۱۷ اسفند ۱۳۹۹، ۷:۴۳
کد خبرنگار: 836
کد خبر: 84254568
T T
۰ نفر

برچسب‌ها

نشانه شناسی تغییر رفتار سیاسی آمریکا در خاورمیانه

تهران-ایرنا- شکست "دونالد ترامپ" در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و پیروزی "جو بایدن" نوید تغییراتی در رویکردهای سیاست خارجی ایالات متحده در مناطق مختلف جهان از جمله خاورمیانه را می داد. معرفی چهره های کارکشته دموکرات برای تصدی مسوولیت های امنیتی و سیاست خارجی بوسیله بایدن تایید کننده این موضوع است.

پس از شروع به کار دولت جو بایدن  و رونمایی از سیاست خارجی جدید آمریکا و اقدامات صورت گرفته در یک ماه و نیم گذشته به تدریج ابعاد بیشتری از سیاست خارجی جدید این  کشور در مناطق مختلف و از جمله خاورمیانه آشکار گردیده است. 

خاورمیانه به عنوان مهد تمدن های باستانی و مرکز ادیان بزرگ الهی با دارا بودن منابع عظیم نفت و گاز، آبراه ها و تنگه های استراتژیک و بازار مصرف اقتصادی همواره مورد توجه قدرت های بزرگ جهانی بوده و به همین دلیل نیز کانون درگیری ها و منازعات گسترده ای در طول تاریخ بوده است. در دوره ترامپ حمایت پرمعنای آمریکا از رژیم صهیونیستی از جمله انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به بیت المقدس، به رسمیت شناختن بلندی های جولان به عنوان بخشی از سرزمین های اشغالی، پروژه معامله قرن، پروژه صلح ابراهیم و عادی سازی روابط کشورهای عربی اسلامی با اسراییل توازن سنتی مناسبات آمریکا با اعراب و اسراییل را برهم ریخت. حضور پر رنگ تر نظامی در عراق، سوریه و خلیج فارس و دریای عمان و ماجراجویی های نظامی و از جمله ترور سردار شهید "قاسم سلیمانی" و "ابومهدی المهندس" در عراق نشان از رویکرد سیاسی-نظامی ترامپ در منطقه داشت. در کنار آن نزدیکی بیش از حد به عربستان و حمایت از اقدامات آن کشور در یمن به عنوان مخالفت با ایران تلقی می شد.  

بررسی سیاست خارجی و اقدامات صورت گرفته دولت جدید آمریکا حکایت از تغییراتی در سیاست ها و رویکرد آن کشور در این منطقه دارد. به نظر می رسد بنیان های اصلی سیاست خارجی آمریکا در این منطقه تغییر چندانی نمی یابد بلکه نحوه و چگونگی سیاست ها و اجرای آنهاست که شامل تغییراتی شده و خواهد شد. خروجی این تغییر را می توان این گونه عنوان کرد که بایدن تلاش خواهد کرد از مزایای سیاست های ترامپ بهره لازم را ببرد در عین حال تغییراتی را نیز متناسب با فضای جدید اعمال نماید. در ادامه به بخش هایی از سیاست جدید می پردازیم: 

ایران و برجام          

بایدن سیاست فشار حداکثری ترامپ علیه ایران را شکست خورده دانست و تمایل دولتش را برای بازگشت به برجام به منظور حفظ نظام عدم اشاعه هسته ای در منطقه ابراز کرد. در این راستا چند اقدام نیز انجام داد لیکن سیاست چند وجهی هوشمندانه ای همراه با متحدان اروپایی آمریکا در پیش گرفت تا بلکه بتواند در کناراحیای برجام ایران را به پذیرش توافقی جدید شامل مسایل موشکی و منطقه ای وادار سازد.

عربستان و بحران یمن    

بایدن به صراحت از کاربست دیپلماسی برای پایان بخشیدن به بحران یمن صحبت کرده است. در این زمینه فروش سلاح به عربستان متوقف شد، انصار الله از لیست گروه های تروریستی خارج شد و تلاش شده تا نقش بن سلمان در تحولات منطقه کم رنگ گردد. رییس جمهوری آمریکا مخاطب خود را در عربستان، پادشاه و نه ولیعهد آن کشور معرفی کرد. انتشار بخش هایی از گزارش نهادهای آمریکایی در قتل "جمال خاشقجی" ناراضی سعودی در ترکیه و مقصر دانستن بن سلمان در این ماجرا، ضربه اصلی بود که بر ولیعهد ماجراجوی سعودی زده شد. به نظر می رسد آمریکا تلاش دارد تا ضمن حفظ عربستان به عنوان متحد سنتی خود در منطقه توازنی در نوع روابط دو کشور به وجود آورد. در کنار آن می تواند با طرح مباحث حقوق بشری به ویژه در بحران یمن عربستان را مهار شده برای سیاست های منطقه ای خود همراه سازد.

اسراییل         

حفظ امنیت رژیم صهیونیستی همواره جز اولویت های آمریکا در این منطقه بوده است. هر چند بایدن تلاش می کند حمایت ها و طرفداری های بی حد و اندازه ترامپ از اسراییل را تغییر داده و به توازن در روابط آمریکا با اعراب و اسراییل بازگردد. لذا برخی از اقدامات ترامپ را لغو یا مسکوت گذاشته، از معامله قرن حمایتی نمی کند ولی پروژه عادی سازی مناسبات کشورهای عربی و اسراییل را ادامه می دهد. مکالمه تلفنی با نتانیاهو را با یک ماه تاخیر انجام می دهد و از پیگیری روند صلح اعراب و اسراییل با لحاظ دو کشور در کنار هم سخن می گوید.

عراق، سوریه و افغانستان               

از آنجایی که بایدن تهدید اصلی آمریکا را چین معرفی کرده است بنابراین به دنبال آن است که کمترین درگیری در سایر مناطق از جمله خاورمیانه داشته باشد تا آسوده تر بتواند به حوزه شرق آسیا ورود نماید. در این میان عراق کماکان شاهد حضور نظامی آمریکا خواهد بود تا دستاوردهای اشغال و تغییر رژیم در آن کشور برای آمریکا محفوظ باشد. در عین حال حمله نظامی به مواضعی در مرز عراق و سوریه نشان داد که آمریکا هر چند به دیپلماسی بازگشته است اما هرگز قدرت سخت خود را کنار نمی گذارد و در زمان لازم از آن نیز بهره خواهد برد. این حمله به مثابه پیامی برای همگان در این منطقه قلمداد شد. در سوریه نیز آمریکا سعی خواهد کرد با حفظ مواضع خود و حمایت از گروه های وابسته به خود کماکان در مسایل این کشور حاضر باشد و رقابت را به سایرین از جمله روسیه واگذار نکند. در افغانستان نیز با حفظ نیروهای نظامی، پروژه صلح با طالبان و وارد کردن آن به عنوان یک گروه سیاسی به ساختار رسمی قدرت در آن کشور ادامه خواهد یافت تا آمریکا بتواند ضمن تامین صلح و ثبات در آن کشور از منافع خود نیز محافظت نماید.

ترکیه  

در خصوص ترکیه هنوز اتفاق قابل ملاحظه ای رخ نداده ولی به نظر می رسد پیوندهای نزدیک ترکیه با روسیه از جمله خرید سامانه اس 400 کماکان با مخالفت روبرو خواهد شد. در خصوص ماجراجویی های نظامی ترکیه به ویژه در شمال آفریقا هم شاید شاهد تغییراتی در مواضع آمریکا باشیم. هر چند ترکیه به دلیل عضویت در ناتو همچنان متحد نزدیک آمریکا محسوب می شود.  مجموع موارد عنوان شده مشخص می سازد که آمریکا در دوره بایدن با اولویت دادن به دیپلماسی و از طریق ائتلاف سازی به دنبال حل و فصل مسایل منطقه خاورمیانه است تا تمرکز اصلی خود را به چین معطوف سازد. لیکن باید دید آیا ماهیت همیشه پیچیده خاورمیانه این اجازه را به بایدن خواهد داد و یا آن کشور را کماکان درگیر مسایل این منطقه خواهد ساخت.

نوشته:دکتر اردشیر سنایی-استاد دانشگاه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha