به گزارش ایرنا، خلیج فارس نه تنها در خاورمیانه و آسیا بلکه در جهان از اهمیت ویژهای برخوردار است و پیوند چند هزار ساله با تمدن ایرانی دارد، به همین مناسبت این آبراهه همواره مورد توجه قدرتهای سیاسی نظامی و اقتصادی، زمین شناسان، باستان شناسان، تاریخ نگاران و جغرافیدانان بوده است.
خلیج فارس دریایی نیمه بسته در میان ایران و شبه جزیره عربستان که از طریق تنگه هرمز به دریای عمان و از آنجا به اقیانوس هند راه مییابد، این پهنه آبی در جنوب و جنوب غربی ایران و در همسایگی استانهای خوزستان، بوشهر و بخشی از استان هرمزگان واقع شدهاست و با هفت کشور امارات متحده عربی، بحرین، عراق، عربستان سعودی، عمان، قطر و کویت، با طول ساحل متفاوت، مرز مشترک است.
کشفیات باستان شناسی سالهای اخیر در دو طرف سواحل شمالی و جنوبی دریای پارس ثابت میکند که این پهنه آبی یکی از مهمترین و شاید نخستین مرکز سکونت انسانهاست و گهواره و مرکز تبادل تمدنهای زیادی مانند عیلامی، سومری، آکدی، آشوری، بابلی، مادی، پارسی، یونانی و اسلامی بودهاست.
خلیج فارس از نظر ژئوپولیتیکی (جغرافیای سیاسی)، استراتژیکی (راهبردی)، انرژی و تاریخ و تمدن پهنه آبی مهم و منحصر به فرد در جهان است به نحوی که این آبراه در دورههای تاریخی مختلف دارای اهمیت فراوانی بوده و در عصر باستان و بویژه دوران حاکمیت عیلامیان در مدار توجه قرار گرفت اما مهترین مقطع رونق و شکوفایی اقتصاد و تجارت خلیج فارس دوران هخامنشیان در دوران سلطنت داریوش کبیر و پس از آن عصر ساسانیان است.
نام خلیج فارس از قوم پارس گرفته شدهاست که حدود ۸۰۰ سال قبل از میلاد در خوزستان و فارس حکومت میکردند و قدیمیترین نوشتهای که از این آبراه یاد کرده متعلق به لوگال زاگاسی پادشاه اروک است و در آثاری که از قوم آشور در بینالنهرین حکومت میکردند باقی مانده از این آبراه به 'نامرتو' به معنی آب تلخ یاد شدهاست.
هویت ملی و سرزمینی ایران با خلیج فارس عجین است
اهمیت خلیج فارس تا بدان جا است که در کتیبهها و متون تاریخی کشف شده از اولین تمدنهای شکل گرفته در بین النهرین تا فلات مرکزی ایران به آن اشاره شدهاست؛ اهمیت یافتن راههای دریایی که بواسطه ناامن شدن راههای زمینی در کانون توجه حاکمان وقت قرار می گرفته در کنار جایگاه مهم بازرگانی و تجارت، نقش و اهمیت خلیج فارس را در معادلات حاکمان زمان دو چندان میکردهاست.
یک کارشناس میراث فرهنگی استان بوشهر میگوید: توجه عیلامیان به خلیج فارس در هزارههای پیش از میلاد که آن را به عنوان مادر مقدس می شناختند، در کنار اقدامات اقتصادی و امنیتی هخامنشیان و ساسانیان که بر رونق و شکوفایی اقتصاد تجاری آن افزود، نشان از اهمیت و نقش پر رنگ خلیج فارس دارد.
به گفته "گالیا حق پرست" تاریخ نشان میدهد هویت ملی و سرزمینی ایران با خلیچ فارس به عنوان آبراه استراتژیک عجین شده طوریکه همبستگی و وفاق ملی ایرانیان، امروز با خلیج فارس معنی و مفهوم مییابد.
کرانه های جنوبی و شمالی خلیج فارس در دورههای مختلف تاریخی همواره بخش جدایی ناپذیر از سرزمین ایران بودهاست و در برهههای زمانی گوناگون هنگامی که نظارت سیاسی حکومت مرکزی بر روی کرانهها و سواحل خلیج فارس دچار سستی میشد حکومتهای بومی قدرت یافته در کرانههای جنوبی خلیج فارس به سواحل شمالی و ایرانی نشین نزدیک شده و این مناطق را تحت سیطره خود در میآوردند.
مجموع این اقدامات منجر به اقدامات بازدارنده از سوی حاکمیت سیاسی وقت در ایران می شد و مبانی رفتاری ایران را از برخوردهای تعاملی به تعارضات منطقه ای بدل کرد. در تمامی دوره های تاریخی که ایران پشت سر گذاشته است خلیج فارس نقشی محوری در معادلات سیاسی و اقتصادی ایران ایفا کرده و به نوعی نماینگر وحدت سرزمینی ایرانیان بوده است.
اهمیت خلیج فارس در چهار راه حوادث خاورمیانه به اندازهای مهم بوده و هست که دولت های اروپایی از قرن هفدهم تا ۲۱ ارزش آن را درک کرده به نحوی که لرد کرزن نایب السطنه دولت بریتانیا در هندوستان شناخت منافع سیاسی انگلستان را در گرو شناخت خلیج فارس میدانست و بر ارزش و اهمیت این آبراهه مهم و استراتژیک تاکید می کرد.
نام جعل شده برای خلیج فارس، ریشه تاریخی ندارد
نام جعلی و مخدوشی که برخی با پشتیبانی و حمایت استکبار و صهیونیست برای این آبراه مهم و استراتژیک قلب کردهاند، ریشه تاریخی ندارد و از قرن ۱۹ به بعد که انگلیسی ها فتنه خلیج عربی و فارسی را از زبان یک دیپلمات انگلیسی مطرح میکنند.
سرپرست موزه تجارت دریایی خلیج فارس می گوید: تا زمانی که کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به دلیل نداشتن نفت وضع فقیرانهای داشتند و تنها از راه صیادی روزگار میگذراندند، چیزی به اسم خلیج عربی عنوان نمیکردند چون نه سندی داشتند و افزون براین جرات هم نمی کردند اما از زمانی که به واسطه کشف نفت ثروتمند شدند و توانستند برای خود هویت سازی کنند اقدام به این کار کردند.
به گفته عبدالحسین کنین، عبدالکریم قاسم رئیس جمهوری وقت عراق که میخواست در دل دنیای عرب نفوذ داشته باشد و دیگری جمال عبدالناصر که قبله آمال عربها شده بود و پان عربیسم را توسعه داد از جمله رهبران کشورهای عربی بودند که نام الخلیج العربی را مطرح کردند.
کنین معتقد است: همه ادعاهای صورت گرفته در باره خلیج فارس از سوی کشورهای عربی هیچ سندی ندارد و بیشتر آنها تلاش میکنند با استفاده از ثروتی که دارند برای خود هویت سازی کنند به نحوی که در این هویت سازی بسیاری از کشورهای عربی مانند امارات متحده عربی، قطر، بحرین و عربستان افراد شاخص و دانشمند مسلمان ایرانی را به اسم خود معرفی میکنند.
این کشورها با خرج پولهای هنگفت تلاش میکنند از طریق رسانههای پرمخاطب نام جعلی خلیج العربی را در کتابها و سایر منابع تاریخی بگنجانند و برای اینکه این نام در ذهن مخاطبان حک شود اقدام به برگزاری رویدادهایی مانند جشنواره خلیج عربی، مسابقهها و شورای خلیج عربی میکنند هرچند یقین دارند که این نام جعلی است.
به گفته کنین با توجه به وجود پشتوانه تاریخی نام خلیج فارس به جای مناقشه با این کشورها میتوان از راه فعالیتهای فرهنگی، ارتباط دوستی و تجاری و به نمایش گذاشتن شواهد و آثار تمدنی تاریخی به کشورهای حوزه خلیج فارس به آنها ثابت کرد که این آبراه مهم تاریخی همیشه خلیج فارس بوده و خواهد ماند.
وی ادامه میدهد: امروز این کشورها دشمنی خود را از راه یک واقعیت تاریخی به ما نشان میدهند که می شود با رفت و آمد و ارتباطات فرهنگی و گردشهای علمی مشخص شود که حق با کیست.
خلیج فارس در دورههای تاریخی
خلیج فارس در دورههای تاریخی مختلف دارای اهمیت فراوانی بودهاست در عصر باستان و بویژه دوران حاکمیت عیلامیان خلیج فارس در مدار توجه قرار میگیرد، بندر لیان یا بوشهر امروزی که در کتیبههای عیلامی نیز به آن اشاره شده نقش مهم و محوری را در سیاستهای شاهان عیلامی ایفا میکرد.
کارشناس ارشد میراث فرهنگی استان بوشهر میگوید: پس از دوران سیطره و قدرت عیلامیها مهمترین مقطع رونق و شکوفایی اقتصاد و تجارت خلیج فارس دوران هخامنشیان در دوران سلطنت داریوش کبیر و پس از آن عصر ساسانیان است.
به گفته مجتبی محمدی در دوران هخامنشیان به دلیل اقداماتی که داریوش به منظور رونق و شکوفایی اقتصاد و تجارت خلیج فارس انجام میدهد اهمیت ویژهای دارد و شاهکار داریوش کبیر حفر کانال سوئز بودهاست که با هدف رونق و شکوفایی تجارت خلیج فارس و توسعه حمل و نقل دریایی انجام شد.
این کارشناس میراث فرهنگی ادامه داد: در دوران ساسانیان بنادری مانند سیراف، مهروبان، ریشهر و ابله (بصره) مهمترین بنادری که در خلیج فارس نقش آفرینی کردند و سرزمینهای مورد تعامل تجاری آنان در این دوران شبه قاره هندوستان، شرق آفریقا و چین بوده است.
به گفته محمدی در دوران پس از اسلام نیز مهمترین بندری که در عرصه اقتصاد و بازرگانی خلیج فارس نقش آفرینی میکند بندر سیراف و بازرگانان سیرافی بودند که آنان با خود فرهنگ ایرانی و اسلامی را تا هندوستان، بندر خانفو در چین و شرق آفریقا نیز بردند.
وی یادآور شد: پس از افول سیراف برای قرنها کانونهای تجاری در خلیج فارس از سیراف به کیش، هرمز و بندر عباس منتقل شد و پس از آن در قرن نوزدهم میلادی همزمان با دوران قاجار این بندر بوشهر بود که به معتبرترین لنگرگاه تجاری ایران در خلیج فارس تبدیل شد.
۱۰ اردیبهشت سالروز اخراج پرتغالیها از تنگه هرمز و خلیجفارس و ایران روز ملی خلیجفارس نامگذاری شدهاست.
پرتغالی ها، هلندی ها و انگلیسی ها کشورهای قدرتمند آن زمان بویژه در بخش دریایی بودند که هرکدام به نوبه خود بر بخش هایی از جزایر و بنادر خلیج فارس مسلط شده و برخی بیش از یک تا دو قرن براین مناطق حکمرانی کردند.
پرتغالی ها اولین استعمار گرانی بودند که به خلیج فارس هجوم آوردند و بخشهای عمدهای از جزایر و بنادر آن را تصرف و به پایگاههای نظامی و حکمرانی خود تبدیل کردند.
آنان بویژه در جزایر جنوبی خلیج فارس از جمله هرمز بیشتر حضور داشتند و ظلم و آزار اذیت آنان بر مردم بومی این مناطق به حدی رسید که آنان به ناچار تاب نیاوردند و دست به قیامهای متعددی علیه این اشغالگران و استعمارگران زدند.
در نهایت حکومت مرکزی ایران در زمان شاه عباس صفوی امام قلی خان سردار مبارز خود را با سپاهش روانه مبارزه با استعمار گران در جزیره هرمز کرد و این فرمانده شجاع به کمک نیروهای مردمی با تجاوزگران و استعمارگران پرتغالی موفق به شکست آنها و بیرون راندنشان از جزیره هرمز و خلیج فارس شد.
در ۲۲ تیرماه ۱۳۸۴، بنا به مصوبه هیات دولت روز دهم اردیبهشت سالروز اخراج پرتغالیها از خلیج فارس به عنوان روز ملی خلیج فارس نامگذاری شد.
دهم اردیبهشت در تاریخ ایران یادآور ازخودگذشتگی های ملت سرافراز ایران و فرار اشغال گران متجاوز پرتغالی بعد از ۱۱۷ سال تسلط جابرانه بر سواحل جنوبی کشوراست.
نظر شما