نوید پورفرج بازیگر جوان سینمای ایران، بازیگری است که امسال در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر و به واسطه بازی در فیلم متاخرش زالاوا نامزد دریافت سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد شد.
بازیگری که تاکنون در سه اثر سینمایی (مغزهای کوچک زنگزده، مغز استخوان و زالاوا) بازی کرده و به دلیل هر سۀ این نقش آفرینی ها نامزد دریافت سیمرغ گشته است.
آنچه در ادامه میآید گفت وگوی خبرنگار گروه فرهنگی ایرنا با این بازیگر جوان به بهانه نقش آفرینی متفاوت وی در زالاوا و تجربه زندگی در دوران کرونا است.
خانواده و کارم در زندگی به من انگیزه میدهد
پورفرج در پاسخ به این سوال که یک سال گذشته در مواجهه و زندگی با کرونا چه چالشهایی راداشته و تجربه زندگیاش از این دوران چگونه بوده است گفت: من بیشتر اوقاتم را در خانه به سر می برم و تمرین ها و کارهایم عمدتا در خانه است.
به همین دلیل برای من به شخصه چون عمده فعالیت ها در خانه صورت می گیرد، تنها مواردی که در این ایام به مشکل خوردم برنامه ورزش کردن و ارتباطات اجتماعی بود که کاهش یافت اما از بُعد کاری تلاش کردم که از این زمان در خانه بودن استفاده کنم و در این دوران خودم را به لحاظ حرفهای پرتر و غنی تر کنم.
وی افزود: این گونه نبود که در این دوران دچار ناامیدی شوم یا فضای تلخی را حس کنم چرا که تلاش کردم از زمانی که پیش آمد بهره ای درست ببرم؛ در نتیجه چنین حسی نداشتم چون وقتی فیلم می بینم و یا کتاب می خوانم به یک خلائی وارد می شوم که چیزی را حس نمی کنم و زمان هایی که احساس کنم حالم خوب نیست، فیلم می بینم و بازی بازیگران مختلف را نگاه می کنم و در چنین زمان هایی هیچ چیزی نمی تواند تاثیر بدی روی من داشته باشد.
در این مدت دچار کاهش وزن شدم به دلیل این که هم ورزش نکردم و هم برای فیلم زالاوا باید وزن کم می کردم ولی بعد از آن تلاش کردم به روتین قبل برگردم چراکه احساس می کنم که در یک پروسه فیلم و کار جدید هستم که باید خودم را به شرایط ایدئال بازگردانم.
پورفرج تاکید کرد: به همین دلیل همواره از موقعیتم استفاده می کنم که اگر زمان سخت یا کُند می گذرد، اتفاقا در این زمان ها سعی می کنم فشار بیشتری به خودم بیاورم و خودم را در فشاری قرار دهم برای این که بتوانم این مدل از اتفاقات را راحت تر پشت سر بگذرانم.
خانواده و کارم در زندگی به من انگیزه می دهد؛ من عاشق کارم هستم و در تمامی سالهای گذشته زندگی ام حول محور بازیگری در گردش بوده است؛ البته فکر نمی کردم که قرار است اتفاقی ویژه بیفتد اما همواره یک نقطه روشنی در ذهنم بود که ورای همه سیاهی ها به من انگیزه می داد و این گونه احساس می کردم که این نقطه تا زمانی که در ذهنم روشن است، همه چیز دارم.
از ۱۶ سالگی جنون بازیگری را داشتم
پورفرج در تشریح این موضوع که جزو کسانی است که از کارش لذت می برد، بیان کرد: از ۱۶ سالگی جنون بازیگری را داشتم؛ جنونی که هرگز از ذهنم پاک نشد و هرچه جلوتر آمدم از سویی اشتیاق بیشتری داشتم و از سویی دیگر تاییدهای مثبت زیادی را از استادان بازیگری ام می گرفتم و آن زمان ها نمی دانستم که بازیگر خوب بودن دقیقا چگونه حاصل می شود (و هنوز هم نمی دانم) اما آن زمان تلاش زیادی می کردم که بتوانم جایگاهی را در این حرفه به دست بیاورم.
در این سالها کارهای زیادی به من پیشنهاد می شد و همانطور که پیشنهاد کار بود با بیرحمی کامل (با دلایل مختلفی که به نظرم بیشتر آنها حرفه ای نبود همچنان که البته به برخی حق می دهم) کنار گذاشته می شدیم.
وی افزود: همان نقطه ای که در ذهن داشتم در تمام این سالها مشوق و امیدبخش زندگی ام بود و در زمان های ناامیدی با خودم تکرار می کردم که اگر قرار است تو در این کار نباشی پس آن انرژی و نوری که در ذهن تو همیشه حضور، چیست؟ و این نقطه، روحیه و انگیزه ای درونی بود که همیشه به من می گفت که نباید پا پس بکشم.
برخی اوقات دنبال یک نشانه بودم که در دنبال کردن این نشانه ها خدا را هم حس می کردم؛ زمانی که خبر برگزاری کلاس های بازیگری هومن سیدی را در اینستاگرام دیدم با خودم گفتم که این آخرین شانس من است. چون از طرفی سنم بالارفته بود و نزدیک ۲۹ سال داشتم و از سوی دیگر باید پول در می آوردم. بنابراین با خودم گفتم این آخرین شانس است که باید هرچه در چنته داری را رو کنی تا بفهمی این کاره هستی یا نیستی.
میخواهم خودم را در نقشهای مختلف محک بزنم
بازیگر نقش امیر در فیلم مغزهای گوچک زنگ زده خاطرنشان کرد: زمانی که مغزهای کوچک زنگ زده را بازی کردم عدهای (که من را نمی شناختند) می گفتند که این شخصیت شبیه خود توست ولی به نظر خودم اصلا شبیه من نبود و شاید این نقش برای من نوشته شده بود اما این که خودم شبیه آن نقش باشم را قبول نمی کنم.
وی افزود: در کار بعدی ام سعی نکردم که نقشی را انتخاب کنم که بخواهد خیلی متفاوت یا درونگرا باشد و دنبال این بودم که نقش خوبی را کار کنم.
شاید بسیاری فکر می کردند که من بازیگری هستم که بیشتر می تواند نقش های برون گرا را کار کند ولی یکی از دلایلی که در این سه، چهار سال خیلی کار نمی کنم و نقش هایی را رد کرده ام به این دلیل است که بتوانم در نقش های مختلف و در کارکترهای مختلف خودم را محک بزنم تا در این رده قرار نگیرم که صرفا نقش هایی مشخص را بازی کنم چرا که این موضوع می تواند بعدا ناراحتم کند.
پورفرج اضافه کرد: البته خداراشکر که صبری که داشتم جواب داد و از این سه فیلمی که کارکردم راضی هستم و فکر می کنم صبر و تحملی که داشتم سرانجام جواب داد.
زمان زیادی را در خانه هستم
این بازیگر در ادامه و در پاسخ به این پرسش که یک سال گذشته مشغول چه کاری بوده است، توضیح داد: دوماهی را در سنندج بر سر پروژه زالاوا بودم که خدارا شکر اتفاقی نیفتاد و به خوبی و خوشی فیلمبرداری به پایان رسید؛ اگر این دوماه را فاکتور بگیریم که کار در این ایام به عنوان بازیگر سخت بود که ماسک نزنیم چرا که بحث گریم و بازی بود اما در کل بسیار رعایت کردم.
البته پیشتر و قبل از شیوع کرونا ویروسی چشمی را گرفته بودم که نزدیک بیش از یک ماه چشم کبود می شود و اشک می آید و این اشک آنقدر ویروس دارد که می تواند به دیگران انقال پیدا کند و من از همان موقع همواره الکل در ماشین داشتم به خصوص برای مکان هایی مانند دستگاه نازل پمپ بنزین که استفاده می کردم.
وی افزود: کلا زمان زیادی را در خانه هستم و این زمانی است که احساس می کنم نیاز به تمرین زیادی دارم. اگر برای کارم نیاز باشد بیرون می روم ولی اگر کارم را در خانه بتوانم انجام بدهم ترجیحم در خانه ماندن است.
امیدوارم هرگز بچه های کار را در شهر نبینیم
پورفرج در پاسخ به این پرسش که چه فیلمهایی را در این مدت تماشا کرده که تمایل دارد تا به دیگران هم دیدن آنان را توصیه کند، یادآور شد: به تازگی فیلم عشق پریشان (به انگلیسی: Punch-Drunk Love محصول سال ۲۰۰۲) به کارگردانی پل توماس اندرسن را دیدم. در این فیلم بازیگرانی همچون آدام سندلر، امیلی واتسون و فیلیپ سیمور هافمن بازی کرده اند و فیلم بسیار خوبی بود.
ضمن این که در بین فیلم هایی که امسال در اسکار حضور داشتند هم فیلم های خوب زیادی را دیدم، مثلا فیلم زن جوان نویددهنده (انگلیسی: Promising Young Woman به کارگردانی امرالد فنل) با بازی کری مولیگان بسیار فیلم فوق العاده ای بود.
وی افزود: من بیشتر فیلم ها را در بعد بازیگریشان نگاه می کنم و مهمترین نکته برایم همین مسئله است چرا که برخی از فیلم ها هستند که در هیچ رشته ای کاندید نیستند اما در رشته بازیگری کاندید هستند و من حتما باید این فیلم ها را ببینم.
در جشنواره فجر امسال فیلم تی تی (به کارگردانی آیدا پناهنده) را دیدم که بسیار فیلم خوبی بود که هم در فیلمنامه و کارگردانی و هم در بازی ها موفق بود و من این کار را خیلی زیاد دوست داشتم؛ البته به دلیل شرایط کرونا نتوانستم فیلم های زیادی را ببینم و ترجیح ام این بود که زیاد به سینماها نروم.
پورفرج در انتها با اشاره به آرزویی که همواره در دل دارد، ابراز امیدواری کرد تا هرگز بچه های کار را در شهر نبینیم؛ دِق می کنم وقتی پشت چراغ قرمز این بچه ها را می بینم و نمی دانم چطور می شود روزی این قضیه حل شود که بچه های کوچک در سرما پشت چراغ قرمز نباشند.
اولین چیزی که بسیار بیشتر از ترافیک و آلودگی نیاز به رسیدگی دارد و باید از چهره این شهر زدوده شود همین کودکان کار هستند؛ بچه جایش در مدرسه است، باید بازی کند و درس بخواند نه این که مشغول کار باشد و کارنکردن این بچه ها بزرگترین آروزی من است.
نظر شما