موسسه راهبردپژوهان جهان معاصر و موسسه مطالعات راهبردی شرق نشستی در فضای اسکای روم تحت عنوان «تحولات افغانستان؛ خروج نظامیان ناتو و موج جدید حملات طالبان» برگزار کردند که در ادامه متن صحبت های سخنرانان را می خوانیم:
طالبان و الگوگیریهای تبلیغاتی از داعش/ توافق دوحه و خروج غیرمسئولانه آمریکا زمینهساز تشدید درگیریهای داخلی در افغانستان
«محسن روحی صفت» معاون پیشین دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه در مورد حملات طالبان به شهرهای افغانستان گفت: آمریکایی ها هم پیش بینی کردند که بعد از خروج نیروهایشان همچنین تلاطمی ایجاد شود اما به نظر من آن چیزی که باعث شد تا این تلاطم و این دست به دست شدن مناطق تشدید شود که خیلی هم غلو و اغراق از طرف طالبان در آن وجود داشته است، خروج غیر مسوولانه نیروهای آمریکایی بود که ناشی از توافق دوحه بود زیرا در توافق دوحه دولت مرکزی نادیده گرفته شد و طالبان مشروعیت پیدا کردند و وضعیت مشروعیت آنها در تحولات سیاسی و بین المللی به شدت افزایش پیدا کرد و نقش کابل کاهش پیدا کرد. همچنین در متن قرارداد، آزادی زندانیان طالبان باعث افزایش روحیه این گروه شد و در بحث عملیاتی توان جدید پیدا کردند و این باعث شد تا توازن قوا به نفع طالبان تغییر پیدا کند که نتیجه این شیوه غلط در مذاکره با طالبان بود.
معاون پیشین دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه اظهار داشت: همچنین طالبان دستگاه های تبلیغاتی خود را همسان با داعش کردند و از تبلیغات و جنگ روانی بهره می برند و می بینیم که در جنگ بخش مهمی از آن جنگ روانی است. اشاره شده که دولت افغانستان در پرداخت پول به نیروهای خود دچار مشکل شده اما طالبان در پرداخت پول به نیروها برای پیوستن به آنها هیچ مشکلی ندارند که این خود انگیزه سربازان برای دفاع کاهش را داده و رخوت در آنها ایجاد کرده است. البته با تغیرات در دولت سربازان انگیزه گرفته اند و من خوشبین هستم که دولت افغانستان بتواند در مقابل طالبان ایستادگی کند به شرط اینکه انسجام سیاسی در دولت حفظ شود یا تقویت پیدا کند و نیروهای بسیج مردمی هم در کنار آنها باشند.
بخش بزرگی از مردم افغانستان زیر بار استیلای طالبان نمیروند
«عبدالشکور سالنگی» کارشناس ارشد مسائل بین المللی با اشاره به تحولات اخیر در افغانستان گفت: در افغانستان تحولات همچنان وجود دارد و یک روندی در پیش گرفته است. در این روند طالبان حمله می کنند و مناطقی را تصرف می کنند، مناطق اشغال شده آزاد می شود و مجدد همین روند ادامه دارد اما در این اواخر کم و بیش شاهد این هستیم که آمریکایی ها نشان دادند رفتنی هستند و از منطقه خارج شدند که این روند در بُعد نظامی اتفاق افتاد و همچنان هم ادامه دارد.
سالنگی اظهار داشت: در همین جریان موج بزرگی از حملات طالبان اتفاق افتاد که بیشتر از در شمال افغانستان متمرکز شده است. خب این سوال مطرح می شود که چرا طالبان این حملات را آغاز کرده اند؟ به نظر می آمد که بهانه طالبان برای جنگ وجود نیروهای خارجی بود و با رفتن خارجی ها طبیعتاً طالبان میبایست مذاکره می کردند اما برخلاف آن می بینیم که این اتفاق نیافتاد.
کارشناس ارشد مسایل بین المللی در ادامه اظهار داشت: آن چیزی که در بیرون مشاهده می شود و در رسانه ها هم انعکاس دارد این است که دولت افغانستان برای بقا باید مورد حمایت خارجی قرار بگیرد و با همین تصور بود که طالبان موج جدید تحرکات نظامی خود را آغاز کردند. اما بحث دیگر در اینجا در خصوص نیروهای نظامی دولت افغانستان است که بدون مقاومت در مقابل نیروهای طالبان بودند و در اکثر مواقع که طالبان حمله کردند بدون مقاومت شهرها را تصرف می کنند اما موجی از شورش های مردمی در شمال افغانستان در مقابل طالبان شروع شده است که این امر برای دولت افغانستان قابل استفاده است و می گویند که حتی اگر دولت افغانستان هم وجود نداشته باشد این مردم هستند که در مقابل طالبان ایستادگی می کنند. بنابراین چنین نتیجه گیری می شود که بخش بزرگی از مردم افغانستان زیر بار استیلای طالبان نمی روند و اگر دولت نباشد و حمایت خارجی هم نباشد مردم با طالبان مخالفت می کنند.
طالبان تاکتیکهای نظامی خاصی در حملات خود دارند
«سیدرسول موسوی» مدیر کل بخش آسیای غربی وزارت امور خارجه با اشاره تحولات افغانستان بیان داشت: نگاهی که من به موضوع دارم شاید متفاوت باشد. من یک ماه پیش در افغانستان بودم که از مزار شریف به قندهار، جلال آباد، کابل، هرات و ... رفتم و از مردم می پرسیدم که طالبان کدام هستند که می گفتند اینها جدید هستند و از پاکستان آمده اند که نتیجه گرفتم طالبان به لحاظ قدرت نظامی برای مناطقی که می خواهد هیچ مشکلی ندارد. الان طالبان حتی می خواهد وارد شهرهای اصلی هم شود هیچ مشکلی ندارد و لازم هم نیست که نیروهای نظامی با خودش بیاورد. در کابل بین ۶ تا ۷ هزار نیرو دارد. در قندهار توافقی است و اگر با بزرگان شهر توافق کند می تواند شهر را در دست بگیرد.
مدیر کل بخش آسیای غربی وزارت امور خارجه اظهار داشت: بنابراین یکی از دلایلی که شما می بینید عملیات به سمت شمال حرکت کرده این است که می بینیم طالبان در جنوب افغانستان مشکلی ندارند و تاکتیک های نظامی خاصی دارند. آنها اولاً می خواهند ارتباط افغانستان را با کشورهای همسایه قطع کنند و ثانیاً بر جاده ها و شریان های اقتصادی تسلط دارند. آنها دلیلی نمی بینند که وارد مراکز شهری شوند و خودشان را با هزینه های اضافی مواجه کند. همین که در جاده هزینه رفت و آمد را بگیرد هم خرج خود را به دست می آورد و هم عملاً جاده ها را کنترل می کند و تاکتیک دیگر طالبان این است که به مراکز انرژی دولتی همچون سوخت، برق و ... ضربه می زند.
موسوی تصریح کرد: طالبان به رغم آنکه توان نظامی بالایی دارد اما به دلیل فقدان مشروعیت نمی تواند اقدام جدی جهت تسلط بر کل افغانستان انحام دهد. در واقع فقدان مشروعیت بین المللی طالبان باعث می شود که این گروه نتواند در آینده نزدیک از لحاظ نظامی بر افغانستان مسلط شود.
بعد از خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، مولفههای جدید در سیاستهای طالبان مشاهده میشود
«جاوید حسینی» پژوهشگر موسسه مطالعات شرق در مورد حملات طالبان به شهرهای افغانستان گفت: با خروج نیروهای آمریکا از افغانستان سیاست های طالبان هم تغییر کرد. این سیاست های جدید دارای مولفه هایی است؛ یکی از این مولفه ها رو آوردن طالبان به جنگ های منظم بود. از زمانی که در سال ۲۰۰۵ میلادی طالبان دوباره قدم علم کردند، انواع حملات را در افغانستان تجربه کردند اما در سال های اخیر به دلیل ترس از حملات هوایی نیروهای آمریکا و قدرتمند شدن نیروهای ویژه افغانستان، جنگ های منظم طالبان متوقف شد و در مجموع به جز چند مورد طالبان جنگ منظم را از دستور کار خود خارج کردند و در عوض به حملات انتحاری و ... روی آورند.
اتفاقی که از فروردین ماه افتاد این بود که طالبان به جنگ های منظم رو آوردند. مولفه دیگر تغییر رفتار طالبان در جمعیت و جغرافیا بود که برای به دست آوردن این ۲ مولفه تلاش کردند تا آن را افزایش دهند. از آغاز حملات جدید طالبان تقریباً ۲۲ درصد جغرافیای افغانستان تحت سیطره طالبان درآمد. سومین تغییر تاکتیکی طالبان، پراکنده کردن جنگ در جغرافیای افغانستان است. به نظر من طالبان با ارزیابی که از نیروهای نظامی افغانستان و توان هوایی آنها داشتند تاکتیک جنگی خودشان را در پراکندن جنگ در جغرافیای وسیع پیاده کردند. چهارمین مولفه طالبان تمرکز بر جغرافیای شمال افغانستان است. در موج جدید حملات طالبان با وجود اینکه جنگ در همه جغرافیای افغانستان پراکنده شده اما می بینیم در ولایت های شمالی حملات با امواج بیشتری ادامه پیدا کرده است.
نظر شما