به گزارش ایرنا، به دنبال انحراف کشتی غول پیکر «اِوِر گرین» با محموله عظیمی از کانتینرها در کانال سوئز و مسدود شدن این مسیر از روز سه شنبه گذشته تاکنون، حدود ۴۰ میلیارد دلار به اقتصاد دنیا یعنی روزی ۹.۶ میلیارد دلار زیان وارد شده است.
این کانال از سال ۱۸۵۹ تا ۱۸۶۹ برای اتصال مدیترانه به دریای سرخ و آسیا ساخته شده و روزانه حدود ۵۰ کشتی از این کانال سوئز عبور کرده و در حال حاضر سریعترین مسیر کشتیرانی میان اروپا و آسیا است. این کانال به طول۱۲۰ مایل یکی از اصلیترین منابع درآمد ارزی مصر است.
به گل نشستن کشتی کانتینربر در کانال سوئز سبب شد تا قیمت نفت برنت که در جریان معاملات هفته گذشته تا ۶۰ دلار و ۳۶ سنت پایین آمده بود، با رشد همراه شود و فقط در روز جمعه چهار درصد افزایش قیمت را تجربه کند.
اینک پرسشی که باید از خود پرسید آن است که آیا جهانی شدن از چنان نظام کارآمد و اقتداری برخوردار بوده است که بتواند در کنار مزایا و منافعی که برای کشورهای جهان به دنبال دارد، در چنین وقایعی از بروز یا تداوم زیان های اقتصادی پیشگیری کند؟
اکنون که چندی است جهانِ به ظاهر مقتدر، استیصال و ضعف خویش را در مواجهه با بحران کرونا به نمایش گذارده است، روزنامه فرانسوی لوفیگارو، حادثه کانال سوئز را نیز بیانگر جهانی قدرتمند اما بسیار شکننده دانسته است.
کانال سوئز؛ مسیر تردد بخش مهمی از تجارت جهانی
اگرچه کانال سوئز ملی شده و بعد از گردشگردی بزرگترین منبع درآمدی کشور مصر محسوب می شود اما عبور و مرور کشتی ها از آن به شرط تبعیت از قواعد کشور ساحلی آزاد است.
حدود 7 تا 10 درصد حمل و نقل تجارت دریایی جهان از این کانال انجام میشود. بدون تردید مسدود شدن این شاهراه بین المللی، عواقب اقتصادی گسترده ای به همراه داشته است. برخی رسانه ها همچون فرانس 24 گزینه هایی مانند دماغه امید نیک (Le cap de Bonne-Espérance) در جنوب قاره آفریقا را یکی از گزینه های جایگزین برای این کانال مطرح کرده اند.
به رغم ملی شدن کانال سوئز و عواید اقتصادی آن برای مصر اهمیت کانال آن را واجد ابعاد بین المللی ساخته است که نمی توان آن را محدود به کشور مصر دانست.
آیا نظام مبتنی بر تجارت جهانی فراتر از وضع مقررات بین المللی برای تعرفه و ترغیب به کاهش نقش حمایتی دولت ها برنامه ای برای تسهیل حمل و نقل بین المللی کالاهای تجاری نیز دارد؟ آیا رسالت سازمان های بین المللی را می توان به حل چنین معضلاتی نیز تسری داد؟
جهانی شدن؛ نظامی که چندان کارآمد نیست
جهانی شدن (mondialisation) که آنگلوساکسون ها واژه globalization را برای آن به کار می برند، فرایند پیچیده ای است که در ابتدا روابط اقتصادی را نشانه گرفته اما در ابعادی وسیع تر سایر زمینه ها مانند فرهنگ، ارتباطات، حقوق بشر و مسائل زیست محیطی را نیز تحت شعاع قرار داده است.
تحول روابط بین المللی معاصر به سوی مرحله جهانی شدن، برآیند مجموعه ای از عوامل و اقدامات است که اگرچه در اواخر قرن نوزدهم میلادی مطرح شده اما ریشه آن را باید اواسط قرن پانزدهم میلادی و نظرات برودل در کتاب پویایی سرمایه داری (la dynamique du capitalisme) جستجو کرد.
سیاست های اقتصادی آزاد که ابتدا از کشورهای صنعتی سر برآورد زمینه گردش آزاد کالا و سرمایه را فراهم کرده و تحولات گسترده ای در حمل و نقل و ارتباطات به منظور پیشبرد هرچه بهتر پدیده جهانی شدن ایجاد کرده است.
امروزه سازمان تجارت جهانی (WTO) در قلب نظام مل متحد که با تغییرات سلف خود یعنی گات (GATT) پا به عرصه وجود گذارده، مهمترین سازمان بین المللی است که زمینه تجارت آزاد در سطح بین المللی را فراهم می آورد.
در واقع سازمان تجارت جهانی مبتنی بر نظام تجارت آزاد است که با هدف 1- ارتقای سطح زندگی، 2- تامین اشتغال کامل در کشورهای عضو، 3- توسعه تولید و تجارت و بهره وری بهینه از منابع جهانی، 4- دستیابی به توسعه پایدار با بهرهبرداری بهینه از منابع، 5- حفظ محیط زیست، و 6- افزایش سهم کشورهای در حال توسعه و کمتر توسعه یافته از رشد تجارت بینالمللی تاسیس شده است.
تاکید و تمایل کشورها بر جهانی سازی تجارت و پافشاری بر کمرنگ شدن نقش حمایتی دولت ها زمانی ارزش خواهد یافت که در زمان وقوع چنین بحران هایی نیز متقابلاً نظام جهانی به کمک تجارت آزاد آمده و عبور و مرور آزادانه کشتی های تجاری را تسهیل نماید. شاید این حداقل انتظاری باشد که بتواند تامین رضایت کشورها را فراهم کرده و از بروز هر چه بیشتر زیان های اقتصادی در این آبراه بین المللی جلوگیری کند.
نظر شما