نقاشی طبیعت بیجان برای نخستین بار در نقاشی رنسانس شمال اروپا و همچنین در نقاشی باروک به تدریج از سده ۱۶میلادی ظاهر شد اما این نوع از نقاشی در ایران از دستاوردهای بی بدیل مکتب کمالالملک است و بعد از وی این شیوه در ایران تجلی یافت، یکی از بزرگترین شاگردان کمالالملک که توانست این شیوه را به حد کمال برساند، اسماعیل آشتیانی بود در واقع وی هنرمندی طبیعتگرا و پیرو مکتب کمال الملک بود و بسیاری از آثار خود را مستقیماً از روی طبیعت و به کمک مدل زنده میکشید.
زندگینامه و تحصیلات
اسماعیل آشتیانی متخلص به شعله در ۱۲۷۱ خورشیدی در تهران دیده به جهان گشود. وی فرزند شیخ مرتضی آشتیانی و نوه حاج میرزا حسن آشتیانی بود با اینکه در خانواده روحانی به دنیا آمد و در ابتدا در مدارس حوزوی بود اما پس از آنکه علوم ابتدایی را در مدرسه اسلام و متوسطه را در دارالفنون به پایان رساند به نقاشی پرداخت، وی ابتدا نزد مصور الممالک میرمنصور و میرزاحاج آقا نقاش باشی و محروم شیخ المشایخ، نقاشی آموخت. او که بسیار علاقمند به نقاشی بود در آغاز با استفاده از تصاویر شاهنامه فردوسی نقاشی های تقلیدی می کشید و بعد از مدتی روش و سبک مقدماتی هنر را در مدرسه صنایع مستظرفه نزد کمالالملک و در مدت سه سال فرا گرفت، استعداد و هنر وی باعث شد که در ۱۲۹۶ خورشیدی از طرف استاد خود ابتدا و کمی پس از آن به معاونت مدرسه انتخاب شود و پس از بازنشستگی کمال الملک در ۱۳۰۷ خورشیدی به ریاست مدرسه رسید. وی در طول مدیریت خود، آموزش درس هایی مانند مینیاتورسازی، تذهیب، تاریخ هنر و قواعد مناظر و مرایا را به دروس مدرسه افزود و کتابخانه ای را نیز در آنجا افتتاح کرد.
سفر به اروپا
آشتیانی در ۱۳۰۹خورشیدی به اروپا سفر کرد. در این سفر که بیشتر به قصد بررسی و کسب تجربه انجام گرفت، به درخواست شرکت فیلم برداری «اوفا» در آلمان از برخی هنرپیشگان معروف آن شرکت، تک چهره هایی تهیّه کرد که بسیار مورد توجّه قرار گرفت و به پیشنهاد استخدام در آن شرکت و اقامت دائم در آلمان منجر شد اما آشتیانی نپذیرفت و پس از پایان تکمیلات تحصیلی به ایران بازگشت.
فعالیتهای آموزشی و موفقیتها
آشتیانی بعد از بازگشت به تهران در دانشکده ادبیات و دانشسرای عالی مدرسه دارالفنون، به تدریس پرداخت. خدمات آموزشی و فرهنگی این هنرمند نامدار سبب شد که در ۱۳۲۵خورشیدی از طرف شورای عالی فرهنگ به وی نشان درجه اول هنر داده شود. آشتیانی همچنین در نمایشگاه هنرهای زیبای ایران که به دعوت انجمن روابط ایران و شوروی(سابق) صورت گرفته بود، موفق به دریافت نشان و مدال درجه اول هنر شد و شورای عالی فرهنگی نیز ارزش هنری او را برابر با دکتری تشخیص داد. این هنرمند توانا با کمک عده ای از هنرمندان، انجمن هنرمندان ایران را تاسیس کرد و پس از چند ماه به ریاست آن انتخاب شد. او همچنین هنرستانی به نام هنرستان کمال الملک بنیاد نهاد. این مراکز از جمله نهادهایی بودند که آشتیانی از بانیان آن به شمار می آمد.
نگاهی به ویژگی آثار هنری آشتیانی
توانایی قابل توجه در طراحی، هماهنگی رنگها و بهکارگیری ذوق شاعرانه از ویژگیهای آثار اوست. نقش اسماعیل آشتیانی در تحکیم جایگاه نقاشی رئالیستی و طبیعتگرا در ایران قابل توجه است. او درگیر سوژههای تزیینی، اشرافی و درباری نشد؛ بلکه بیشتر صحنههایی از زندگی روزمره، مردمان کوچه و بازار و همچنین طبیعت را مورد توجه قرار میداد. دقّتِ دیدِ هنری، قدرت طراحی، رنگهای متناسب و به کار گرفتن ذوق شاعرانه از ویژگیهای نگارگری اوست. گرچه بیشتر تابلوهای او رنگ روغنی است، اما در کار آبرنگ و سیاه قلم نیز توانا بود. آشتیانی در خلق آثار خود از استادش کمال الملک بسیار تاثیر پذیرفته است. تأثیر روش و سبک هنری استاد کمال الملک در آثار استاد آشتیانی به گونهای است که وی گاه در انتخاب موضوع تابلوها نیز از کمال الملک پیروی می کرد. تشابه دید و موضوع تابلوهای فالگیر و میرزاهادی خوشنویسِ کمال الملک، با تابلوهای قهوه خانه و نامه نویسِ آشتیانی از این نمونهها هستند. البته با وجود اینکه سبک کار آشتیانی در نقاشی همان سبک کمال الملک است اما وی به جنبه شاعرانه نقاشی توجه و اهمیت خاصی می داد و ۲ تابلوی «ترقی معارف ایران» و «حافظ» بهترین گواه این مدعا است.
روئین پاکباز، هنرمند و پژوهشگر هنر درباره مکتب کمالالملک و این نحله هنری میگوید: «مکتب کمالالملک اصطلاحی است، برای توصیف آثار شاگردان کمالالملک و پیروان راه و روش او. اسماعیل آشتیانی، وزیری، حیدریان، شیخ، یاسمی، محمود اولیا، علیاکبر نجمآبادی، یحیی دولتشاهی، محسن سهیلی و ... در این مکتب جای دارند. اینان- به پیروی از کمالالملک- کمال مطلوب خود را در هنر رافائل، تیسین، روبنس و رمبرانت میجستند؛ اما در عمل، راه هنر آکادمیک سده نوزدهم اروپا را دنبال میکردند. بنابراین، آمیختهای از کلاسیسیسم سطحی و ناتورالیسم آشکار همراه با نوعی احساساتیگری شبه رمانتیک را در کارشان میتوان دید. اغلب آنها در دبیرستانها، هنرکدهها و آموزشگاههای خصوصی به کار تدریس مشغول بودند و حتی دست به انتشار کتابهای راهنمای نقاشی و طراحی میزدند. بهطورکلی، «مکتب» آنها در مدتی بیش از ۷۰ سال، هنر معاصر ایران را زیر نفوذ داشت و هنوز هم نقش مهمی در هدایت فرهنگ و سلیقه هنری عمومی ایفا میکند... تقریباً همه شاگردان در موضوعهای تکچهره، طبیعت بیجان و منظره کار کردهاند و نیز جملگی تمایلی به مردمنگاری از خود نشان دادهاند.
خلق آثار هنری
آشتیانی در ۱۳۲۸ خورشیدی با آنکه بیش از ۵۷ سال نداشت به سبب خستگی جسمی و روحی به درخواست خود بازنشسته شد؛ اما کوشش هنری و فرهنگی وی پایان نپذیرفت و عضویت او در شورای عالی فرهنگ و هنرهای زیبا و انجمن ادبی فرهنگستان ادامه یافت. وی در این دوره در کارگاه شخصی خود، به پدید آوردن آثار تازهای مانند: تابلوهای تک چهره از خودش، نامه نویس، بهلول در خواب، پرنده های تیرخورده، نوازنده آکوردئون و… پرداخت. از دیگر تابلوهای معروف آشتیانی میتوان قهوهخانهها و حافظ را نام برد که اکنون در موزه شیراز نگهداری می شود. آخرین اثر نقّاشی این هنرمند ادیب، تک چهره همسرش بود که ناتمام ماند. این هنرمند خلاق بیش از ۱۰۰ تابلو خلق کرد که بخشی از آنها، توسط وی به کتابخانه مجلس شورای ملی اهدا شد و تعدادی نیز در موزه ها و مجموعه های خصوصی و نزد خانواده او نگهداری میشود.
آثار وی در دوران زندگی و پس از درگذشت او در چندین نمایشگاه، مانند نمایشگاه هنرهای زیبای ایران به کوشش انجمن روابط فرهنگی ایران و شوروی (۱۶ بهمن ۱۳۲۴ تا ۱۰ فروردین ۱۳۲۵)، نمایشگاه آثار آشتیانی در انجمن ایران و امریکا (آبان ۱۳۳۳ و اسفند ۱۳۴۹)، نمایشگاه آثار نقاشان ایرانی در باشگاه مهرگان (آبان ۱۳۳۳) و نمایشگاه آثار نقاشان نخبه معاصر ایران در مجلس شورای ملی (اسفند ۱۳۵۱) در معرض دید عموم گذاشته شد.
آشتیانی علاوه بر نقاشی در شاعری نیز توانا بود و تخلص شعله را برای خود برگزید. از جمله آثار وی در وادی شعر و ادب و پژوهش میتوان به شرح حال و تاریخ حیات کمال الملک، دیوان اشعار، سفرنامه اروپا، اختراع الفبایی بر مبنای حروف فارسی برای اصلاح خط، مناظر و مرایا، ادعیه قرآن یا احسن الأدعیه، تصحیح دیوان منوچهری دامغانی، تصحیح دیوان امیرخسرو دهلوی، نماز در اسلام و منتخباتی از رباعیّات خیّام، ترانه های باباطاهر، صائب، حافظ اشاره کرد.
خاموشی:
سرانجام این هنرمند برجسته در اردیبهشت ۱۳۴۹خورشیدی دیده از جهان فروبست و در صحن حضرت عبدالعظیم (ع) به خاک سپرده شد.
نظر شما