به گزارش ایرنا، «مهدی پاشازاده» سالها بازوبند کاپیتانی استقلال را بر دستان خود بست و با این تیم به افتخارات زیادی رسید اما تا کنون هیچ وقت به او فرصت داده نشده تا هدایت آبیپوشان را بر عهده بگیرد.
پاشازاده در پاسخ به این پرسش که آیا این شانس را دارد روزی سرمربی استقلال شود گفت: روزی نوبت به من میرسد، آن روز زیاد دیر نیست.
متن گفت و گوی خبرنگار ورزشی ایرنا با «مهدی پاشازاده» در زیر از حضورتان خواهد گذشت.
قبول کردن هدایت ماشینسازی تبریز ریسک بزرگی نبود؟
ریسک؟ شاید خیلیها اعتقاد داشته باشند ریسک بزرگی را انجام دادهام اما وقتی به کارت ایمان داشته باشی میتوانی به موفقیت برسید. من خودم را قبول دارم، می دانم برای رسیدن به جایگاه امروز تلاش زیادی انجام دادهام و سختیهای زیادی کشیدهام. بنابراین نه تنها نا امید نیستم بلکه مطمئن هستم جواب این تلاشها را خواهم گرفت.
اما اگر ماشینسازی سقوط کند نقطه تاریکی در کارنامه شما خواهد بود؟
اصلا به این موضوع فکر نمیکنم، سقوط در اندیشههای من جای ندارد، شاید که نه، به طور حتم یک نیم فصل فرصت خواهم داشت تا تیم را به جایگاه خوبی برسانیم. من برای کادر فنی ماشینسازی که زحمات زیادی کشیدهاند احترام قائل هستم و به آنها خسته نباشید میگویم اما برنامههایی دارم که مثمر ثمر خواهد بود.
تیم ماشینسازی این ظرفیت را دارد؟
حتما میخواهید بدانید نگران هستم یا نه؟ در این چند روز که هدایت ماشینسازی را بر عهده گرفتهام از بازیکنان تست گرفتهایم و بازیکنان تیم را جوانانی مشتاق و با استعداد دیدم که در کوتاهترین زمان برنامههای تاکتیکی را در زمین پیاده میکنند. آنها قانونمند هستند و وقتی اشتیاقشان را میبینم به آیندهای که تیمم دارم امیدوار میشوم.
مهدی پاشازاده سالها بازیکن استقلال بود، کاپیتانی این تیم را بر عهده داشت و افتخارات زیادی را کسب کرد اما هیچ وقت به نیمکت آبیها نرسید، چرا؟
من روی اصول خودم کار میکنم، اصولی که همیشه به آن پایبند هستم و تا آخرین روزی که در فوتبال هستم به آن پایبند خواهم بود، من حرفهای فکر میکنم. مدیر یک تیم مطرح باشگاهی به من گفت تو همانطور که خوب هستی حرفهای فکر میکنی و باید با تو رابطه حرفهای برقرار کرد. من اهل پاچه خواری نیستم و دنبال رابطه و زدو بند نیستم. این اخلاق من است اما در ایران این ها اتفاقات بدی است و باید جور دیگری عمل کنی! من اگر در آلمان و یا اتریش به دنیا میآمدم و در یکی از تیمهای آن کشورها بازی میکرد، افتخارات زیادی را به دست میآوردم و سالها بازوبند کاپیتانیشان را بر دستانم میبستم حتما هدایت تیمشان را یکبار به من میدادند و میگفتند او با پاس این کارهایی که کرده حتما لیاقت این را داشته است که یک بار سرمربی باشد.
برای رسیدن به نیمکت استقلال باید چه کار کنی؟
نمیدانم! باید لابی کرد، من لابی نمیکنم، هیچ وقت مدیران استقلال به دنبال من نیامدند و رفتند افراد دیگری را آوردند. این ها میگذرد و نگران نیستم آنهم به یک دلیل.
چه دلیلی؟
عجلهای ندارم و کارم را به عنوان یک مربی ادامه میدهم و حتم دارم روزی نوبت به من میرسد تا روی نیمکت استقلال بنشینم و سرمربی آبیپوشان شوم. به طور حتم تا آن زمان با تجربهتر شدهام و با توانایی بیشتری به این جایگاه میرسم. هر مربی برای خود اهداف بزرگی دارد، این که بخواهیم به آینده فکر کنیم و کاری را انجام ندهیم درست نیست. از روز اولی که به فوتبال آمدم اهداف بزرگی داشتم و برای رسیدن به اهدافم سخت تلاش کردم و الان با اطمینان به شما میگویم در استقلال نوبت من میشود.
نکته جالب این است که همیشه از مربیان استقلال حمایت کردهاید؟
من اگر میگویم حرفهای هستم باید حرفهای هم فکر کنم. من استقلالی همیشه برای استقلال آرزوی موفقیت داشتهام و از هر مربی که هدایت این تیم را بر عهده گرفته آرزوی موفقیت کردهام. همه آنها دوستان و همبازیان سابق من بودهاند و وقتی مشاهده میکنم هواداران با یک برد استقلال خوشحال میشوند باید حمایت کنم تا شادی را بر روی لبان هواداران عزیز استقلال ببینم.
نظر شما