ایران در طول دوره تاریخ چندین هزار ساله خود گاهگاهی دانشمندان، هنرمندان و نویسندگانی تربیت کرده که شایسته است، آنها را از ستارگان برجسته آسمان دانش گیتی به شمار آورد. گرچه تاریخ ایران باستان از این نظر مبهم است و از دیگر دانشمندان و هنرمندان اطلاعی در دست نیست اما می توان دانست که تمدن های باشکوهی نظیر تمدن هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان به احتمال زیاد از وجود دانشمندان و هنرمندان خالی نبوده و علوم ایرانیان در عـهد باستان بقدری حائز اهمیت بوده که ابن خلدون مورخ و محقق معروف اسلامی در مقدمه کتاب دیوان العبر در آنجایی که درباره انواع علوم معقول سخن می راند، متذکر می شود که ایرانیان را در عهد باستان از اقسام عـلوم بـهره فراوان بوده و با هجوم اسکندر مقدونی کتاب ها و آثار علمی آنها به دستور وی به یونان حمل و به زبان یونانی ترجمه و اصول آنها از میان رفته است. اینگونه شد که امروز از دانش و دانشمندان ایران باستان و مقدار کـتاب ها آن زمان اطلاعات کافی در دست نیست و نمی توان به کمیت و کیفیت علوم آن عهد پی برد.
یکی از بزرگترین مفاخر ملی ایران، اسـتاد عـلامه محمد قزوینی است. وی فرزند عبد الوهـاب قـزوینی یکی از نویسندگان و دانـشوران بود که در تهیه و ترجمه احوال علماء نحو، ادب و فقه خدمت قابلتوجهی انجام داده است.
مشاهده کتاب های خطی فارسی و عربی
علامه قزوینی با دعوت برادرش میرزا احمد خان وهابی در مقطعی به لندن رفت تا از کتابخانه بزرگ موزه انگلیس بازدید کند. پس از مـشاهده عظمت کتابخانه آن شهر و آن همه کتاب کمیاب خطی فارسی و عربی شوق مطالعه چنان بر ایشان غلبه کرد که بیاختیار خیال خانواده و میهن را به طور موقت از یاد برد. حدود ۲ سال و نـیم که در لندن به سر برد با بعضی از خاورشناسان نامی این سرزمین از جمله پروفسور ادوارد براون، پروفسور بوان، پروفسور مارکلیوث مستر الیس، سردینسن راس و مستر امدروز که هرکدام به نوبه خود خدمات گرانبهایی بـه احیا آثـار ادبی ایران کرده بودند، آشنا شد.
در اوائل ۱۳۲۴ قمری تصحیح و چاپ تاریخ «جهانگشای جوینی» به او پیشنهاد شد و وی این پیشنهاد را با کمال میل پذیرفت. از این رو برای مطالعه نسخ متعددی که از کتاب پیش گفته در کتابخانه ملی پاریس موجود بود به پاریس رهسپار شد و در آن شهر اقامت گزید و با برخی از خـاورشناسان فـرانسه نظیر مسیو درنبورک، مسیو کلمان هوار، استاد کازانوا، پرفسور ماسینون، مسیو کاریل فران، مسیو هانری ماسه، مسیو ادکار بلوشه ومسیو پل پلیو- که خدمات آنها هم به ادبیات و زبان و آثـار شـرقی به ویژه ایرانی قابل توجه است، آشنا شد.
در اواخر ۱۳۳۳ قمری به واسطه بروز جنگ جهانی اول از نظر اینکه دولت فرانسه از روی احتیاط بسیاری از نسخ مهم کتابخانهها و آثار باستانی موزهها را به خارج پاریس انـتقال داده بـود و دیگر ادامه کارهای ادبی و تاریخی برای اشخاصی که به این قبیل امور اشتغال داشتند، ممکن نبود. ازاینرو علامه قزوینی به پیشنهاد حسین قلی خان نواب وزیر مختار ایران در آلمان که در پاریس بود، پاریس را ترک و به همراه وی، چهار روز بعد وارد برلن شد و در آنجا با بعضی از خاورشناسان آلمانی که هرکدام از مشاهیر مستشرقین سده معاصر به شمار می آمدند، آشنایی یافت. پس از رفع موانع جنگ از راه سوییس وارد پاریس شد و به کارهای سابق خـویش که عمده آنها ادامـه چاپ تاریخ جهانگشای جوینی بود، مشغول شد. استاد قزوینی به واسطه بروز جنگ جهانگیر دوم ناگزیر اروپا را ترک و به تهران مراجعت کرد.
آثار علامه قزوینی
از آثاری که توسط قزوینی تصحیح و تحشیه شده و بر هریک مقدمهای نوشته می توان به مرزباننامه المعجم فی معاییر الشعار العجم با فهرست، چهار مـقاله نـظامی عـروضی با تعلیمات و فهرست، تاریخ جـهانگشای جـوینی بـا فهرست، دیوان حافظ با حواشی و فهرست، مقدمه قدیم شاهنامه اشاره کرد. او از ۱۸ نوع کتاب عکس برداری کرده و بر هریک از آنها مقدمه ای نوشته بود. مجمل التواریخ و القصص، کـتاب الابـنیه عن حقایق الادویه، تاریخ بیهق، التوسل الی الترسل، عتبة الکتبه، زین الاخبار، تتمه صوان الحکمه، دواوین شعراء سته، سمط العـلی، منافع الحیوان، زبدة التواریخ و... از آن جمله به شمار می روند. همچنین بر ۲ کـتاب دیگر مقدمه نوشته یکی بر کتاب تذکرة الاولیاء شیخ عطار و دیگری تـذکرة الشعراء عوفی و از تألیفات ایشان بیست مقاله جلد اول و جلد دوم رساله در شرح احوال مسعود سعد سلمان، مقاله تاریخی و انـتقادی راجـع به نفثة المصدور نسوی، رساله ممدوحین سعدی، رساله در شرح احوال شیخ ابـو الفـتح رازی است.
طـرز کار و سبک نوشتههای علامه قزوینی
قزوینی از جمله دانشمندانی است که سختکوشی او مایه شگفت اهالی دانش است و هر فردی که از نزدیک با او تماس داشت، بیاختیار زبان به ستایش او مـیگشود. او برگردن محققان نسل های پس از خود حق بزرگی دارد. وی پیشگام و رهگشای راهی سخت و دراز بود، راهی که پیش از او فردی در ایران در آن طریق گام اساسی برنداشته بود. قزوینی هر آنچه نوشت از آثار برگزیده تحقیقی زمان ماست، حتی یادداشت های پراکنده و تنظیم نشده اش زیرا وی در نوشتن هر نکته و مطلبی، دقت و بصیرت فوق تصوری پیشه می کرد و وسواس علمی و کم نظیری داشت که موجب برجستگی آثارش شد. روش نگارش قزوینی روان و شیواست و برخلاف اشخاصی که در لغتسازی تعمد مخصوصی دارند و اینکار را یکنوع خدمت به میهن میپندارند و زبان شیرین فـارسی را بـا وضع لغات مشکل، غیرمأنوس و بیسابقه دگرگون میسازند، او در سبک نگارش تغییری نداده است.
یادداشت هایی دیگر از علامه قزوینی بر جهانگشای جوینی
تاریخ جهانگشای جوینی نه تنها تاریخ که تا حد زیادی فرهنگ و شرایط اجتماعی دوره مغول را شرح می دهد. بهترین تصحیحی که اکنون از این کتاب وجود دارد، تصحیح علامه محمد قزوینی است که مجلدات سه گانه آن در طول سال های مختلف به چاپ رسیده است. علامه پس از طبع جهانگشای از آنجا که وسواس علمی و دقت نظرش ایجاب می کرد، متن جهانگشای را بازخوانی کرد و یادداشت های سودمندی بر نسخه خود که اکنون در کتابخانه دانشکده ادبیات نگهدار می شود، افزود. این یادداشت ها در ۱۳۴۷ به همت محمد روشن در مجله فرهنگ ایران زمین چاپ شد اما در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران هم کتاب تاریخ جهانگشایی وجود دارد که جلد نخست آن مشتمل بر یادداشت های علامه قزوینی است. علامه در این یادداشت ها گاه ضربدرهایی کنار یادداشت ها گذاشته که احتمالا بیانگر میزان اهمیت یادداشت هاست.
منبع:
مجله: گنجینه اسناد، تابستان ۱۳۸۷ - شماره ۷۰ ISC
نظر شما