در ادامه یادداشت ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۰ روزنامه آرمان ملی به قلم عبدالرضا فرجیراد تحلیلگر مسایل ژئوپولیتیک می خوانیم: در ماههای اخیر چند فاکتور مهم وارد صحنه سیاسی نظام بینالملل و نظام سیاسی منطقهای شده است. فاکتور اول مربوط به شکست دونالد ترامپ و پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا است. دولت جدید این کشور در استراتژی ملی، دیپلماسی را مبنای کار خود قرار داده است؛ سیاستی متفاوت از دولت ترامپ. وقتی وزیر امور خارجه ایران به کشورهای قطر، عراق و عمان سفر میکند با رویکرد دیگری به آن نگاه میشود؛ به ویژه آنکه بر اساس استراتژی دیپلماسی تحولات جدیدی رقم خورده و شاهد انجام مذاکرات برجامی در وین هستیم که تلاشها برای رسیدن به نتیجه ادامه دارد. از همین رو کشورهای منطقه نیز با دقت مسائل جاری را رصد کرده و درمییابند دیپلماسی مهمترین محور دولت جدید آمریکاست و از همه مهمتر ایران در حال خروج از بنبست است که در این صورت وزن ژئوپولیتیکی ایران در منطقه تغییر خواهد کرد.
بر همین اساس اگر در مذاکرات شاهد پیشرفت باشیم بر معادلات کشورهای عربی تأثیر خواهد گذاشت و از میزان تخاصم بین ایران و آمریکا کاسته خواهد شد و در همین حین واشنگتن با خیال آسودهتر میتواند نیروهایش را از عراق خارج کند. البته واشنگتن برای تداوم نفوذ سیاسی و اقتصادی خود در عراق تلاش خواهد کرد و بهطور طبیعی مانند دورههای قبل وقتی موعد انتخابات در عراق فرا میرسد، بالطبع تهران و واشنگتن قادر خواهند بود برای برقراری آرامش در عراق برای برگزاری انتخابات بهطور مستقیم یا غیرمستقیم همکاریهای لازم را به عمل آورند. عراق نیز درحال حاضر رویکرد دقیقتر و سنجیدهتری نسبت به گذشته دارد، سفر وزیرخارجه ایران به عراق در حالی انجام میگیرد که دو کشور ایران و آمریکا در اوج تنشها با یکدیگر نبوده و در حال حل و فصل مسائل برجامی هستند.
فاکتور دوم به کشورهای جنوب خلیجفارس برمیگردد که در تحولی با روی کار آمدن دولت بایدن وزن ژئوپولیتیکی قطر افزایش یافته و در آن سو وزن ژئوپولیتیکی کاهش مییابد. عربستان سعودی که در برههای به همراه متحدانش از جمله امارات متحده عربی و بحرین برای همراه کردن قطر به دنبال تنبیه کردن این کشور بوده دیگر نمیتواند این رویه را دنبال کند. با وجود تلاشها برای بهبود سطح روابط دوحه و ریاض، اینطور به نظر میرسد که قطریهای خواستار آن نیستند که مانند گذشته به عربستان نزدیک شوند. اگرچه به دنبال روابط خوب هستند اما نمیخواهند مانند گذشته تحتسلطه سعودیها باشند. در رابطه با عمان نیز این کشور همواره سعی داشته سیاستی را در قبال ایران اتخاذ کند؛ اما در حال حاضر متوجه شدهاند وزن ژئوپولتیکی ایران در حال افزایش است. سعودیها که زمانی حاضر به انجام مذاکره با ایران نبودهاند هماکنون از طریق عراق با ایران وارد گفتوگو شدهاند. در هفتهها و ماههای اول دولت بایدن تلاش خود را به کار بسته تا به نحوی به آمریکا نزدیک شوند، اما وقتی از مصمم بودن و عزم آمریکا برای به نتیجه رسیدن مذاکرات وین آگاه شدند چارهای جز تغییر رویه پیدا نکردند. آمریکا هنوز تصمیم جدی در رابطه با عربستان اتخاذ نکرده و تنها این مساله را عنوان مطرح کرده که طرف صحبتشان در عربستان پادشاه این کشور است؛ پادشاهی که قادر به سخن گفتن نیست و از طرفی تاکنون از گفتوگو با محمد بن سلمان ولیعهد این کشور امتناع ورزیدهاند.
بنابراین این نگرانی در عربستان وجود دارد که آینده حاکمیت در آن کشور متعلق به چه کسی خواهدبود. عربستان که بزرگترین دشمن خود را ایران میداند و در سالهای اخیر شیطنتهایی نیز داشته و همچنین باعث باز شدن پای رژیم صهیونیستی به خلیجفارس شده هماکنون سرش به سنگ خورده و تصمیم به گفتوگو با ایران گرفته است. اظهارنظر اخیر بن سلمان نیز نشان داده که سعودیها مانند مذاکرات وین حاضرند در روابط خود با ایران تجدیدنظر کنند. در این مسیر میزان پیشرفت مذاکرات تهران و ریاض بستگی به میزان پیشرفت مذاکرات در وین دارد. در نتیجه حضور آقای ظریف به عنوان وزیرامور خارجه ایران در کشورهای عربی در زمانی صورت میگیرد که شرایط بینالمللی و منطقهای در رابطه با ایران در شرف تغییر است؛ تغییراتی که در آینده میتواند با رفع تحریمها همراه با دستاوردهایی تازه باشد.
نظر شما