پس از پیروزی انقلاب، گروهک های تروریستی با حمایت استکبارگران و برای ایجاد یاس و ناامیدی در کشور دست به جنایات هولناکی چون انفجار بمب در جلسات سران نظام زدند، آنها شخصیت های مهمی را که نقش موثر در حفظ و استحکام انقلاب و نظام داشتند، شناسایی و برای ترور آنها برنامه ریزی میکردند اما بدون شک با ترور شخصیتهای برجسته انقلابی نه تنها ناامیدی ایجاد نشد، بلکه ریشههای نظام اسلامی مستحکمتر و چهره منحوس منافقین بیشتر هویدا شد. بررسی روزنامهها، تارنماها و خبرگزاریهای داخلی نشان میدهد که رسانههای داخلی به بررسی سبک زندگی شهید بهشتی و روایتهایی از شهادت ایشان توسط گروهک منافقین پرداخته اند.
رسانههای اعتدالی
ترکیب خردمندانه آزادی و عدالت
روزنامه ایران به گفت وگو با فرشاد مؤمنی استاد دانشگاه در خصوص مبانی توسعه در اندیشه شهید بهشتی پرداخت و نوشت:
ابعادی از ژرف نگری را در اندیشههای شهید بهشتی میبینیم که به طرز حیرت انگیزی لوازم اعتلا بخش در اندیشههای ایشان دیده شده، عالیترین نمود این مسأله را در کتاب «پیامبری از نگاهی دیگر» آن شهید دانست و افزود: برای من شگفتآور است که بحثهای شهید بهشتی از متفکران توسعه هم بالاتر رفته است. بشر با این همه فراز و فرودی که طی کرده الان بیش از هر دوره دیگری به این نتیجه رسیده که اگر در جامعه علم در امور تخصصی حاکم باشد آن جامعه پیشبینیپذیر میشود. اما در عین حال شهید بهشتی میگویند نقطه عزیمت این مسأله، ضابطه محوری به جای شخص محوری است. به باور مؤمنی، شاید نجات دهندهترین درسی که آقای بهشتی میتوانند به همه مسلمانان بدهند همین ضابطهمندی است و ایشان ضابطه محوری را راه نجات جامعه اسلامی میداند.
شهید بهشتی میگوید پیامبران نیامدهاند تا بساط مرید و مرادی راه بیندازند و هیچ پیامبری هم نباید بت شود. از این رو این مسأله یا این حکمت را به بحث میگذارد که چرا مسلمانان به نام پیامبرشان خطاب نمیشوند و سپس نتیجه میگیرد؛ چون قرار است یک نظم مبتنی بر جامعه شکل بگیرد، حتی پیامبر هم استثنا نمیشود. فرشاد مؤمنی با بیان اینکه شهید بهشتی به شکلی منحصر به فرد، میان نظریه عدالت با نظریه اخلاق، مالکیت، سیاست و برخورداریهای سیاسی بحثهایی را مطرح کردهاند که به معنای دقیق کلمه میشود از آن یک نظم اجتماعی توسعهگرا دریافت کرد، اظهارکرد: ما به این دلیل به بحران برخوردهایم که از این موازین عبور کردهایم. ایشان میفرمایند اصل عدالت یک عنوان اولی است که محکوم عنوان ثانوی قرار نمیگیرد. در مسیر عدالت یکی از نکات کلیدی آزادی انتقاد از رهبران است و هر قدر این امر خدشهدار شود، امکان اعتلابخشی خدشه دار میشود.
روایت خواندنی همسر شهید بهشتی از روز شهادت آیتالله
روزنامه همشهری به بازتاب روایت عزتالشریعه مدرسمطلق، همسر شهید بهشتی درباره روزی که شهید بهشتی به شهادت رسید پرداخت و نوشت:
اول انقلاب بود که ایشان وصیتنامهای نوشتند و به من دادند و گفتند، چون شما فعلا سرپرست بچههای من هستید و من برادری ندارم، از شما میخواهم که شما این سرپرستی را بکنید و خودتان را از همین حالا آماده کنید که خودکفا باشید و هم زن باشید و هم مرد باشید. ما هم خودمان را مهیا کرده بودیم و از توطئهها و تهمتها و ناسزاگوییها و تلفنهایی که در طول هفته به ما میزدند و به دروغ میگفتند آقای بهشتی شهید شدند، ترور شدند و… ما همیشه آماده شهادت ایشان بودیم تا آن شبی که این حادثه اتفاق افتاد. ما در شب پیش از هفتم تیر قرار بود به منزلی که گرفته بودند، بیاییم. ایشان یک ماه آخر وقتی از منزل میخواستند بیرون بروند غسل میکردند و وضو میگرفتند. روز هفتم تیر که آمدند لباس بپوشند به من گفتند که قبای نو (که خودم برده بودم داده بودم و برایشان دوخته بودند) را بدهید بپوشم. خودشان را مرتب کردند و بعد گفتند شما بیایید توی اتاق، من نمیخواهم جلوی بچهها حرف بزنم. ایشان به من گفتند که من دیگر بعد از اینکه شما ۱۶ تا ۱۷ سال خانهبهدوش بودید، ناراحتم از اینکه شما میخواهید اثاثکشی کنید. من گفتم هیچ مهم نیست و فکر میکنم که تازه اول زندگی من است، بعد دیدم که ایشان خیلی ناراحت هستند و گفتند که من به خاطر اینکه شما دست تنها باز دوباره میخواهید این کارها را بکنید ناراحت هستم. گفتم هیچ مسالهای نیست. بعد ایشان گفتند که خانم شما از دست من راضی باش. من ناراحت شدم و گفتم که من نمیخواهم هیچوقت چنین حرفی را از شما بشنوم. من نارضایتی از دست شما ندارم...
رسانههای اصلاحطلب
شهید بهشتی پشتوانه فکری و اندیشهای برای انقلاب اسلامی بود
خبرگزاری ایسنا به گفت وگو با مجتبی نوروزی کارشناس مسائل سیاسی پرداخت و آورد:
شهید بهشتی یک شخصیت تراز اول مرتبط با انقلاب اسلامی ایران و یک روشنفکر اسلامی بهمعنای واقعی بودند، ایجاد و تثبیت انقلاب اسلامی ایران مرهون و مدیون شخصیتهای والایی همچون شهید بهشتی است. شهید بهشتی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران یکی از شخصیتهای انقلابی تراز اول بودند که همواره برای تشکیل حکومت دینی و اسلامی در کنار امام خمینی(ره) حضور داشتند، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران نیز شهید بهشتی جزو اصلیترین و اثرگذارترین چهرهها در اداره کشور، تدوین قانون اساسی و شکلگیری نهادهای انقلابی بودند. وی با بیان اینکه تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و تشکیل نهادها پس از انقلاب اسلامی در ایران تا حد زیادی مرهون تلاشهای فکری، نظری و عملی شهید بهشتی بوده است، ادامه داد: شهید بهشتی یک چهره کاملا علمی، اندیشهای، آکادمیک و مشرف بر اندیشههای دینی و اسلامی بودند، همچنین ایشان یک تئوریسین و اندیشمند مهم برای تبیین دیدگاههای مرتبط با انقلاب اسلامی در نظام بینالملل در دوران انقلاب محسوب میشدند.
در حقیقت شهید بهشتی به عنوان یک ایدئولوگ حامی مبانی معرفتی شکلگیری انقلاب اسلامی ایران، مبانی معرفتی امام خمینی(ره) و مبانی معرفتی نهادهای شکلیافته بعد از انقلاب اسلامی ایران بودند و ایشان از انقلاب اسلامی ایران دفاع میکردند. بنابراین شهید بهشتی یکی از شخصیتهای بسیار تاثیرگذار انقلاب اسلامی ایران بود و بهعنوان یک پشتوانه فکری و اندیشهای در انقلاب اسلامی حضور داشت که این موضوع برای نظام سلطه، استعمار و نظام غرب قابل تحمل نبود، به همین دلیل عوامل استکبار تصمیم بر حذف و ترور شهید بهشتی را گرفتند. نظامهای استعماری به گمان اینکه با حذف شهید بهشتی شخصیت اصلی مدافع انقلاب اسلامی و همچنین مبانی معرفتی انقلاب از بین خواهد رفت، اقدام به برنامهریزی برای ترور این شخصیت والای نظام جمهوری اسلامی ایران کردند، اما امروزه شاهدیم که این اقدام باعث رشد اندیشه انقلاب اسلامی و متولد شدن دهها شهید بهشتی دیگر شد.
سیاستمدار بهشتی
روزنامه شرق یادداشتی به قلم نیما ارزانی منتشر کرد و نوشت:
شهید آیتالله دکتر بهشتی، شخصیتی فراجناحی و فراسیاسی که خط اعتدال و انسانیت و علم را در پیش گرفت و هدف بالای خویش را که تحقق جامعه اسلامی بود، محقق کرد؛ هرچند چهار دهه است که او در میان ما نیست و دوستان و یاران او پرچم تبیین انقلاب را به دست گرفتهاند و جای این پرسش است که جریان انقلاب برای بهکرسینشاندن راه و منش این اسطوره عدالت و تقوا در جامعه و در بین نسل جوان چه کرده است؟ و امروزِ ما، با بهشتی چقدر فاصله دارد؟ این روزها که در چهلمین سالروز فقدان این مرد بزرگ قرار گرفتهایم، بیش از همه نیازمند بیان جایگاه علمی ایشان هستیم و جامعه بیش از هر زمان دیگر تشنه اندیشه ناب اوست. در چنین جامعهای نباید از شخصیت و اندیشه آن شهید والامقام غفلت میشد، هنوز بسیاری از جوانان و چهرههای کشور و مردم، او را بهدرستی نمیشناسند و با اندیشههای انقلابی و اسلامی شهید بهشتی بیگانهاند. شهید بهشتی در مناسبتها نمیگنجد و پرداختن به آن شخصیت برجسته، باید فراتر از هفتم تیر اتفاق بیفتد. بهشتی نباید برای همیشه مظلوم بماند. معتقدم اندیشمندان و دوستان و یاران و کسانی که سیر مطالعاتی این شهید عزیز را داشتهاند، باید بیشتر همت کنند و بجا بود بعد از ۴۰ سال ما او را به دنیا معرفی میکردیم. شخصیت او، بازتاب پیروزی و ایجاد انقلاب اسلامی است. بهشتی هرگز خود را وابسته به هیچ حزب و جناح سیاسی نکرد و همه کسانی که وامدار جمهوری اسلامی هستند، باید خود را مدیون به خون این شهید ارزشمند بدانند و در راه تبیین اهداف او تلاش کنند و انحصار او به جریان سیاسی خاص برای کسی که در طول حیاتش به مظلومیت شهره بود، حقیقتا ظلم بزرگی به ایشان است. وقتی به زندگی شهید بهشتی دقت میکنیم، هجمههای فراوانی را در طول عمر مبارکشان تحمل کردند. از سوی دیگر تمرکز شهید بهشتی روی اصول گفتمان انقلاب اسلامی و دغدغهای که همیشه درباره عدالت و اجتماع داشتند، برایمان الگوی سیاسی و اعتقادی جذابی است؛ اینکه نباید از حرفهای بیهوده و تهمتآفرین دلگیر شویم. شهید بهشتی بهخوبی به ما آموخت که هرکجا که کشتی انقلاب نیاز به کمک داشت، باید وارد عمل شد و در خط امام و ولایت و دفاع از سنگر انقلاب تمامقد ایستادگی کرد.
روایت ملاقات شهید بهشتی با رزمندگان
خبرگزاری ایسنا در گزارشی نوشت:
روایت سید علی بنی لوحی: فهمیدیم که آقای بهشتی در اهواز هستند. با (شهید) مصطفی ردانی پور برای دیدار و دعوت از ایشان راه افتادیم. با هر درد سری بود آقای بهشتی را در یک ساختمان قدیمی پیدا کردیم که پس از کارهای روزانه، ساعتی در آنجا مستقر شده بودند. برادران وقتی فهمیدند از دارخوین آمدهایم، سخت نگرفتند و ما وارد اتاقی شدیم. اتاق کوچکی در انتهای راهرو. آقای بهشتی، با پیراهن سفید بلندی، در کنار اتاق دراز کشیده و درحالیکه سر را روی بازوی خود گذاشته بودند، استراحت میکردند. با ورود ما که با سروصدا همراه بود، ایشان از خواب بیدار شدند. ما از اینکه در این حالت مزاحم شده بودیم، خجالت کشیدیم، اما رسیده و نرسیده محو جمال دوستداشتنی این روحانی بزرگ شدیم، اولین نگاه، با محبت و لبخندی بر لبهای مبارک همراه بود. پشت سر ما چند خبرنگار و عکاس هم وارد اتاق شدند. آقا با همان لبخند و برخورد خوش گفتند «خواهش میکنم عکس نیندازید تا من لباس بپوشم.» قبا و عمامه، چهره مظلوم انقلاب را برای ما آشناتر کرد. مصطفی ردانی پور را از قم میشناختند و بهواسطه او، مرا هم تحویل گرفتند. آنچنان سلام و احوالپرسی میکردند که انگار سالهاست ما را میشناسند و از نزدیک ارتباط داریم. مصطفی توضیح داد که عملیاتی در دارخوین انجام خواهد شد و شما تشریف بیاورید و برای بچهها صحبت کنید. آقای بهشتی گفتند «وقت من پر است و باید برای امور قضائی به شهر بهبهان بروم، ولی علیرغم اینکه مقید به نظم هستم، چارهای ندارم جز اینکه همه کارها و برنامهها را تغییر بدهم و به دارخوین بیایم.»باورکردنی نبود، یعنی به همین راحتی پذیرفتند. آقای بهشتی از جای برخاستند. مصطفی پیشدستی کرد و عبای ایشان را برداشت. آقای بهشتی بدون تعارف اجازه دادند؛ آقا مصطفی عبا را بر شانههای ایشان بیندازد...
خبرگزاری ایلنا به گفت وگو با علیرضا محجوب دبیرکل خانه کارگر پرداخت و آورد:
شهید بهشتی به کار تشکیلاتی بیش از هر کسی معتقد بود و حتی یک وقتهایی ایشان را به قدرتطلبی متهم میکردند اما من شهادت میدهم که تنها وجهی که در وجود او نبود، قدرتطلبی بود. دبیرکل خانه کارگر در بخش دیگری از سخنان خود به جلسه روز هفتم تیر اشاره کرد و بیان داشت: در آن جلسه که مطابق معمول از ۴-۵ شروع شد و بعد از چند ساعت دیگر سران قوا به جلسه ملحق میشدند، آن حادثه انفجار رخ داد. در ابتدای جلسه شهید بهشتی خبری را نقل کردند از مراجعه مسعود رجوی به ایشان که رجوی در آن مراجعه خیلی متأسف بود از اینکه نتوانسته سازمان را کنترل کند و اینکه سازمان از دست خارج شده است و گفتند که رجوی درخواست داشته که قدری به سازمان میدان داده شود تا بتواند آنها را کنترل کند که البته این درخواست رجوی با پاسخ منفی شهید بهشتی مواجه شده بود. این نشان میدهد که اگر آنطور که شایعه و داستان سازش را نسبت به این شهید مظلوم مطرح میکنند، ایشان اهل سازش بود میتوانست در برابر منافقین کوتاه بیاید و شاید از این حادثه ترور هم جلوگیری میشد اما چنین کاری نکرد. با الگوگیری از شهید بهشتی باید بدانیم که وظیفه همه ما کار تشکیلاتی است و شهید بهشتی در کار تشکیلاتی نیز اعتقادی عمیق به شوراهای اسلامی و به ویژه حقوق کارگران داشت.
رسانههای اصولگرا
اقتدار قوه قضائیه مدیون صلابت شخصیت شهید بهشتی و یاران همراه اوست
خبرگزاری مهر به گفت وگو با حجت الاسلام قاسم جعفرزاده مدیر کل تبلیغات اسلامی استان اردبیل پرداخت و نوشت:
شهید بهشتی مرد تشکیلات بود و به شدت دیگران را به این امر ترغیب میکرد که برنامهها باید به صورت نظام مند، هدفمند و تشکیلاتی صورت گیرد. وی با بیان اینکه شهید بهشتی اهداف دور را دیده و به حرکت و اصلاح تدریجی معتقد بود، عنوان کرد: امروز نیز مسئولان کشور باید نگاهی همچون نگاه شهید بهشتی داشته باشند و عمق نگاهشان را پرورش داده تا اهداف والا را دیده و به سمت آن حرکت کنند. فعالیتهای آیت الله بهشتی پس از انقلاب نیز ادامه داشت، راه اندازی حزب جمهوری اسلامی از جمله این فعالیت هاست. در اوایل برقراری نظام جمهوری اسلامی ایران شهید مطهری مبانی تئوریک نظام را پشتیبانی میکردند و شهید بهشتی نیز مدیریت اجرایی نظام را به عهده داشته اند. شهید بهشتی سخنگوی انقلاب بود، سخنگویی که در سخنانش اعتقاد به نظم، قدرت بیان، زیبایی استدلال و در نهایت اغنای مخاطب دیده میشود. در تثبیت قانون اساسی افراد مختلفی که دارای ایدهها و تفکرات متفاوتی بودند، حضور داشتند، اما شهید بهشتی با یک بیان زیبا، مستدل و متین مخالفین را قانع و به نوعی آنها را خلع سلاح میکرد.
میراث بزرگ شهید بهشتی کار تشکیلاتی است
خبرگزاری ایمنا به گفت وگو با علی خضریان نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی پرداخت و آورد:
میراث بزرگ شهید بهشتی برای نسل جوان مؤمن و انقلابی امروز، کار تشکیلاتی است؛ چرا که در منظومه فکری وی تشکیلات و کادرسازی از ملزومات بود و در طول حیات سیوچندساله اجتماعی- سیاسی خود در بیش از ٣٠ تشکل، نقش حامی یا بانی داشت و در نهایت در جمع یاران تشکیلاتیاش به شهادت رسید. شهید بهشتی در مقدمه ۱۰ فرمان تشکیلاتی خود بر اینکه «ما برای انجام کارهای بزرگ، بیشک باید متشکل باشیم» تاکید میکند و معتقد است رابطههای ایمانی، اعتقادی، علمی و دینی سازماننیافته نمیتواند برای رسیدن به همه اهداف و تحقق بخشیدن به آرمانهای انقلاب اسلامی کافی باشد. بنیانگذاری حزبی فراگیر در اوج مسائل و موضوعات سالهای ابتدایی انقلاب از سوی شهید بهشتی، گویای اهمیت تشکیلات در اندیشه و سیره سیاسی-اجتماعی از سوی وی دارد. متأسفانه چراغ حزب جمهوری اسلامی چند سال بعد از شهادت وی خاموش شد و خلاء وجود تشکیلاتی انقلابی موجب خسارات زیادی شد. نزدیکان و شاگردان شهید بهشتی در حالی سعی کردند هرچه از میراث بهشتی به یادگار داشتند را تکنفره جلو ببرند که اساساً تحزب، تشکیلات و کادرسازی به عنوان مهمترین میراث وی را نمیتوان به صورت فردی به سرانجام رساند. لازمه حرکت در مسیر بهشتی، اقدام جمعی در گام دوم انقلاب است.
شهید بهشتی آزادی را زمینه سازندگی فرد و جامعه میدانست
خبرگزاری مهر به گفت وگو با شریف لکزایی عضو هیأت علمی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی پرداخت و آورد:
از نظر شهید بهشتی آزادی خلاقیت انسان را به عنوان موجود متفکر پرورش میدهد زیرا زمانی که آزادانه فکر کند جلوههایی در زندگی فردی و اجتماعی او آشکار میشود که سبب ساختن شخصیت خود و افراد جامعه است، انقلاب اسلامی انسان را به این آزادی میرساند تا با آن مبنای فلسفی که از آزادی ذاتی انسان تلقی میکند با خودسازی در سرنوشت خود و جامعه مؤثر باشد. ملاصدرا فرمودند که امتیاز انسان بر همه موجودات دیگر عالم طبیعت این است که میتواند بر طبیعت مسلط باشد و شرایط طبیعی را طبق خواسته و نیاز خود دگرگون کند یا در برابر هجوم عوامل نامناسب طبیعی سد و مانع ایجاد کند، شهید بهشتی هم در ادامه نگاه فلسفی ملاصدرا حرکت میکند و مبنای آزادی را اینگونه تقریر و تعریف میکند که بر اساس همان نظریه ملاصدرا است. از نظر شهید بهشتی بندگی و تقرب به خدا از مسیر آزادی میگذرد یعنی خداوند برای انسان خواسته است که اینگونه انتخاب و حرکت کند اگر این اتفاق رخ ندهد بندگی و مناسک دینی بر انسانها تحمل شود هیچ ارزش و اعتباری ندارد، بنابراین ارزش اعتقادات، دینداری و معنویت بر این است که انسان بر اساس آزادی انتخاب کند نه اینکه دین بر او تحمیل شود، اگر تحمیل دین بر انسان درست بود خداوند انسان را دیندار خلق میکرد، ارزش دینداری در انتخاب انسان است که درست یا نادرست را انتخاب کند. اهمیت دینداری در این است که انسان با آگاهی و شناخت مسیر را انتخاب کند حتی اگر در این مسیر اشتباه کند.
بهشتی را دوباره باید شناخت
روزنامه وطن امروز به گفت وگو با ملوکالسادات بهشتی فرزند ارشد آیتالله شهید دکتر بهشتی پیرامون سیره و منش اجتماعی و خانوادگی ایشان پرداخت و نوشت:
امام موسی صدر و شهید بهشتی هر ۲ برای اعزام به خارج از کشور و تبلیغ، انتخاب شدند؛ پدرم برای ایجاد وحدت در جامعه مسلمانان اروپا و امام موسی صدر برای ایجاد وحدت در لبنان که دارای مذاهب و ادیان گوناگون بود. هر دو این بزرگواران هم در دوران تصدی این امر به معنای واقعی محور وحدت مسلمانان بودند. فعالیتهای ایشان در هامبورگ وجوه گوناگونی داشت که البته همه آنها بر محور قرآن بود؛ جلسات تفسیر قرآن که برای خانوادههای ایرانی مقیم هامبورگ داشتند و نکات گوناگون تربیتی، اخلاقی و اجتماعی بویژه در محیط غربی را بیان میکردند و به سوالات حضار جواب میدادند. جلساتی با خانوادهها و مسلمانان آلمانی و غیرایرانی داشتند که به زبان آلمانی برگزار میشد و تسلط ایشان به این زبان در این امر بسیار تاثیرگذار بود. جلساتی با نوجوانان ایرانی و غیرایرانی داشتند که اکثرا در آلمان به دنیا آمده بودند و فقط به این زبان تکلم میکردند اما مقید به دستورات دین اسلام بودند؛ ایشان بحث و گفتوگو با آنان را خود هدایت میکردند و سعه صدر ایشان در مقابل سوالات تند این نوجوانان بسیار جاذبه داشت، علاوه بر آن تسلط ایشان به احکام اسلامی و استدلال منطقی و قوی ایشان برای ما نوجوانان بسیار هدایتگر بود. جلساتی که با دانشجویان مشغول به تحصیل در آلمان داشتند و شامل انجمنهای اسلامی دانشجویان بود که خود بنیانگذار آنها بودند. رسیدگی به این تشکیلات اسلامی سبب شده بود که دانشجویان ما در اروپا جایگاه خود را پیدا کنند. جلساتی که با دانشمندان و عالمان دینی اروپا داشتند به واسطه مطالعات وسیع و عمیقی که از جامعه اروپایی و ادیان و مکاتب گوناگون داشتند بسیار تاثیرگذار بود و همیشه با استدلال قوی پیروز میدان بودند.
حمایت آمریکا و سه کشور شرور اروپایی از منافقین یک رسوایی حقوق بشری است
خبرگزاری فارس به بازتاب سخنان، اسدالله بادامچیان دبیرکل حزب موتلفه اسلامی پرداخت و آورد:
با شهادت شهید بهشتی، انقلاب اسلامی وارد یک نقطه عطف در تاریخ خود شد و لیبرالها به همراه منافقین نام خود را به عنوان جنایتکار جنگی در یاری رساندن به ارتش بعث به ثبت رساندند... حمایت آمریکا و سه کشور شرور اروپایی از منافقین یک رسوایی حقوق بشری است. غرب در حالی از منافقین حمایت می کند و به آنها پناه داده است که بیش از ۱۷ هزار نفر از مردم ایران توسط این سازمان تروریستی به شهادت رسیده اند. شهید بهشتی در عمر کوتاه خود پس از انقلاب اسلامی کارهای بزرگی انجام داد و قانون اساسی در مجلس خبرگان قانون اساسی با مدیریت او به سامان رسید. کادرهای بزرگی که در حزب جمهوری اسلامی تربیت شدند تاکنون خدمات عظیمی در مجلس، دستگاه قضایی و قوه مجریه ارائه داده اند و همین جریان نیرومند است که طی ۴۰ سال گذشته در برابر جریان نفاق و جریان لیبرالیسم در کشور قد علم کرد و آنها را به زباله دان تاریخ سپرد. وی آمریکا را بزرگترین ناقض حقوق بشر در جهان دانست و گفت: آمریکا با حمله به عراق، افغانستان و سوریه و کشتن صدها هزار نفر از مسلمانان بزرگترین ناقض حقوق بشر در جهان است. آمریکا اخیرا با بستن سایت شبکه های العالم، المسیره، اللوءلوء، فلسطین الیوم، نباء و الکوثر می خواهد جلوی افشای جنایات و اقدامات ضد حقوق بشری خود را بگیرد. آمریکا در جنایات رژیم صهیونیستی سهیم است و نمی خواهد مردم جهان از طریق جریان آزاد اطلاعات از این جنایات مطلع شوند.
نظر شما