به گزارش عصر سه شنبه خبرنگار سینمایی ایرنا، جواد طوسی در کارگاه انتقال تجربه با نگاهی به فیلم سفر سنگ مسعود کیمیایی در سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر بیان کرد: سفر سنگ نظیر اکثر فیلمهای مسعود کیمیایی است که خیر و شر و جامعهای ناکارآمد، که بعدها در یک تکثرگرایی موضوعیت پیدا میکند، در آن نمود دارد. در سایر فیلمهای او، نظیر خاک که از رمان اوسنه بابا سبحان محمود دولتآبادی برگرفته شده است، این ویژگی وجود دارد. مسأله اقتصادی در خاک برای مضمحل شدن کاراکترها مهم است و مبتنی بر تفکر، دستاویز قرار میگیرد و گویی نیرویی بالاتر، در نقطهای استثمارشونده قرار دارد. تفاوت سفر سنگ با بلوچ و خاک حضور تجمعیافته در آن است؛ با اینکه نگاهی تفکیکی باز هم وجود دارد. غربتی در این فیلم با دغدغههای همیشگی کیمیایی به وسترن نزدیک میشود. گویی آدمی وارد یک دنیای بدوی برای برقراری خط عدالتخواهانه شده است.
وی ادامه داد: در اینجا میخواهم به یک سوتفاهم پایانناپذیر خاتمه بدهم. برخی از منتقدان، کیمیایی را از زاویه دید خود تحلیل میکنند و او را زمانی که به موضوعات اجتماعی سرک میکشد، گاهی ناموفق میدانند اما معتقدند وقتی کیمیایی، دغدغههای شخصیاش را دنبال میکند، موفقتر است اما باید بگویم که کیمیایی فیلمسازی احساسی است و نمیتواند به دنیای پیرامون خود بیتوجه باشد و جامعه ملتهب، دست از سر او برنمیدارد. او در دهه ۴۰، کمکم به جنبشهای مبارزاتی متمایل میشود و سینمای ضد قهرمان متمایل به قهرمانگرایی، قیصر را وارد صحنه میکند. بعد از موفقیت قیصر، رضا موتوری را متفاوت میسازد؛ فیلمی بهشدت شخصی و بعد سراغ اقتباس ادبی میرود. او همیشه به تبع تندوتیز شدن شرایط اجتماعی، موضعهایی دارد. کیمیایی در فیلم خاک، جامعهای روستایی را نشان میدهد و عامدانه از نمایش زن فئودال اوسنه بابا سبحان نوشته محمود دولتآبادی، عدول کرده و آن را به یک زن فرنگی تبدیل میکند.
شادمهر راستین، مدیر باشگاه و کارگاههای جشنواره در ادامه به اینکه نشانهها در سفر سنگ کمرنگتر میشود و یک گروه زن و مرد کنار هم در دوران قبل از انقلاب مسیری را طی میکنند، اشاره کرد. او بیان کرد: همین ماجرا باعث شده تا مسعود کیمیایی، سینمایی سیاسی ارائه کند. درحالیکه پیش از آن، در غالب فیلمهای کیمیایی، فرد علیه جامعه دیده میشود و این نقدی بود که آن زمان به «سفر سنگ» وارد میکردند که شورش گروه علیه جامعه، بهاصطلاح خوب درنیامده است.
این منتقد سینما نیز در اینباره عنوان کرد: به نظرم کیمیایی در «گوزنها» پیشبینی یک وضعیت انفجاری را میکند و در سفر سنگ گویی این پیشبینی به نتیجه میرسد. ویژگی بارز سفر سنگ این است که در عین حال که مضامین اجتماعی دارد، اما با ژانر وسترن، بهنوعی بازی میکند. راهیان سنگ در نمایی از این فیلم، سنگ را وارد ده میکنند و گاومیشها در اینبار جلوی دوربین نمیایستند و جولانبندی گسترده فیلم به تبع شرایط، منصفانهتر و خوشبینانهتر میشود. در عین حال، تذکر خود را هم دارد و همزمان، انسانهای ساکن و منفعل را نیز به تصویر میکشد.
راستین نیز بیان کرد: اساساً سنگ و حجم آن در هر کادر، در سفر سنگ چالش بزرگی است، اگرچه بهنظر ساده میآید و این چالش بر تمام فیلم حاکم است. بهنظرم تفاهمی بین کیمیایی و بهارلو در اینکه، سنگ شخصیت اصلی است و انگار آن آدمها را حرکت میدهد، شکل گرفته است و ما یکی از بهترین لانگشاتها را در «سفر سنگ» میبینیم که الگویی برای فیلمهای دهه ۶۰ شده است. به نظر میرسد سه عنصر انسان، طبیعت و موتیو قصه، با هم در «سفر سنگ» پیش میرود.
وی در بخشی دیگر از طوسی پرسید: آیا دوران اوج انقلاب بر کارهای کیمیایی تأثیر میگذارد یا او پیشرو بودن مسیرش را ادامه میدهد؟
طوسی در جواب بیان کرد: قبل از پاسخ به این سؤال باید بگویم که در «سفر سنگ» از لانگشات، استفادههای متنوعی میشود. همفکری کیمیایی با زندهیاد مرتضی ممیز، در کادرها به جنبش اجتماعیِ بههنگامی تبدیل میشود.
راستین نیز بیان کرد: بهنظرم فیلمسازی؛ شاعرتر از مسعود کیمیایی، بهمعنای استفاده درست از تأویلها و تفسیرها در سینمای ایران نداریم. عنوان «سفر سنگ» خود تأییدی بر مضمون این فیلم بود.
طوسی نیز در اینباره عنوان کرد: تأثیرپذیری کیمیایی از جان فورد که پیش از این در «خاک» هم دیده بودیم؛ در دیزالوها، لانگشاتها، جلو و پسزمینه قابها و ... من را ناخودآگاه یاد خوشههای خشم میاندازد.
او درباره تأثیر انقلاب بر سینمای کیمیایی بیان کرد: کیمیایی فیلمساز زمانهشناس است و خوشبینیاش را در شرایط واقعبینی، چیره نمیکند. بعد از «سفر سنگ» و همراهی و همدلی با جامعه، فیلم «خط قرمز» را میسازد. او در فاصلهای کوتاه، نگاهی تغییرپذیر دارد.
راستین در پایان از طوسی پرسید: در شناخت سینمای مسعود کیمیایی، چقدر روند بررسی همه فیلمهای او اهمیت دارد یا مخاطب با هر فیلم بهتنهایی میتواند ارتباط برقرار کند؟
وی در پاسخ به این سؤال اظهار داشت: اگر بپذیریم نگره مؤلف هنوز جاذبههای خود را دارد، باید بگوییم، کیمیایی فیلمساز مؤلفی است که عناصری تکرارشونده در آثارش به کار میبندد. بخشی از این مشخصه، به المانهای بهشدت سینمایی، در آثار او و نوع و کاربرد میزانسن، قهرمان و ضد قهرمان و تغییرپذیری در سیر تاریخی، شیوه دیالوگنویسی در دوران موج نو و ... برمیگردد. بنابراین برای شناخت آثار او بهتر است، با این بکگراند و با تماشای تمام فیلمهایش آغاز کرد و ادامه داد. او بههیچوجه، زبان سینما را از دست نمیدهد و همیشه نشانههای سینمایی در آثارش وجود دارد.
سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر، از ۵ تا ۱۲ خرداد ۱۴۰۰ به دبیری محمدمهدی عسگرپور نویسنده، کارگردان و تهیهکننده سینما در تهران، در حال برگزاری است.
نظر شما