چشم انداز مناسبات ایران و چین در ۲ دهه آینده

تهران- ایرنا- ایران و چین به عنوان ۲ کشور مهم و تاثیرگذار در سطوح منطقه ای و بین‌المللی از سابقه ‌های قابل تامل و چشمگیر طی چند دهه گذشته در گسترش مناسبات۲ جانبه برخوردارند این روابط همواره متضمن منافع ۲ طرف بوده است.

 چین، یکی از اهداف تحرکات سیاست خارجی ایران به شمار می آید تا از طریق مشارکت دیپلماتیک با آن، منافع سیاسی و اقتصادی کشور توامان تامین شود. در حوزه مسائل اقتصادی، با توجه به جمعیت یک و نیم میلیاردی آن، می تواند بازار بزرگی برای عرضه کالاهای ایرانی باشد و به نوعی در کاهش اثرات تحریم موثر واقع شود. در سوی دیگر این رابطه، پکن نیز رابطه با ایران را سودمند و تامین کننده منافع خود دانسته است. عواید اقتصادی رابطه با ایران برای این کشور جاذبه هایی دارد. که انکار آن با عقلانیت اقتصادی منافات دارد. در سالهای اخیررابطه چین و امریکا با چالش جدی مواجه گردیده و چین در صدد شناسایی حوزه های اسیب پذیرخود در تقابل با امریکا میباشد. در حوزه انرژی با توجه به اینکه ۶۰ % انرژی چین ازخلیج فارس تامین میشود، ارتباط با کشورهای حوزه خلیج فارس اهمیت پیدا می کند. از طرف دیگر، چین کاملا دریافته در شرایطی که کشورهای این حوزه مجبور به انتخاب باشند، ایالات متحده را بر چین ترجیح خواهند داد.

ایران، تنها کشوری است که دارای سیاست خارجی مستقل بوده و می تواند با داشتن منابع فراوان نفت و گاز در تامین امنیت انرژی چین نقش ایفا کند. بنابراین رابطه راهبردی بین دو کشور کاملا طبیعی بوده و علیرغم فراز و نشیب های فراوان در تاریخ، حفظ و توسعه روابط دوجانبه از اصول خدشه ناپذیر سیاست خارجی ۲ کشور بوده است. برخی از ویژگی ها از جمله رهبری دو حوزه تمدنی در شرق و غرب آسیا، مبانی اصولی سیاست خارجی دو کشور در احترام به تمامیت ارضی کشورها، اعتقاد به اصل هم زیستی مسالم تآمیز در جامعه جهانی و هم چنین مواضع جمهوری اسلامی ایران مبنی بر عدم وابستگی به بلوک های سیاسی، نفی رفتار تبعی ضآمیز قدرت های غربی با کشورهای آسیایی و برقراری هژمونی اقتدار گرایانه در روابط بین الملل، و استراتژی تنوع شرکای سیاسی و تجاری در اصول سیاست خارجه جمهوری اسلامی ایران، موجب افزایش روابط با جهموری خلق چین گردیده است. از این رو به نظر میرسد تبیین فرصت ها و چالشهای فراروی رابطه دو جانبه ایران و چین از ضرورتی آشکار با مقیاس منافع ملی برخوردار است. شناخت دقیق این بستر نیازمند ارزیابی واقع بینانه از وضعیت فعلی روابط دو کشور در حوزه های مختلف سیاسی، اقتصادی و نظامی است تا بر پایه آن بتوان ضمن ارائه طریق و تشریح الزامات راهبردی، روند های احتمالی پیش رو و چشم انداز آتی این مناسبات را براورد کرد.

برنامه راهبردی همکاری های تهران و پکن در چند ماه اخیر  به عنوان یکی از موضوعات مهم در محافل سیاسی مطرح شده  و افکار وجریانات سیاسی داخل و خارج از کشور به تحلیل این سند پرداخته و بعضا مواضع ضد و نقیضی در این خصوص اتخاذ  کرده اند. با توجه به این که مجمع بین المللی اساتید مسلمان دانشگاه ها درارتباط دائم با محافل علمی و آکادمیک می باشد، در راستای تحقق اهداف خود در  ۳۰ تیر ۱۳۹۹ خورشیدی  با دعوت جمعی از اندیشمندان و متخصصین این حوزه، اقدام به برگزاری نشست تخصصی با عنوان   «برنامه ۲۵ ساله همکاری های تهران – پکن و چشم انداز مناسبات ایران و چین در دو دهه آینده» کرد تا به برخی از سوالات اساسی در این حوزه پاسخ دهد.

مهم ترین هدف برنامه ۲۵ ساله همکاری های تهران – پکن

تبیین ابعاد مختلف برنامه ۲۵ ساله همکاری های تهران  پکن و نقش آن در توسعه روابط آتی دو کشور

موضوعات مطرح شده در نشست برنامه ۲۵ ساله همکاری های تهران – پکن

تبیین مواضع موافقان و مخالفان برنامۀ همکاری های ۲۵ ساله تهران  پکن

شناخت ظرفیت های ویژه اقتصادی چین

ضرورت تدوین برنامه جامع بلند مدت در توسعه روایط

آمریکا، مانعی در توسعه مناسبات ایران و چین

ضرورت شناخت و اعتماد استراتژیک در روابط راهبردی

ایجاد بسترمناسب جهت سرمایه گذاری شرکت های کوچک و متوسط چینی

ثبات منطقه ای، رویکرد چین در توسعه روابط با کشورهای خاورمیانه

مؤلفه ها و الزامات تعمیق روابط راهبردی تهران  پکن

تقویت اعتماد راهبردی و مدیریت اختلافات، عوامل تاثیرگذار در روابط بلند مدت

نقش دیپلماسی عمومی در توسعه روابط دو کشور.

سخنرانان نشست برنامه ۲۵ ساله همکاری های تهران – پکن

در این نشست سخنرانان بسیاری به بحث و بررسی روابط ۲ جانبه ایران و چین پرداختند که از جمله آنها می توان به غلامعلی خوشرو نماینده سابق جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل، هوا لیمینگ سفیر اسبق جمهوری خلق چین در ایران، حامد وفائی مدیر گروه مطالعات چین مجمع و عضو هیات علمی دانشگاه تهران، محسن شریعتی نیا عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی، ابوالفضل علمائی مدرس دانشکده روابط بی نالملل وزارت امور خارجه، علیرضا مظلوم رهنی مدیر گروه حقوق خصوصی مجمع و عضو هیات علمی دانشگاه ازاد اسلامی، مهدی یوسفی مدیر برنامه اموزش انلاین دانشگاه مطالعات بین الملل شانگهای چین،  وو بینگ بینگ عضو هیات علمی دانشگاه پکن،  فن خونگ داعضو هیات علمی دانشگاه مطالعات بی نالملل شانگهای چین، جین لیانگ شیانگ عضو هیات علمی انستیتو مطالعات بین الملل شانگهای چین و چین تیان عضو هیات علمی انستیتو روابط بین الملل معاصر چین اشاره کرد.

متن سخنرانی سید محمدحسین ملائک سفیر اسبق جمهوری اسلامی ایران در چین

سید محمدحسین ملائک سفیر اسبق جمهوری اسلامی ایران در چین در این نشست به ارزیابی واکنش ها به روابط ۲ کشور پرداخت و نوشت: روابط ایران و چین یک رابطۀ سادۀ دو جانبه نمیباشد. جایگاه ایران و چین، جایگاه ویژه ای در سطح جهانی میباشد. نزدیک شدن این دو کشور بهم اثرات بسیار بااهمیتی در نظام سیاسی جهان و منطقه خود ما دارد و لاجرم مخالفینی دارد، بخش اول صحبتم ارزیابی است از واکنش هایی که نسبت به این قضیه در جامعه خود ما شده، یک بخش عمده اش شاید بیش از ۷۰  ۸۰ درصد این واکنش ها منطبق هست بر یک شایعه سازی که در واقع یک سال و نیم قبل مجله petroleum economist انجام داد و براساس آن خانم شیرین هانتر یک مقالۀ عاطفی بر علیه روابط ایران و چین نوشت و به نظر من این دو، جزو عوامل و عناصر جوسازی علیه خود مطلب و تفاهم نامه بوده و لذا لزومی ندارد که خیلی به آن بپردازیم. دومین گروه مخالفین، نیروهای مخالف سیاسی دولت هستند که بیشتر جنبۀ انتقادآمیز دارند واحساس میکنم یک رقابت خیلی کم عمق و کم ارزشی است و سومین واکنش، واکنش جدی است که آقای فرشاد مؤمنی انجام دادند، ایشان معتقد هستند که این تفاهم نامه به نفع ایران نخواهد بود. استدلال ایشان این هست که تا نظام اقتصادی سیاسی ایران درست نشود هر گونه همراهی و توسعه روابط با کشورهای خارجی فقط مشکلات مردم را اضافه می کند و چیزی در ظرف توسعه کشور بوجود نم یآید. نقطه ضعفی که ما در همه تفاهم نامه هایی که با کشورهای خارجی داریم این است که ما یک الگوی توسعه روابط منظم و دقیق و به اصطلاح سازمان یافته در کشور نداریم. تا کنون شش برنامه توسعه در ایران تعریف کرده ایم. راندمان بهترینش ۵۲ درصد و راندمان بدترینش ۳۵ درصد است، یعنی اینکه ما در برنامه های توسعه اصلا موفق نیستیم، برنامه ریزی نمی توانیم بکنیم. لذا انتقاد ایشان برمی گردد به یک انتقاد ساختاری خیلی عمیق که قطعا مورد توجه است. در مورد تفاهم نامه ۲۵ ساله، نگاه بنده این است که ما بر اساس نیاز به دولت چین وارد مذاکره شدیم یعنی نیاز به اینکه یک کسی از شرایط متزلزل ما حمایت کند و نمودار این است که در ذهن تحریمی تفاهم نوشته شده است. در حالی که اگر از زاویه نظام بین الملل و تعهدات نظام بین الملل وارد بشویم، هم اکنون چین در شرایطی است که به دنبال ائتلاف م یگردد بنابراین چین یک نیاز جدی سیاسی ژئوپلوتیک به ایران خواهد داشت. این تفاهم نامه به دلیل اینکه کمک می کند روابط ما با یک کشور بزرگ جهان در یک چهارچوب منظم قرار داشته باشد، یک نقطه عطف در سیاست خارجی ایران است ودر مجموع تفاهم نامه ای است که کمک می کند به ثبات سیاسی در روابط بین الملل هر دو کشور و باعث تضمین منافع ۲ کشور خواهد شد.

چین تیان عضو هیات علمی انستیتو روابط بین الملل معاصر چین در این نشست گفت: اندیشمندان و استادان باید نقش خود را در تبیین صحیح برنامه استراتژیک همکاریهای ۲۵ ساله انجام دهند. در این خصوص می خواهم به مقاله ای اشاره کنم که Jonathan Fulton نوشته است و پژوهشگر حوزه خاورمیانه می باشد. این مقاله، ۵ روز پیش در مجله Atlantic Council چاپ شد. اگر این مقاله را بخوانیم می تواند اطلاعات بسیار زیادی به ما بدهد. من اینجا می خواهم به سه نکته اشاره کنم که در مقاله ایشان آمده. نکته اول اینکه، بحث یادداشت تفاهم همکاری های ۲۵ ساله، ابتدا در سال ۲۰۱۶ مطرح شد که آن هم نتیجه سفر شیجینگ پین رئیس جمهوری چین به ایران بود. پس این تواف قنامه به خاطر اقدامات دولت ترامپ نبوده است. نکته دوم این هست که گمانه زنی های زیادی مطرح می شود و آن هم از جانب منابعی که اسمی از ان برده نمی شود. نکته سوم که اشاره کرده این هست که براساس پیش نویس متن توافق ۲۵ ساله ایران و چین، ایشان گفته که ممکن است همکاری های نظامی امنیتی بین چین و ایران وجود داشته باشد. اما وقتی که به محتوای این یادداشت تفاهم نگاه بکنیم می بینیم که هیچ تهدیدی علیه منافع هیچ کسی نیست. چین هیچ رویکردی برای پارادایم نظامی در منطقه خاورمیانه ندارد. رویکرد چین در خاورمیانه، ثبات منطقه ای است و ما باید برای این تلاش کنیم.

غلامعلی خوشرو نماینده سابق جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل مسئله چین و آمریکا را یک مسئله ریشه داری دانست که با این وضعیتی که کرونا ایجاد کرد تشدید شد...همانقدر که ما از چین اطلاعات کمی داریم مردم آمریکا هم اطلاعات زیادی از چین ندارند البته اطلاعاتشان از ما خیلی بیشتر است ولی اطلاعات مردم آمریکا خیلی زیاد نیست. من اینجا دو سه تا آمار را عرض می کنم. امریکا در ۴۰ سال پیش یعنی ۱۹۸۰، تولید ناخالص داخلی اش دو ترلیون و هشتصد، نزدیک سه ترلیون بوده؛ الان ۲۲ ترلیون است یعنی تقریبا ۸ برابر شده، حال اینکه چین در ۱۹۸۰، ۳۰۵ میلیارد بوده تولید ناخالص داخلیش، الان ۵/۱۵ترلیون یعنی ۲۰۲۰، ۵/۱۵ ترلیون می شود. براورد بانک جهانی یعنی ۵۱ برابر می شود و اگر ما این روند را نگاه کنیم همینطور درآمد سرانه هم در آمریکا از ۴۰ سال پیش تا حالا ۵برابر شده، در چین ۳۶ برابر شده. اگر ما این را ملاک بگیریم حتی اگر بیایم رو ۲۰ سال گذشته یعنی ۲۰۰۰ یک منحنی پیشرفت چین است که ۱۵ برابر پیشرفت کرده از ۲ هزار تا الان. این یعنی چی؟ یعنی اینکه اقتصاد، صنعت، تجارت. چهل سال پیش نزدیک ۹۰ درصد جامعه اش زیر خط فقر بودند یعنی در روز ۲ دلار کمتر درآمد داشتند، الان یک درصد هم نیست. این مسئله همین طور در طول این ۴۰ سال حتی در طول همین ۲۰ سال را بگویم که راحت تر بشود. بیست سال قبل، چین ده میلیون توریستدر دنیا داشت که می رفتند می آمدند، الان ۱۵۰ میلیون توریست از چین میروند گردشمی کنند و پولی که خرج می کنند تقریبا دو برابر پولی است که آمریکایی ها خرج می کنند. پس می بینید که تحولات خیلی خیلی بزرگی اتفاق افتاده و دیگر جامعه چین یک جامعه بسته کشاورزی منزوی نیست. چین همین طور که گفتم یک دوره ای شد کارخانه جهان چهل سال پیش از هر ۵ نفر که در اقتصاد کار می کردند ۴ نفرشان در بخش کشاورزی بودند. ولی الان چین در پیشرفت های صنعتی و حوز ههای دانش بنیان تحولی که کرده اصلا برای آمریکا غیرقابل فهم و غیر قابل قبول است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha