پیشنهاد نویسنده سوئیسی به سرمربی تیم ملی ایران؛ پیگیر اخبار نباش

تهران- ایرنا- زمان زیادی تا آغاز بازی‌های حساس تیم ملی فوتبال ایران باقی نمانده اما همچنان صحبت‌های عجیبی پیرامون دراگان اسکوچیچ وجود دارد که چندان جالب به نظر نمی‌رسد.

به گزارش ایرنا، با وجود این که یک سال و یک ماه و ۱۹ روز از انتخاب دراگان اسکوچیچ به عنوان سرمربی تیم ملی فوتبال ایران گذشته اما همچنان می‌بینیم که بعضی از رسانه‌های رسمی و غیر رسمی، با این انتخاب کنار نیامده‌اند و این مرد کروات را به عنوان نفر اول کادر فنی تیم ملی قبول ندارند. هنوز هم در فضای مجازی شاهد این ماجرای عجیب هستیم که اسکوچیچ در آستانه برکناری است و گزینه‌هایی برای جانشینی‌اش وجود دارند. همه این اتفاقات در حالی همچنان شنیده می‌شود که تیم ملی فوتبال ایران باید ۶۹ روز دیگر، ماراتن سرنوشت‌ساز خود در مرحله دوم انتخابی جام جهانی را در خاک بحرین آغاز کند و از چهار بازی پیش رویش، حداکثر امتیازات را به ارمغان بیاورد تا بتواند راهی دور نهایی شود.

رولف دوبلی، نویسنده و کارآفرین ۵۴ ساله و سوئیسی که کتاب‌های شناخته شده‌ای چون "هنر خوب زندگی کردن" و "هنر شفاف اندیشیدن" را به انتشار رسانده و در کشور ما نیز به شهرت بالایی دست پیدا کرده در آخرین اثر خود به نام "پیگیر اخبار نباشید" به اثرات مخرب اخبار و به خصوص اخبار زرد و نه چندان مهم اشاره می‌کند و از مخاطب خود درخواست می‌کند که برای داشتن زندگی آرام و همچنین تمرکز بالا روی فعالیت‌های حقیقی زندگی، از فضای مجازی و اخبار نه چندان مفید پرهیز کند و آن‌ها را کنار بگذارد. با وجود اینکه دوبلی در این کتاب، روی صحبتش با کسانی است که به اخبار و خواندن اخبار گوناگون اعتیاد دارند اما می‌شود آن را به جامعه آماری بیشتری بسط داد و نکات و پیشنهادهای جالبی را از دل آن استخراج کرد و برای خیلی‌ها تجویز نمود. شاید این روزها سرمربی تیم ملی فوتبال ایران هم باید نسبت به بخش قابل توجهی از اخبار پیرامونش همین رویه را در پیش بگیرد و با بی‌اعتنایی نسبت به آنها، پیگیرشان نباشد.

اسکوچیچ در این مدتی که سکاندار تیم ملی شده تنها ۲ بار توانسته تیمش را روانه میدان کند و به مصاف رقبا بفرستد. یک بازی با تیم ملی ازبکستان در تاشکند و دیگری مقابل بوسنی و هرزگوین در سارایوو که هر ۲ منجر به پیروزیِ ملی‌پوشان شد. طبیعتا نتیجه در دیدارهای تدارکاتی از اهمیت چندانی برخوردار نیست و نمی‌توان با تکیه بر موفقیت در این ۲ مسابقه، عملکرد اسکوچیچ را ستود و آن را فوق‌العاده ارزیابی کرد؛ اشتباهی که در زمان ویلموتس خیلی‌ها مرتکبش شدند اما در سوی دیگر، منصفانه نیست اگر بخواهیم با وجود این ۱۸۰ دقیقه، اسکوچیچ را به محکمه ببریم و بدون استدلال نقدش کنیم.

زمان، پدیده بسیار مهمی است. مطرح کردن یا نکردن برخی مسائل هم رابطه مستقیمی با زمان دارد.  در حال حاضر و در فاصله کوتاهی که تا آغاز مجدد بازی‌های تیم ملی در مرحله دوم انتخابی جام جهانی ۲۰۲۲ قطر باقیمانده زمان مناسبی برای بازگشت به سوال‌های تکراری گذشته نیست. دراگان اسکوچیچ از نظر جایگاه، با کارلوس کی‌روش و حتی مارک ویلموتس قابل مقایسه نیست. آن ۲ نفر چه در دوران بازیگری و چه در دوران مربیگری در بالاترین سطح کار کرده‌اند و اسکوچیچ فرسنگ‌ها با آن سطح فاصله دارد اما باید نگاهی به محدودیت‌های فدراسیون برای انتخاب سرمربی در آن برهه و همچنین گزینه‌هایی که در کنار اسکوچیچ نامزد  شده بودند هم بیندازیم.

آیا با در نظر گرفتن آن شرایط بازهم دراگان اسکوچیچ گزینه نا امیدکننده‌ای است؟ او، هم با شرایط فوتبال ایران آشناست؛ هم از لحاظ مالی در وضعیت سخت کرونایی با بدهی‌های سرسام‌آور فدراسیون گزینه به صرفه‌ای است و هم در این چند سال نشان داده که فلسفه و سبک مشخصی در کار مربیگری‌اش دارد. در کنار آن اسکو به وضعیت فوتبال در قاره کهن و خصوصا تیم‌های غرب آسیایی احاطه دارد.

یکی دیگر از انتقاداتی که به اسکوچیچ وارد شده لیست‌هایی است که در این مدت پیش از آغاز هر اردو اعلام می‌کند. معمولا حضور داشتن یا نداشتن سه یا چهار بازیکن، اعتراضات زیادی را به همراه داشته است اما این مساله هم در همه جای دنیا یک امر طبیعی است. یک سرمربی برای انتخاب نفراتش لاجرم از سلیقه‌اش استفاده خواهد کرد و مشخص است که سلیقه هیچکس با دیگری ۱۰۰ درصد مشابه نیست.

در زمان کارلوس‌کی‌روش هم انتقادات زیادی مطرح بود که چرا بازیکنانی چون محمدحسین کنعانی‌زادگان و محمدرضا خانزاده به تیم ملی دعوت می‌شوند اما دیدیم که همین ۲ نفر جزو بهترین مدافعان فوتبال ایران شدند و کنعانی‌زادگان در حال حاضر مدافع فیکس تیم ملی و باشگاه پرسپولیس است. یا اینکه چرا سید جلال حسینی برای جام جهانی ۲۰۱۸ انتخاب نشد؟ نقدهای تند و تیز زیادی به سرمربی وقت تیم ملی شد اما در جام جهانی، نقطه قوت تیم ملی خط دفاعی و ساختار دفاعی‌اش بود و بازیکنی چون مجید حسینی هم فرصت شکوفا شدن پیدا کرد.

بهتر است در این شرایط، بستر لازم برای کار کردن کادر فنی به وجود بیاید چرا که این یک ماجرای برد-برد و دومینو وار است. تیم ملی برای موفقیت نیاز به آرامش دارد و سرمربی این تیم هم خواسته‌اش همین است. آرامش سرمربی، آرامش تیم را به همراه می‌آورد و برعکس. اسکوچیچ انگیزه فراوانی برای موفقیت دارد و گرفتن نمره قبولی در تیم ملی ایران می‌تواند مانند برانکو، آینده کاری‌اش را تضمین کند. پس بهتر است در کنار نقدهای منصفانه‌ای که راهگشا است به سرمربی تیم ملی و تصمیماتش احترام بگذاریم. سرمربی کروات تیم ملی هم در سوی مقابل باید ضمن پذیرفتن انتقادات محترمانه، چشم و گوشش را به روی نقدهای غرض‌ورزانه و نبش قبرهای تاریخ مصرف گذشته و دوقطبی‌های آزاردهنده ببندد و طبق نسخه رولف دوبلی، پیگیر آنها نباشد.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha