مژگان عباسلو (متولد ۱۳۵۷)، دانشآموخته رشته پزشکی از دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی است. وی که مدتی برای ادامه تحصیل ساکن آمریکا بود، در سال ۸۵ نخستین مجموعه شعر خود را در قالب غزل و با عنوان آوازهای عاشق تو توسط انتشارات هزاره ققنوس منتشر کرد. اشعار این مجموعه که در سالهای ۸۰ تا ۸۵ سروده شده بودند، ۴۰ غزل را شامل میشد.
دومین مجموعه شعر او با عنوان شاید مرا دوباره به خاطر بیاوری در برگیرنده ۳۰ غزل عاشقانه در ۷۰ صفحه سال ۱۳۸۸ توسط موسسه انتشاراتی هنر و رسانه اردیبهشت به چاپ رسید.
از لب برکهها (چکه، ۱۳۹۰) شامل بیش از ۱۰۰ قطعه شعر کوتاه تنها مجموعه دربرگیرنده اشعار سپید عباسلو پیش از ناخاطرات است. از سیبها بپرس (۱۳۹۲) مجموعه ای دیگر از اشعار عباسلوست که اولین همکاری این شاعر با انتشارات سوره مهر نیز به شمار میآید. البته قبل از آن نیز مجموعه وقتی که عاشقی (۱۳۹۱) را با همکاری حوزه هنری استان تهران منتشر کرده بود. آخرین کتاب شعر وی با نام همقفسان (۱۳۹۶) نیز توسط شهرستان ادب چاپ شده که بیش از ۳۰ غزل را شامل میشود.
مژگان عباسلو برنده چهارمین جایزه ادبی پروین اعتصامی (اسفند ۱۳۸۹) برای مجموعه شاید مرا دوباره به خاطر بیاوری نیز بوده است.
کتاب ناخاطرات شامل ۵۰ قطعه شعر سپید است به نامهای نادرست، امید، پلان، خلوت، دعوت، راه، شباهت، غیرممکن، نَه، همه، ساده، او، فراموشی، انتظار، سوال، امنیت، گفتوگو، پسغام، ناچیز، صلح، افسوس، خاکستر، کوچ، در جمع، خطر، زنها، لامکان، تاک، فردا، غیرجادویی، پایان، مجازی، انتظار، فریاد، غربتیها، آواز، وهم، چیز، من، تهران، خلسه، بیجان، سرنوشت، تعریف، صندلی، آینده، عمر، دوست، محکوم به فنا و ناخاطرات.
پیرنگهای کلی این مجموعه نیز مانند دیگر آثار عباسلو شامل عشق، دوری و انتظار، فراموشی، فراق و وصال و بهرهمندی از لحظات زندگی است و به ندرت پیرنگهای متفاوتی نسبت به دیگر آثار وی مانند صلح یا آزادی دیده میشود. با آنکه بعضی قطعهها در این مجموعه از موسیقی درونی و تصویرسازیهای خوبی برخوردار اند؛ مانند قطعه سوال:
هر کس که دیدهام/ گفته عاشق تو است و بس،/ آی آزادی! دشمن تو کیست، پس؟ (ص.۳۷)
یا قطعه انتظار:
به تو نزدیکم/ مثل خانهای کنار رود؛ به من نزدیکی/ مثل سیل به خانههای رود (ص. ۳۵)
یا قطعه خاکستر/ من میتوانستم/ آتشی باشم/ که خانهات را روشن میسازد / نه حریقی که خاموش کردی (ص. ۵۱)
یا تصویرسازیهای زیبایی که البته در شعر معاصر دیده شده اند؛ مانند قطعه پایان
عشق ما گوزن بود/ بزرگ و قوی/ اما چیزهای قویتری هم وجود داشت/ مثل قطار/ که تو را با خود برد/ و از گوزن لاشهای روی ریلها باقی گذاشت. (ص. ۶۹)
بعضی قطعهها به شدت مختصر و فاقد تصویرسازیها و موسیقی درونی دیگر قطعات و روال متداول عباسلو در شعرگویی است؛ مانند قطعه ساده
تو را دوست دارم/ چنان که کودکان دبستانی/ زنگ ورزش را (ص. ۲۹)
و قطعه او
دلم مثل فنجان/ پر از جای خالیست (ص. ۳۱)
همین قطعات گاه پذیرش مجموعه ناخاطرات را به عنوان مجموعهای متشکل از شعر سپید؛ شعر بر پایه موسیقی درونی و تصویرسازیهای بدیع دور یا دستکم با تردید روبرو میسازد. هر چند پارهای از قطعهها حتی پیش از انتشار این مجموعه نیز در فضای مجازی منتشر و محبوب شده اند.
از جهت صفحه آرایی نیز طرح جلد رنگی کتاب به صورت سیاه و سفید در همه صفحات زوج تکرار شده که به نوعی دستودلبازی در استفاده از کاغذ را نشان میدهد و در غیر اینصورت صفحات کتاب به نصف میرسید.
با وجود اینها، ناخاطرات مانند دیگر آثار عباسلو و همه شاعران در برابر قضاتی سختگیر یعنی مردم و همه گویشوران زبان فارسی در محکمه ای به گستردگی زمان محک خواهد خورد و باید دید آیا این مجموعه و به طور کلی اشعار سپید عباسلو مانند بعضی از اشعار کلاسیک و غزلهایش با اقبال مخاطب روبرو خواهد شد یا خیر.
ناخاطرات توسط انتشارات سوره مهر در هزار و ۲۵۰ نسخه منتشر شده است.
نظر شما