سالی که گذشت سالی سخت و تلخ برای تمام مردم در گوشه و کنار این جهان خاکی بود. سالی که سایۀ یک بیماری ویروسی بر تمام جهان سایۀ انداخته بود و ترس از ابتلا به یک بیماری بی درمان و آمار مبتلایان و درگذشتگان ناشی از آن، در صدر تمامی اخبار قرار داشت. به دنبال قرنطینههای متعددی که کشورها بر اساس شرایط و وضعیت خاص خود وضع می کردند، پس از مدتی زندگی کج دار و مریز از سر گرفته شده و گرچه بسیاری مشاغل به تعطیلی دائم گرویدند سایر مشاغل کار خود را آغاز کردند.
هنرمندان در این میان جزء اقشاری بودند که از این بیماری ضربه های زیادی دیدند و علاوه بر تعطیلی طولانی مدت و رخوتآور حوزه هایی چون تئاتر و بی رونقی گیشه در فروش، چهرههای برجسته ای را هم از دست دادند و به سوگ انسان هایی نشستند که شاید هرکدام وزنهای در حرفه و تجربه زیسته خویش بودند.
هنر در ذات خود از رنجها ریشه میگیرد
بابک نبیزاده نویسنده و کارگردان در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا و در توضیح تجربۀ زیسته خویش و چالشهایی که در سال سیطرۀ کرونا با آن مواجه بود، بیان کرد: همیشه معتقدم انسان از پس رنجهایش، هر بار به تجربه های تازه تر و مسیرهای هموارتری می رسد. شما در طرح این سوال که چالشهای کرونا در سال گذشته برایتان چگونه بود، ممکن است در مواجهه با افرادی با دیدگاه ها، سلایق و مشاغل مختلف، با نظرات متفاوتی مواجه شوید.
ولی زمانی که ما قرارست در اقیانوس بیکرانی به نام هنرآب تنی کنیم، اساسا باید بدانیم ابزاری که در دست داریم، همین مشقت و رنج است. هنر در ذات خود از کاستیها، از رنجها، نداریها، بیماریها و در واقع از ضعفها ریشه می گیرد.
وی افزود: یک هنرمند با هوشمندی و درایت خود باید از فقر خود به عنوان بالاترین سرمایه ها بهره ببرد. می پرسید چگونه؟ مگر ممکن است؟ بله ممکن است. البته بسیار پیچیده و سخت است.
ریاضت می طلبد، اراده می خواهد، همت والا می خواهد. به قول معروف، سوز آه سحری می باید... عشق را چشم تری می باید. یک هنرمند از ریاضتهایش سود می برد.
این کارگردان که تجربۀ دستیاری با کارگردانانی چون ناصر تقوایی در چای تلخ، مجید مجیدی در محمد (ص) را داشته است، در ادامه تصریح کرد: اخیرا در صفحۀ شخصی دوست عزیز و دانایی خواندم که نوشته بود: مولانا از شمس پرسید: پس زخمهایم چه؟ و شمس گفت: نور از محل آنها وارد می شود...
ببینید به نظرم مولانا در همین ابیات، تعریف دقیقی از ذات «هنر» ارایه کرده است. حالا وجود این بیماری کرونا مصداق همان زخمهاست. البته که پذیرش مرگ حتی یک انسان، بسیار سخت و رنج آور است. ولی بپذیریم که کرونا می تواند بیدار کننده هم باشد. می تواند روشنایی بخش و زندگی دهنده هم باشد.
وی تاکید کرد: امروز تمام دنیا گرفتار چنین رنج بزرگی است. ولی در برخی کشورها با رعایت بیشتر و تزریق واکسن به تعداد کثیری از مردم، دارند با سرعت بیشتری با این بیماری مقابله می کنند و به نتایج خوبی هم رسیده اند. ولی عجیب است که ما باید همچنان انتظار بکشیم تا بلکه چاره ای اندیشیده شود و این بیماری از سرزمین ما هم رخت بر بندد.
رسانه ها و افراد تاثیرگذار یک جامعه وظیفه دارند که در این بحران، امید و شادی را در جامعه منتشر و مسایل را آسیب شناسی کنند و نسخه های تازه برای مردم فراهم کنند. مثل اقدام مثبت و موثری که اکنون رسانۀ خوب شما آغاز کرده است.
هنر سینما در ایام کرونا بیش از همیشه منزوی شد
این کارگردان که امسال و به واسطه اثر متاخرش اقیانوس پشت پنجره برنده جایزه بهترین فیلم از سیودومین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان شده و همچنین جوایز متعدد جهانی (همچون: جایزۀ اصلی صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف)، جایزۀ بهترین فیلم از مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودکان در امور بین الملل، جایزه بهترین فیلم کودک و نوجوان در جشنواره سانفرانسیسکو کشور آمریکا) را دریافت کرده است، با اشاره به تاثیر این بیماری در زندگی شخصی و حرفه ای خویش یادآور شد: جامعۀ سینماگران در تمام دنیا از پر جمعیت ترین اقشاری است که به واسطۀ این بیماری، آسیبهای فراوانی دیده. دوران بیکاریها طولانی تر شد و سرمایه های کلان اقتصادی بر مباحثی غیر از مسایل فرهنگی و هنری متمرکز گردید.
در نتیجۀ این موضوعات هنر سینما بیش از هر زمان دیگری مهجور و منزوی شد که این درد بسیار بزرگی است. اکنون نه سینمای گیشه رونقی دارد و نه جشنواره ها برگزار می شوند.
وی افزود: البته جشنواره هایی که آنلاین هستند بسیارند ولی طبیعی است که سرمایه گذاران و تهیه کنندگان تن به ریسک نمی دهند و به خاطر امنیت پروژه ها و جلوگیری از تکثیرهای غیرمجاز، تمایل به حضور فیلم در این نوع جشنواره ها ندارند.
اما بهر حال نباید ناامید شد. من هم امیدوارم و با تنها سرمایه ام که یک مداد سیاه و یک پاک کن است، همواره می نویسم و پاک می کنم و امیدوار به پیدا شدن سرمایه گذاری که حاضر به همکاری شود برای ساخت فیلم بعدی ام هستم.
نبیزده ادامه داد: اتفاقا «کرونا» بیشتر از اینکه تنها یک بیماری باشد، یک نشانه و یک چراغ راه است. ما در تمامی عرصه ها نیاز مند پاکسازی ها، ضدعفونی ها و تغییرات اساسی هستیم. شما به همین جماعت فرهنگ و هنر امروز ما نگاهی بیاندازید. نگاهی به سیاستها و دیدگاههای افراد مسئول در عرصۀ فرهنگ و هنر این سرزمین، معیشت هنرمندان و درآمد نویسندگان و فیلمسازان حرفه ای این کشور بیاندازید.
ببینید سیاستها و راهکارهای فرهنگی و هنری این سرزمین هنوز و پس از گذشت دهها سال، با چه اصول و قواعد نخ نما شده و کهنه ای دارد مسیردهی و مدیریت می شود؟ درجه علمی و آکادمیک افراد مسئول در عرصههای تخصصی هنر این سرزمین با چه ملاک و معیاری سنجیده می شود؟ اگر کرونا از بین برود آیا قواعد اکران، قواعد پروانۀ ساخت و پروانه نمایش و آیا اساسا قاعده ها و اصول تولید آثار فرهنگی و هنری در تمامی عرصه ها، اصولی به روز و کارآمد خواهد بود؟
این کارگردان تاکید کرد: به نظر من که اینچنین نیست و کرونا فقط یک بهانه خوب برای افراد ناکارآمدی است که مشخص نیست با چه معیار و مدرکی روی کار آمده اند و قرارست بر سینمای این سرزمین مدتی مسئولیتی را برعهده بگیرند؛ باید کمی واقع بین و البته سختگیر باشیم. باید به چاره های اساسی بیاندیشیم. کرونا خواهد رفت اما زخمهای این پیکرۀ بیمار آیا التیام می یابد؟
کرونا فرصت مغتنمی برای سفر به درون خویشتن
نبی زاده در توضیح برنامهاش در روزهای تعطیلات نوروز ۱۴۰۰ گفت: در سال گذشته متاسفانه مشغول کار در پروژه ای بودم که مدت ها باید در محلی سرد و تاریک کار می کردیم.
دور بودن از نور و خستگی جانفرسای آن کار مدتی استراحت نیاز دارد که به نظرم تعطیلات عید بهترین زمان است. ضمن اینکه به هر حال مردم نیز باید به توصیه ها عمل کنند و در این شرایط خطرناک به سفر نروند.
وی افزود: کرونا مجال و فرصت مغتنمی است برای رفتن و رجوع کردن به درون خود و این خودش یک سفر هیجان انگیز درونی است که انسان را بیشتر به خود نزدیکتر می کند.
در عدم هم ز عشق بویی هست. آدم از دور هم می تواند دوست داشته باشد و رفاقت کند. من در این ایام دوست دارم بیشتر فیلم ببینم و کتاب بخوانم و ترجیحا بنویسم.
این کارگردان در معرفی کتاب و فیلمهایی که خواندن و تماشای آن را به دیگران توصیه میکند، اظهار داشت: دو کتاب برای مطالعه به نظرم رسید و دو فیلم که به حس و حال این دوران نزدیکند و مخاطبان با دیدن و خواندنشان، حتما به آرامش بیشتری می رسند.
فیلمهای گوست داگ و تنها عاشقان زنده می مانند از جیم جارموش و دو کتاب انسان و سمبلهایش نوشتۀ کارل گوستاو یونگ و آنسوی مرگ نوشتۀ جمال صادقی.
نبی زاده در انتها و در توضیح و معرفی آخرین کاری که در دست اقدام دارد، بیان کرد: فیلمنامه ای است به نام افسردگی در زمستان که می شود گفت در فضا یا ژانر جاده ای است و موضوع خاص و جذابی برایم دارد.
در سال جدید روزگاری تازه و شاد را برای همه آرزومندم و مجددا همان گفتار زیبا را یادآور می شوم که به نظرم می تواند یاد آور بهار و روزگاری روشن و تازه هم باشد:
گفت: پس زخمهایمان چه؟
پاسخ داد: نور از میان آنها می گذرد.
نظر شما