«می خواهید با شهادت رساندن عزیزان ما، این ملت فداکار را از صحنه بیرون کنید. شما تا توانستید به فرزندان اسلام، چون شهید بهشتی و شهدای عزیز مجلس و کابینه با حربه ناسزا و تهمت های ناجوان مردانه حمله کردید که آنها را از ملت جدا کنید و اکنون که آن حربه از کار افتاده و کوس رسوایی همه تان بر سرِ بازارها زده شد، در سوراخ ها خزیده و دست به جنایاتی ابلهانه زده اید که به خیال خام خود، ملت شهید پرور و فداکار را با این اعمال وحشیانه بترسانید و نمی دانید که در واژه شهادت، واژه وحشت نیست». این بخشی از بیانات امام خمینی(ره) به مناسبت شهادت مظلومانه آیت الله بهشتی و بیش از ۷۰تَن از نیروهای والامقام انقلاب اسلامی خطاب به دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بود.
گروهک منافقین و توهم سرنگونی جمهوری اسلامی
گروهک منافقین با طراحی دسیسههای مختلف، زمینه ساز بروز بحران هایی در مسیر توسعه و پیشرفت نظام نوپای جمهوری اسلامی شد؛ افرادی که با خیانت به وطن خویش، دست یاری به طرف بیگانگان دراز کردند و سران این گروهک، هنگامی که دریافتند در میان مردم به لحاظ سیاسی و اجتماعی جایگاهی ندارند و نمیتوانند به اهداف خود یعنی براندازی جمهوری اسلامی دست یابند به شیوه مبارزه مسلحانه متوسل شدند و با توهم سرنگونی نظام نوپای جمهوری اسلامی و با اقدامات ضدبشری و تروریستی نخبگان سیاسی و علمی بسیاری را به جرم همراهی و حمایت از انقلاب اسلامی به شهادت رساندند و بدین ترتیب با افتادن نقاب از چهره شان، ماهیت حقیقی آنها برای همگان آشکار شد.
از جمله جنایتهای هولناک این گروهک می توان به انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی و شهادت آیت الله بهشتی رییس دیوان عالی کشور و یارانش اشاره کرد که نشان دهنده اوج استیصال و درماندگی این آنها بود در حقیقت این اقدام نه تنها برای آنان محبوبیت ایجاد نکرد، بلکه باعث شد تا نفرت مردم از این گروهک بیشتر شود و جنایت های آنها هیچگاه از حافظه مردم این مرز و بوم پاک نشود. از دیگر اقدامات منافقین به آتش کشیدن وسایل نقلیه عمومی و ضرب و شتم مردم بیدفاع و از میان برداشتن افراد تاثیرگذار در جریان انقلاب اسلامی بود اما بصیرت، اتحاد و همبستگی ایرانیان در دفاع از آرمان های انقلاب، این توطئه ها نافرجام ماند و در نهایت برای آنان ارمغانی جز یاس و ناامیدی به دنبال نداشت.
بعد از شهادت آیت الله بهشتی و به منظور پاسداشت و تکریم این مجاهد متفکر بنا بر پیشنهاد قوه قضاییه در ۲۷ تیر ۱۳۷۳ خورشیدی مبنی بر نامگذاری هفته نخست تیر به نام هفته قوه قضاییه، این موضوع در شورای فرهنگی عمومی مطرح شد و به تصویب رسید و هر ساله از یکم تا هفتم تیر به عنوان هفته قوه قضاییه نامگذاری شد.
ایران یکی از قربانیان اصلی تروریسم
با پیروزی انقلاب اسلامی یکی از حربه های دشمنان این نظام برای ضربه زدن به آن، استفاده از ترور و حذف نیروهای ارزشمند و انقلابی بود و این مهم را از همان روزهای نخست در دستور کار قرار دادند. «محسن بهشتی سرشت» استاد تاریخ پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی در خصوص اهداف این گروهک جنایتکار میگوید: منافقان در سال های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، شعارهای ضد امپریالیستی سر می دادند اما پس از آن چهره واقعی آنها بر همگان روشن شد و به صورت علنی از کشورهای امپریالیستی کمک دریافت می کردند و به ترور شخصیت های مهم نظام می پرداختند که حادثه هفتم ۱۳۶۰ خورشیدی نمونه بارز این اقدام ها است. در سال های بعد نیز آنها با ترور مردم کشور در پی آن بودند که با ایجاد ترس در جامعه، مردم را از انقلاب و نظام ناامید کنند اما به هدف خود دست نیافتند.
باید اذعان داشت که ترور یکی از مهمترین و ناجوانمردانهترین حرکتهایی است که توسط یک دشمن متخاصم میتواند علیه رقیب صورت بگیرد؛ یعنی حذف فیزیکی افراد، آن هم افرادی که در حوزههای مختلف متخصص هستند. دشمنان این مرز وبوم همیشه در تلاش بودند از این طریق به این نظام ضربه بزنند به همین دلیل ایران همیشه به مبارزه با ترور و تروریسم پرداخته و این موضوع را در صدر برنامه های خود قرار داده است.
برجستهترین ویژگی آیت الله بهشتی
آیت الله بهشتی به جوان گرایی، کادرسازی و تربیت نیروهای انقلابی برای اداره کشور توجه ویژه ای داشتند. وی بر این باور بود که باید به جوانان فرصت داد تا بتوانند به کشور خدمت کنند و به همین دلیل بسیاری از افراد جوان هم در حزب جمهوری اسلامی حضور داشتند و در مناطق مختلف خدمت می کردند. برای نمونه حبیب مالکی جوان ترین فرماندار کشور بود که در حادثه هفتم تیر هم به شهادت رسید. همچنین تشکیل حزب جمهوری اسلامی در ارتباط با همین روحیه کادرسازی وی بود که خود به عنوان دبیرکل این حزب از سواد و مقبولیت کافی برخوردار بود و افرادی همچون آیت الله علی خامنه ای، آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی، محمدجواد باهنر و ... در این حزب حضور داشتند. آیت الله بهشتی به عنوان یکی از اعضای حزب به سبب سطح سواد علمی و آشنایی با دیگر زبان های زنده دنیا، آمادگی هر نوع مناظره و مباحثه با احزاب و گروه های دیگر را داشت.
محمدحسن اصغرنیا عضو پیشین حزب جمهوری اسلامی و جانباز حادثه هفتم تیر ۱۳۶۰ خورشیدی در خصوص دیگر ویژگیهای این انقلابی متفکر میگوید: آیت الله بهشتی آینده نگر بود و حزب جمهوری اسلامی هم در راستای همین امر تشکیل داد. او با قدرت مدیریتی که داشت در حرف و عمل یکسان عمل می کرد و تمام تلاش خود را برای سربلندی اسلام و ایران به کار می برد. ویژگیهایی که کشور در شرایط فعلی به آن نیاز مبرم دارد؛ امروزه باید با پیروی از این اندیشه ها در حوزه های مختلف مدیریتی کشور به جوان گرایی دست زد تا نیروها و کادرهایی توانمند برای آینده کشور تربیت کرد.
شرح ماجرای هفتم تیر
حادثه هفتم تیر ۱۳۶۰ خورشیدی ۶ روز پس از عزل بنیصدر از ریاستجمهوری صورت گرفت، جریان از این قرار بود که طرح عدم کفایت سیاسی بنیصدر در مجلس شورای اسلامی بررسی و با ۱۷۷ رای موافق، ۱۲ رای ممتنع و یک رای مخالف تصویب شد و یکم تیر همان سال، امام خمینی(ره) حکم برکناری بنیصدر را از مقام ریاست جمهوری صادر کردند. گروهک منافقین پس از این وقایع در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، اعلام کرد که فعالیتهای این جریان وارد فاز نظامی شده است، موج این فعالیتها به قدری گسترده بود که از مردم عادی در کوچه و خیابان تا مسوولان شاخص نظام را در بر گرفت. سه روز پیش از وقوع این حادثه، محمد جواد قدیری عضو کادر مرکزی گروهک منافقین و طراح اصلی انفجار مسجد ابوذر که در آن آیتالله خامنهای، امام جمعه وقت تهران مورد سوءقصد قرار گرفت، به دوستان خود با اطمینان خبر داده بود که «روز هفتم تیر» کار یکسره خواهد شد.
روزنامه کیهان فردای آن روز در گزارشی نوشت: «حدود ساعت ۲۱ دیشب دو بمب بسیار قوی در محل دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی منفجر شد که بر اثر شدت انفجار قسمتهایی از ساختمان فروریخت و موجب شهادت دهها تن از مقامات مملکتی و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی و چند تن از وزرا گردید» بیشتر مجروحان و شهدا که به آمبولانسها حمل میشدند غرق در خون بودند و به هیچ وجه شناخته نمیشدند. یکی از شاهدان عینی انفجار که شدیداً میگریست گفت: آقایان دکتر باهنر، نبوی، محمد هاشمی، میرسلیم و طاهری نماینده کازرون در مجلس شورای اسلامی چند لحظه پیش از انفجار بمب سالن را ترک کردند. در این لحظه بسیاری از مردم در جستجوی آیتالله بهشتی بودند و برخی امیدوار بودند، نام وی در میان شهدا نباشد اما حوالی صبح ۸ تیر خبر رسید که وی نیز در میان شهداست و یکی از پاسداران گفت که آخرین بار ایشان را در مقابل سالن دیده است. بمبها در سطل زباله نزدیک سن سالن اصلی حزب کار گذاشته شده بود. در پیام امام خمینی(ره) به مناسبت شهادت آیت الله بهشتی و یاران او آمده بود: «بهشتی... مظلوم زیست و مظلوم مرد و خار چشم دشمنان اسلام بود.»
محمدرضا کلاهی صمدی که بود؟
یکی از افراد مؤثر در این جنایت، فردی به نام محمدرضا کلاهی صمدی دانشجوی سال اول رشته برق دانشگاه علم و صنعت ایران بود. حجت الاسلام محمدی ری شهری، اولین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران در خاطرات خود، آخرین و کامل ترین اطلاعات منتشره درباره کلاهی را ارایه داده است: محمد رضا کلاهی صمدی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ به گروهک منافقین پیوست. ابتدا در انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علم و صنعت و پس از مدتی با خط دهی سازمان از انجمن اظهار بریدگی نموده، ضمن این که در همان مقطع با سازمان ارتباط تنگاتنگی داشت به عنوان پاسدار کمیته انقلاب اسلامی ولیعصر تهران واقع در خیابان پاستور شروع به فعالیت و به تدریج با هدایت منافقین وارد حزب جمهوری اسلامی می شود.
کلاهی در تشکیلات دفتر مرکزی حزب در جایگاهی قرار می گیرد که از تمام امور مهم حزبی و مملکتی (دولت، مجلس، نهادها و ...) مطلع بود و همچنین مسوولیت دعوت و فراخوان ها برای کنفرانسها، میزگردها و جلسه ها را برعهده داشت، ضمن این که حفاظت سالن نیز به عهده او بود. او مستقیم زیر نظر یکی از افراد کادر مرکزی منافقین به نام هادی روشن روانی با نام مستعار مقدم فعالیت می کرد، پس از انفجار حزب جمهوری اسلامی، او متواری و در خانههای تیمی منافقین مخفی و در نهایت از طریق مرز غرب کشور توسط عوامل منافقین به عراق منتقل شد.
نظر شما