پایان دلگرمی ریاض به حمایت کاخ سفید

تهران- ایرنا- مرکز پژوهشی موسسه «کوئینسی» در تحلیل خود پیرامون تغییر رویکرد عربستان نسبت به مذاکره با ایران آورده‌ است: خاورمیانه دیگر در اولویت سیاست‌ های ایالات متحده قرار ندارد؛ اکنون مشخص شد اگر ایالات متحده یک گام نظامی از منطقه عقب برود، دیپلماسی در خاورمیانه یک گام به سمت جلو حرکت خواهد کرد.

موسسه «کوئینسی» [۱] در گزارشی به دلایل تغییر جهت ناگهانی دربار سعودی نسبت به ایران و تمایل پادشاهی این کشور برای مذاکره با تهران پرداخته و آورده است: «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی هفته گذشته به تلویزیون سعودی گفت «ما به دنبال ایجاد روابط خوب با ایران هستیم و با شرکایمان در منطقه همکاری می کنیم تا اختلافات با تهران را برطرف کنیم». در ادامه این گزارش که به قلم «تریتا پارسی» نگاشته شده است، می خوانیم:  این درحالی است که تنها چهار سال قبل پادشاهی سعودی نواهای متفاوتی را سر می داد و مذاکره با ایران را غیر ممکن بیان می کرد. 

مرکز پژوهشی کوئینسی با طرح این پرسش که چه چیزی تغییر کرده است تا گردش ۱۸۰ درجه ای در رویکرد ریاض ایجاد شود؟ نوشت: عامل مهمتر از دیگر مسایل این است که نشانه هایی پرقدرت وجود دارد که ایالات متحده قصد دارد تا تمرکز خود را از روی خاورمیانه بردارد.  با اینحال آمریکا به شرکای امنیتی خود در این منطقه اطمینان داده است که به حمایت بدون قید و شرط از آن ها ادامه می دهد. رویگردانی واشنگتن از درگیری بیشتر در منازعات و لایه های تنش متحدان خاورمیانه ای آن، کشورهای قدرتمند منطقه را مجبور کرده است به تکاپو در زمینه بهره گیری از دیپلماسی باشند. برخلاف پیش بینی های آخرزمانی نهادهای سیاست خارجی در واشنگتن، با عقب نشینی نظامی ایالات متحده از منطقه هرج و مرج ایجاد نشد و در مقابل دیپلماسی منطقه ای قوت گرفت. حال ناگهان دیپلماسی منطقه ای به گزینه مطلوب شرکای امنیتی کاخ سفید در خاورمیانه تبدیل شده است.

طبق این تحلیل، اظهارات نرم محمد بن سلمان به احتمال زیاد ارجاعی به گفت و گوهای محرمانه ایران و همسایگان عرب آن در عراق بود که نخستین بار از سوی روزنامه «فایننشال تایمز» فاش شد و هدف آن کاهش تنش ها و پایان دادن به جنگ در یمن بیان گردید. «مصطفی الکاظمی» نخست وزیر عراق از خود علاقه شدیدی برای کاهش تنش میان تهران و ریاض نشان داده است زیرا درگیری و جنگ نیابتی در سراسر منطقه با خود خطر بی ثبات سازی بیشتر عراق را به دنبال دارد. وی به همین دلیل زمینه را برای مذاکره ایران و عربستان را فراهم کرده است. ابتدا مقام های سعودی ماجرا را تکذیب کردند اما ایران از اظهارنظر در مورد آن خودداری و تنها به ذکر این نکته بسنده کرد که از گفت وگو با ریاض استقبال می کند. با اینحال اثبات شد که تکذیب ریاض نادرست بود و گزارش فایننشال تایمز تنها قله کوه یخی را نشان داده بود. 

در بخش دیگری از گزارش کوئیسنی آمده است: دلیل دوم خوش بینی آن است که نطفه این مذاکرات منطقه ای از درون آن و با هدایت خود قدرت های منطقه ای شکل گرفته است. یعنی این اقدام از سوی قدرت های بزرگ خارج از منطقه به آن ها تحمیل نشده است و از سوی دیگر کشورها هم هدایت نمی شود. همانطور که تحلیلگران این مرکز پژوهشی پیشتر هم عنوان کردند رهبری و مالکیت منطقه ای این روند، ضامن موفقیت و دوام این ابتکار است.

با این حال بدان معنی نیست که آمریکا در آن نقشی نداشت اما این نقش به صورت متعارف در چارچوب ساختار سیاست خارجی آمریکا صورت نگرفت. عامل مهم این نبود که آمریکا بر حمایت از ریاض در مقابل تهران در هر طرح دیپلماتیکی در منطقه تصریح کرد بلکه برعکس این موضوع باعث تسریع مذاکرات شد زیرا علایم بیشماری وجود دارد که نشان می دهند ایالات متحده به دنبال جدایی نظامی از تحولات خاورمیانه است.

کوئینسی افزود: جو بایدن از مدت ها قبل نسبت به حضور نظامی آمریکا در منطقه و روابط با شرکایی که می خواهند ایالات متحده را به مشاجرات و برنامه های خود وارد کنند، تردید پیدا کرده است. وی در سال ۲۰۱۴ ترکیه، عربستان سعودی و امارات متحده را در مورد هزینه های هنگفت شان برای برکناری «بشار اسد» در سوریه مورد سرزنش قرار داد. وی در جریان مبارزات انتخاباتی سال ۲۰۲۰ خود نیز متعهد شد که بیشتر سربازان آمریکای را از افغانستان خارج می سازد؛ کمک ها به عربستان در جنگ علیه یمن را متوقف می کند و دوباره به توافق هسته ای می پیوندد.

به اعتقاد نویسنده گزارش، این سه تصمیم به طور دقیق دستور کار دولت آمریکا در زمینه کاهش نقش در منطقه را نمایش می گذارند.

در بخش دیگری از تحلیل کوئینسی آمده است: پیام برای قدرت های منطقه ای غیرقابل تصور بود «خاورمیانه تنها در این حد برای دولت بایدن اولویت دارد تا راه های کاهش درگیری و گرفتاری ایالات متحده در آن منطقه را پیدا کند». یک مشاور غیررسمی بایدن هم به نشریه پلیتیکو گفت که آن ها بسیار هدفمند رفتار می کنند تا به مسایل خاورمیانه کشانده نشوند.

این پیامی برای قدرت های منطقه ای بود تا به دنبال دیپلماسی با رقبایشان باشند؛ البته فرصت دیپلماتیک همیشه وجود داشت اما شرکای آمریکا به دلیل دلگرمی داشتن از پشتیبانی واشنگتن به آن توجه نداشتند. آن ها کسب حمایت آمریکا را به مذاکره با ایران ترجیح می دادند زیرا ممکن بود مصالحه ای دردناک را به همراه داشته باشد. حال رویکرد بایدن در مورد خاورمیانه دلگرمی به واشنگتن را غیرقابل اعتماد کرده است. در همین راستا ناگهان دیپلماسی منطقه ای به گزینه مطلوبی برای شرکای منطقه ای ایالات متحده تبدیل شد. 

به نوشته کوئینسی، درس آموزنده این تحولات آن است که اگر ایالات متحده یک گام نظامی از خاورمیانه به عقب بردارد، شرکای منطقه ای آن یک گام دیپلماتیک به سمت جلو حرکت خواهند کرد. البته این به معنای موفقیت دیپلماسی منطقه ای نیست. مسوولیت کسب موفقیت در مرحله نخست باقدرت های منطقه است و نه ایالات متحده. این یک پیروزی برای آمریکا و خاورمیانه به شمار می رود. 

[۱] مرکز پژوهشی موسسه کوئینسی «The Quincy Institute»  خود را یک اتاق فکر اقدام محور معرفی می کند که ایجاد پایه و اساس سیاست خارجی جدیدی را بر مبنای تعامل دیپلماتیک و مهار نظامی دنبال می کند. این مرکز پژوهشی شرایط کنونی را فرصتی منحصربفرد برای تنظیم دوباره سیاست خارجی ایالات متحده برپایه منطق و انسانیت می داند.  این موسسه بر این باور است که سیاست خارجی ایالات متحده از هر مفهوم قابل دفاع در حوزه منافع و احترام مناسب برای حقوق و شرافت بشری به دور است. رهبران سیاسی این کشور به نحو فزاینده ای ارتش را بسیار پرهزینه، غیرکارآمد و بی رویه در نقاط مختلف جهان مستقر می کنند و جنگ را به پدیده ای عادی تبدیل کرده اند و سلطه مسلحانه را هدف خود قرار داده اند.

*انتشار این مطلب به معنای تایید محتوای آن نیست.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha