روزنامه آرمان ملی یکشنبه ۱۹ اردیبهشت، با آیت الله سید حسین موسوی تبریزی دبیر کل مجمع مدرسین و محققین حوزه علیمه قم در خصوص بررسی فضای انتخاباتی و تایید یا رد صلاحیت نامزدها به گفت وگو پرداخت و نوشت: مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم، متشکل از روحانیون مدرس و محقق حوزه علمیه- قم است که با مشی «اصلاحطلبی، تغییر و اصولگرایی انقلابی اصیل» به فعالیت سیاسی در حوزه عمومی کشور و البته حوزه علمیه قم میپردازد. این جریان سیاسی و مذهبی فارغ از اقدامات فرهنگی و مذهبی، همچون چاپ کتابهای اصلاح دینی، برگزاری جلسات سخنرانی و... در میان اصلاحطلبان کشور نیز جایگاهی ویژه دارد و در انتخابات و جریانات سیاسی همراه با اقدامات و بیانیهها و حمایتها، همراه با دیگر اصلاحطلبان مشی و روش اصلاحطلبی را پیگیری کرده و در شرایط کنونی نیز در نهاد اجماعساز نماینده دارند. وی در این گفت وگو تأکید میکند: «تجربه نشان داده کسانی که از کانال شورای نگهبان عبور کردهاند نیز پس از اینکه به ریاستجمهوری رسیدهاند اقداماتی انجام دادهاند که سبب دلسردی بیشتر مردم شده است. بنده معتقدم قانون اساسی در این زمینه به شکل صحیحی تفسیر نشده است. براساس قانون نباید تنها به دلیل اینکه صلاحیت افراد احراز نشده آنها را ردصلاحیت شوند».
چرا در حالی که گزینههای مختلفـی برای حضور در انتخابات اعلام آمـادگی کردهاند هنوز فضای جامعه انتخاباتی نشده است؟
معتقدم هنوز برای شور و نشاط انتخاباتی در کشور دیر نشده و در زمان باقی مانده تا برگزاری انتخابات میتواند شرایط به شکل دیگری رقم بخورد. بهصورت طبیعی کاندیــداهای انتخاباتی برنامههای اصلی خود را بهروزهایی نزدیک به برگزاری انتخابات موکول میکنند و به همین دلیل این احتمال وجود دارد که در آستانه برگزاری انتخابات فضای کشور دوباره مانند گذشته رنگوبوی انتخابــاتی به خــود بگیــرد. هنوز گزینههای مطرح در انتخابات ثبتنام نکردهاند. این در حالی است که با ثبتنام کاندیدای ریاستجمهوری بسیاری از گمانهزنیهای انتخاباتی رنگ واقعیت به خود خواهد گرفت. پس از این مرحله شورای نگهبان صلاحیت افراد را بررسی میکند که در شرایط فعلی نقش تعیینکنندهای در انتخابات دارد. در شرایط کنونی برخی برای خود در انتخابات تبلیغات میکنند که هنوز تایید یا عدمتاییدصلاحیت آنها در هالهای از ابهام قرار دارد و امکان دارد تأیید نشوند. به همین دلیل نیز مردم از وضعیت آنها اطمینان ندارند و برای همین به اینگونه تبلیغات اهمیت نمیدهند. بنده این وضعیت را غیرطبیعی نمیدانم و معتقدم در گذشته نیز وضعیت تاحدودی مثل امروز بوده است. به عنوان مثال در مقطعی که آقای هاشمی در انتخابات حضور داشتند مردم شرایط را درک میکردند که رقبای ایشان نیز به مرور زمان از انتخابات کنارهگیری میکنند. به همین دلیل نیز شور و نشاط انتخاباتی زیادی از خود نشان نمیدادند و از شرایط اطمینان داشتند. در سال۱۳۷۶ نیز کاندیدای هر دو جریان سیاسی مشخص بود. کاندیدای جریان اصلاحات آقای خاتمی بود و در طرف مقابل آقای ناطقنوری گفتمان اصولگرایی را نمایندگی میکرد. در چنین شرایطی مردم از مدتها قبل کاندیدای خود را میشناختند و تکلیف خود را میدانستند.
آیا مشکلات اقتصادی مردم روی شـرایط فعلی تأثیر منفی نگذاشته است؟
این اتفاق افتاده و به همین دلیل مردم نسبت به انتخابات شور و نشاط ندارند. به هر حال شرایط زندگی برای مردم مناسب نیست و مردم با چالشهای مختلفی بهخصوص در زمینه اقتصادی مواجه هستند. از سوی دیگر شرایط زندگی در پاندومی کرونا نیز روی این وضعیت تأثیرگذاشته و فعالیتهای اجتماعی و مدنی مردم را محدودتر کرده است. مردم در صحنه انتخابات حاضر خواهند شد. شاید این حضور مانند گذشته نباشد اما اتفاق خواهد افتاد. در شرایط کنونی که کشور در مقطع تعیینکنندهای قرار دارد مردم با خود فکر خواهند کرد که حضور در انتخابات بیشتر به سود کشور و مردم است یا عدمحضور آنها. اگر مردم به دنبال سیاستهای خوب و سیاستورزهای خوب هستند باید در انتخابات، خودشان این افراد را انتخاب کنند. با عدمحضور در انتخابات نمیتوان منتظر تغییر و تحول در جامعه بود. اگر قرار است تغییری رخ بدهد باید به وسیله انتخابات و صندوقهای رأی صورت بگیرد.
جریانهای سیاسی تازه فعالیتهای خود را آغاز کردهاند و به همین دلیل باید منتظر روزها و هفتههای آینده باشیم که در نهایت جریانهای سیاسی روی چه گزینههایی اجماع خواهند کرد. هنــوز بــرای حضور مردم در انتخابات دیر نشده است. اصلاحطلبان فعالیتهای انتخاباتی خود را در قالب جبهه اصلاحات ایران ساماندهی کردهاند که این جبهه در حال بررسی کاندیدای مورد نظر است. این در حالی است که جریان اصولگرایی هنوز به صورت جدی به بررسی کاندیدا ورود نکرده است. از سوی دیگر تعدد کاندیدا در جریان اصولگرایی این جریان را با تردید مواجه کرده است.
چرا همه نگاهها در انتخابات ریاسـتجمهــوری به عملکرد شورای نگهبان دوخته شده و تصمیمات این جریان نقش تعیین کنندهای در سرنوشت انتخابات پیدا کرده است؟
در انتخابات آبروی افراد مطرح است و کسانی که از یک کاندیدا حمایت میکنند با توجه به سوابق مدیریتی، تحصیلی و اخلاقی از وی حمایت میکنند. در چنین شرایطی شورای نگهبان باید همه جوانب عملکرد خود را در زمینه تاییدصلاحیتها در نظر بگیرد. نباید شرایط به شکلی باشد که براساس برخی مسائل که دارای ابهام است، افراد ردصلاحیت شوند و پس از آن به شکایتهای صورت گرفته نیز توجه لازم نشود. تجربه نشان داده کسانی که از کانال شورای نگهبان عبور کردهاند نیز پس از اینکه به ریاستجمهوری رسیدهاند اقداماتی انجام دادهاند که سبب دلسردی بیشتر مردم شده است. بنده معتقدم قانون اساسی در این زمینه به شکل صحیحی تفسیر نشده است. براساس قانون نباید تنها به دلیل اینکه صلاحیت افراد برای آنها احراز نشده آنها را ردصلاحیت کنند. اگر ردصلاحیت افراد براساس تخلفات آنها در گذشته صورت بگیرد و شورای نگهبان مدارک مستند را در اختیار افراد قرار بدهد فردی که ردصلاحیت شده اقناع میشود و دیگر به دنبال تقابل نخواهد بود. این در حالی است که اگر چنین اتفاقی رخ ندهد و براساس سلیقه سیاسی در این زمینه تصمیمگیری و عنوان شود تنها به دلیل اینکه برای ما ثابت نشده پس این افراد ردصلاحیت هستند شرایط شکل دیگری به خود میگیرد. در چنین وضعیتی افراد نهتنها اقناع نمیشوند؛ بلکه در تقابل قرار میگیرند. کسی نمیتواند درباره ایمان باطنی افراد قضاوت کند؛ بلکه آنچه وجود دارد ظاهر است. نباید مسلمان را به دلایل مبهم ردصلاحیت کرد و به آنها عنوانهای ناصواب داد. در دهههای اخیر این مسأله در کشور گاه دیده شده است که به دلایل خاص افراد تایید نمیشوند. بدونتردید تا زمانی که این مشکل حل نشود نمیتوان نسبت به حل مشکلات جامعه و حضور پرشور مردم در انتخابات امیدوار بود. در چنین شرایطی باید منتظر حذف نخبگان کشورباشیم.
شورای نگهبان در ابتدای انقلاب با چه هدفی تأسیس شد و آیا در طول چهار دهه گذشته در مسیری که مورد تأیید حضرت امام و قانـون بود، حرکت کرد؟ دیدگاههای حضرت امام نسبت به شورای نگهبان به چه صورت بود؟
در ابتدای انقلاب، چنین وضیعتی وجود نداشت و این شورا به این منظور با دستور حضرت امام تشکیل شد که صلاحیت افراد را برای مسئولیتهای مختلف مورد بررسی قرار بدهد که با مبانی قانون اساسی و آرمانهای انقلاب هماهنگ باشد. این رسالت اصلی و اولیه شورای نگهبان بوده است. در زمان حیات حضرت امام نیز تا حدود زیادی این اتفاق رخ میداد و حضرت امام اجازه نمیدادند آبروی افراد تحتالشعاع قرار بگیرد.
حتی بنده به خاطر دارم در زمان انتخابات مجلس هنگامی که صلاحیت یک یا دو نفر از نیروهای انقلاب را رد کرده بودند حضرت امام نسبت به این موضوع واکنش نشان دادند. این افراد عنوان کرده بودند قصد دارند از خود دفاع کنند. به همین دلیل نیز حضرت امام یک نفر را به عنوان نماینده خود فرستادند که دفاعیات این افراد را بشنود و به حضرت امام منتقل کنند. آقای انصاری از طرف حضرت امام به وزارت کشور رفتند و پس از شنیدن سخنان کسانی که ردصلاحیت شده بودند خدمت حضرت امام عنوان کردند که دلایل ردصلاحیت این افراد معتبر و دقیق نیست. در چنین شرایطی حضرت امام با ردصلاحیت این افراد مخالفت کردند و اجازه دادند در انتخابات شرکت کنند. حتی درباره آقایان کروبی و بیات نیز مسائلی مطرح شده بود که مورد تأیید حضرت امام قرار نگرفت و در نهایت این افراد نیز در انتخابات شرکت کردند. پس از رحلت حضرت امام نیز مواردی وجود داشت که برخی افراد ردصلاحیت شدند اما حضرت آیت ا... خامنهای اجازه دادند این افراد در انتخابات حضور پیدا کنند. اینکه عنوان میشود باید صلاحیت افراد برای ما اثبات شود به معنای این است که اعضا به صلاحیت هر کسی که شک کردند این شک باعث میشود آن فرد تایید صلاحیت نشود. از نظر احکام اسلامی فعل مسلمان به صحت لازم است؛ مادامی که خلاف آن ثابت شده باشد. خلاف آن نیز نیازمند دلیل و مستندات است.
دیدگاه حضرت امام درباره دخالت نظامیان درسیاست چیست؟ چرا در شرایط کنونی گزینههای متعدد نظامی برای ورود به انتخابات ریاستجمهوری اعلام کاندیداتوری میکنند؟ آیا این رویکرد در راستای منویات حضرت امام است؟
حضرت امام برای دیدگاه خود در این زمینه دلیل داشتند و معتقد بودند افراد نظامی به دلیل اینکه از رسالت اصلی خود که نظامیگری و حفاظت از تمامیت ارضی کشور است، بازمیمانند و به همین دلیل بهتر است که نظامیان در سیاست دخالت نکنند. البته حضور نظامیان در انتخابات خلافشرع نیست و نظامیان نیز مانند اقشار مختلف مردم میتوانند در انتخابات شرکت کنند. در قانون اساسی نیز هیچ منعی برای حضور نظامیان در سیاست وجود ندارد. نکته دیگر اینکه اگر نظامیان وارد سیاست شوند، ممکن است اعتماد مردم نسبت به نظامیان کاهش پیدا کند. همه روسایجمهوری که تاکنون در ایران قدرت را در اختیار داشتهاند در طول زمان دچار تغییراتی شدهاند و شرایط ورود و خروج آنها متفاوت بوده است. برخی از این افراد اقداماتی را انجام دادهاند که مورد قبول و پسند مردم نبوده است. البته افرادی نیز وجود داشتهاند که پس از ریاستجمهوری در عمل به شکلی رفتار کردهاند که محبوبیت آنها بیشتر هم شده است. در چنین شرایطی هنگامی که برخی افراد ردصلاحیت میشوند سبب بدبینی مردم میشود.
گمانهزنیهای انتخاباتی نشان میدهد دو رئیس قوا، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و بسیاری از افرادی که در گذشته سمتهای کلیدی داشتهاند و عملکرد آنها برای مردم مشخص است به احتمال زیاد وارد رقابتهای انتخاباتی خواهند شد. چرا این علاقه برای کسانی که عملکرد آنها برای مردم مشخص است ایجاد شده که میتوانند در قامت رئیس جمهور مشکلات مردم و کشور را حل کنند؟
به نظر میرسد این افراد احساس میکنند میتوانند به کشور خدمت کنند. از سوی دیگر خود این افراد باید هدف از حضور در انتخابات را مشخص کنند با توجه به کارنامهای که در گذشته داشتهاند، چرا تصمیم گرفتهاند در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کنند. باید در این زمینه حمل به صحت شود، نه غیر از آن. کسی نمیتواند در شورای نگهبان از این افراد بپرسد که چرا مثلا ریاست مجلس یا ریاست قوه قضائیه را قصد دارید رها کنید و در رقابتهای انتخاباتی شرکت کنید؟ ممکن است این افراد قصد داشته باشند در سمتهای بالاتر خدمتهای بزرگتری انجام بدهند. ما نمیتوانیم درباره نیت و قصد افراد برای حضور در انتخابات آگاهی داشته باشیم. در این زمینه باید حسن ظن داشته باشیم؛ مگر اینکه خلاف آن ثابت شود. این وضعیت حتی در قضاوت و انتخاب مرجع تقلید نیز وجود دارد. یکی از شروط اساسی مرجعیت عدالت است. بدونتردید اگر حمل به صحت نباشد هر کسی میتواند درباره دیگری شک کند. این در حالی است که بدوندلیل نسبت به کسی شک داشتن معصیت و گناه است و نباید انجام شود. آبروی مردم و افراد از همه چیز مهمتر است و در روایت آمده که بازی کردن با آبروی مردم عرش خدا را به لرزه درخواهد آورد.
رویکـرد مجمــع مدرسین حوزه علمیه قـم دربـاره انتخابات ریاستجمهوری آینده چیست؟
تصمیم ما در مجمع مدرسین این بوده که اگر گزینه ما تأییدصلاحیت شود برای حفظ منافع ملی و مردم با تمام وجود در انتخابات شرکت میکنیم و مردم را نیز به حضور در انتخابات دعوت میکنیم. این اتفاق در شرایطی رخ خواهد داد که گزینه موردنظر مجمع مدرسین حوزه علمیه قم تاییدصلاحیت شود و بتواند در رقابتهای انتخاباتی حضور داشته باشد.
مجمـع مدرسیـن چه کسانی را به نهاد اجماعساز پیشنهاد داده است؟
یکی از پیشنهادهای ما آقای ظریف بودهاند. این در حالی است که ایشان در پیشنهادهای بسیاری از احزاب اصلاحطلب وجود داشتهاند. البته ما پیشنهادهای دیگری نیز داشتهایم اما در نهایت تصمیمگیری در این زمینه نیز با جبهه اصلاحات است.
نظر شما