یک کشور می تواند، موثر واقع شود؟
نبوی: پیشرفت یک جامعه حاصل تلاش تک تک افراد آن جامعه است. اگر این افراد اطمینان داشته باشند که در برابر تلاش و زحمت صادقانه، پاداش مناسب را بطور عادلانه دریافت میکنند و حاصل این زحمات، متعلق به خودشان خواهد بود، انگیزه کافی می یابند و برای پیشرفت خود و جامعه تلاش -و تلاش بیشتری - می کنند. اما اگر در جامعه ای، دستاورد چندین ساله شماری از افراد به راحتی توسط دیگران تصاحب شود، انگیزه برای تلاش از دست می رود. در این صورت آنها احساس میکنند که دست یافتن به پاداش (پاداش در انواع مختلف خود، به ویژه پاداش مادی، پاداش موقعیتی و منزلتی) با تلاش صادقانه، میسر نمی شود، بلکه از راه های میانبرِ دیگر، مثلاً با زرنگی و برقراری روابط خارج از ضابطه با اعضای مؤثر جامعه (که ممکن است در دستگاه اداری یا نظام سیاسی مسوولیتی بر عهده داشته باشند)، امکان پذیر می شود. در این صورت، اتفاقی که رخ می دهد، این است که در جامعه (جامعه ای که به تلاش و کوشش تک تک اعضاء خود احتیاج دارد)، نوعی رکود و بی انگیزگی پدید می آید.
وقتی که عدالت در جامعه به واسطه عملکرد نامناسب شماری از افراد جامعه با چالش مواجه می شود و بقیه اعضای جامعه، به ویژه آن دسته از افراد که حق و حقوق آنها تضییع شده است، دچار این احساس میشوند که عدالت در جامعه وجود ندارد، انگیزه کار و تلاش از جامعه زدوده می شود و آنها دیگر به طور جدی کار و تلاش و ایثار و از خودگذشتگی نخواهند کرد. وقتی که تک تک افراد جامعه حاضر به از خودگذشتگی و حاضر به تلاش و کوشش نباشند، تمام جامعه با رکود مواجه خواهد شد و از پیشرفت خبری نخواهد بود. بنابراین عدالت و عدالت اجتماعی گرچه ممکن است در ظاهر اهمیت زیادی نداشته باشد اما از نظر اقتصادی، (و نیز از نظر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی) نقش بسیار موثری ایفا می کند.
ایرنا: عدالت اجتماعی چه ارتباطی با اعتماد مردم به حکومت می تواند داشته باشد؟
نبوی: وقتی که عدالت اجتماعی در جامعهای وجود ندارد (یعنی این که افرادی می توانند آنچه را که در اصل، حق و متعلق به دیگران است با استفاده از ابزارهای گوناگون، به نفع خود تصاحب و از آنِ خود کنند) و افراد احساس شان این است که افرادی که مدیریت اجرایی جامعه را بر عهده دارند، یا از پس برقراری عدالت در جامعه بر نمیآیند، یا اینکه به برقراری عدالت توجه و اعتنایی ندارند، یا این که مدیران به واسطه بده – بستانی که با دیگران برقرار کرده اند، فرصت ها، امتیازات و پاداش ها را به جای توزیع عادلانه به منسوبان خود یا به هم گروهی و هم حزبی یا هم جناحی های خود، اختصاص می دهند، در این صورت از حکومت، مشروعیت زدایی می شود. نه تنها افراد معمولی جامعه، بلکه افراد انقلابی جامعه نیز با دیدن یا شنیدن درباره سوء استفاده هایی که صورت گرفته، اعتمادی را که به حکومت و نظام سیاسی دارند از دست می دهند.
این تجربه در جامعه ما در سطح سیاسی و اجتماعی تجربه آشنایی است در مواقعی اشخاصی پیدا شده اند و درباره خود، ادعاهایی اخلاقی را صراحتاً یا تلویحاً مطرح کرده اند. اما بعد از مدتی، شواهدی دال بر کذب بودن آن بدست آمده است. از این رو جامعه بر حسب تجربه تاریخی خود به هر فردی که ادعایی را مطرح می کند و وعده ای را می دهد با دیده ظن و تردید می نگرد و منتظر است تا خلاف آنچه که می گوید، برملا شود. این ویژگی فرهنگی ما، شاید به نظریه یا توهم توطئه مربوط باشد. اما وجود دارد و خیلی مؤثر هم عمل می کند.
بنابراین، هرگاه که شخصی که به نحوی مربوط به نظام سیاسی است و اجرای نقشی کم اهمیت یا پراهمیت را بر عهده دارد، خطایی را مرتکب شود و آگاهانه یا با سهل انگاری، سوء استفاده ای از موقعیت و اختیارات خود به عمل آورد و بعد از مدتی، رسانه های رسمی و غیر رسمی آن را به اطلاع افکار عمومی برسانند، نه تنها خودش، بلکه مهم تر از او، نظام سیاسی، اعتبار و مشروعیت خود را از دست می دهد.
ایرنا: ارزیابی شما از وضعیت عدالت اجتماعی در جامعه ایران چیست؟
نبوی: عدالت یعنی این که هر فردی به حق و حقوقی که استحقاق و شایستگی آن را دارد، برسد. مطابق با این تعریف، وضعیت عدالت اجتماعی در ایران وضعیت مناسبی نیست. ایران، جامعه ای است که در آن افراد مطابق با شاخص های عینی و ذهنی، به شدت نابرابر هستند، یعنی پاداش ها، امتیازها و فرصت های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بطور نابرابر و تبعیض آمیز توزیع می شود. این نابرابری ها و تبعیض ها در ابعاد ایدئولوژیک، طبقاتی، جنسیتی، قومیتی، مذهبی، نسلی، خاستگاه جغرافیایی (تهرانی – شهرستانی -روستایی) و در اشکال مختلفی در جامعه وجود دارد. به عبارت دیگر، عدم عدالت اجتماعی در ابعاد و در سطوح مختلف در جامعه، شکل گرفته و در حال تشدید است. علت این نابرابری و تبعیض و در واقع عدم عدالت در فرهنگ این جامعه نهفته است. بخشی از فرهنگ این جامعه به ترجیح منافع فردی بر منافع جمعی به شدت گرایش دارد. این بخش از فرهنگ دارای ریشه های تاریخی است و برخی از اقوام، شهرها و طبقات اجتماعی، دارای عناصری نیرومندی از این فرهنگ هستند. این فرهنگ که شامل ارزش ها، هنجارها، رمزگان، معانی و چارچوب های تفسیری خودش است، نیروی مهمی در ایجاد بی عدالتی در جامعه محسوب می شود. فرهنگ برای مدیریت و برای اقتصاد، علت العلل و هرسه از علت های مهم وضعیت نامطلوب عدالت در جامعه هستند.
ایرنا: اگر بخواهیم در عرصه تحقق عدالت اجتماعی موفق عمل کنیم چه اقداماتی باید صورت گیرد؟
نبوی: برای تحقق عدالت اجتماعی در همه ابعاد و زمینه ها، می توان بر پایه پژوهش های صحیحی که به وسیله متخصصان خبره می باید صورت گیرد، دست به برخی اقدامات اصلاحی تدریجی و عمیق زد و به کمک این اقدامات اصلاحی، اعتقاد نسبت به وجود عدالت اجتماعی را در جامعه بازگرداند و بدین وسیله، نومیدی، بدبینی و بی انگیزگی برای تلاش ها را از جامعه زدود. اصلاح در فرهنگ و در نظام ارزش ها و هنجارها و در چارچوب های تفسیری مسلط به جامعه نیازمند پژوهش ها و سیاستگذاری های کاملاً تخصصی و دقیق است.
منابع:
۱- مقدمهای برتبیین عدالت اجتماعی در اندیشه امام خمینی(س)، نوشته محمد حسین جمشیدی، ابراهیم ایران نژاد، دوره ۱۲، شماره ۴۹ - شماره پیاپی ۴۹
زمستان ۱۳۸۹، ص ۱۵-۳۸
نظر شما