شعیب بهمن در گفت و گو با خبرنگار سیاسی ایرنا، سیاست رسمی و اصولی جمهوری اسلامی ایران در افغانستان را ارتباط با دولت مرکزی عنوان کرد و گفت: جمهوری اسلامی معتقد است که گروهها و جریانهای سیاسی مثل طالبان اگر بخواهند در ساختار قدرت حضور داشته باشند باید با دولت مرکزی به توافق رسیده و از این طریق وارد ساختار سیاسی شوند.
این کارشناس مسائل بین الملل با بیان اینکه افغانستان در سالهای گذشته درگیر بحرانهای متعدد چون جنگهای داخلی، گرایشهای تندروانه مذهبی، حضور گروههای تروریسی، تجاوز و اشغالگری بوده است، گفت: مساله دولت افغانستان و طالبان باید از مسیر گفت و گو حل شودو جمهوری اسلامی ایران به هیچ وجه خواهان تشدید درگیری و ناامنی در افغانستان از طرف طالبان یا هر گروه دیگری نیست.
بهمن با اشاره به پیش زمینههای بحران در افغانستان و مداخله بازیگران خارجی گفت: افزایش تنش در افغانستان نه فقط امنیت این کشور حتی منطقه را به چالش می کشد.
وی ادامه داد: این تنشها به ویژه با توجه به هم نژادی و همزبانی با مردم افغانستان با ایران می تواند تهدیدهای متعددی از قبیل سرازیر شدن سیل آوارگان و پناهندگان به مرزهای ایران را داشته باشد کما اینکه در گذشته هم بارها این اتفاق افتاده است.
وی خاطرنشان کرد: هرگاه افغانستان درگیر بحران امنیتی شده است، خواه ناخواه ایران میزبان آوارگان این کشور بوده است. بنابراین ایران هیچ سودی از بحرانی شدن وضعیت افغانستان نمیبرد و به دنبال آن هم نیست که ساختار سیاسی این کشور از روشهای خشونت آمیز تغییر کند.
بهمن اضافه کرد: ایران معتقد است که اگر طالبان تمایل به حضور در قدرت دارد، باید مشارکت سیاسی خود را از طریق مذاکره و صندوقهای رای داشته باشد و بتواند به عنوان یک جریان و حزب سیاسی در ساختار قدرت این کشور مشارکت داشته باشد.
بهمن با تاکید بر اینکه طالبان تنها بازیگر داخلی که بخواهد و بتواند فضا را به سمت ناامنی یا افزایش خشونت ببرد، نیست، گفت:اگر شرایط افغانستان ملتهب شود، گروههای تندرو، تکفیری و تروریستی میتوانند در این کشور جولان دهند و افغانستان را وارد یک مرحله عمیقی از بحرانهای سیاسی و امنیتی کنند.
وی درباره علل پیشروی طالبان و ناتوانی دولت افغانستان در دفاع از مناطق تحت کنترل خود گفت: این امر به تحولات ۲۰ سال گذشته این کشور و زمانی مرتبط است که آمریکاییها به افغانستان حمله کردند. آمریکا در حالی از این کشور خارج میشود در۲۰ سال گذشته هیچ اقدام جدی برای آموزش و تجهیز نیروهای نظامی افغانستان انجام نداده و به سایر کشورها هم اجازه نداده این پروسه را پیش ببرند.
این کارشناس مسائل بین المللی افزود: از سوی دیگر دولت مرکزی افغانستان دارای یک ارتش نسبتا ضعیف است که نه نیروهایش آموزشهای نظامی لازم را دیده اند و نه تجهیزات نظامی لازم را در اختیار دارند.
بهمن اضافه کرد: بخش دیگر از علل ناکامی دهای دولت افغانستان به سیاستهای آمریکا در قبال طالبان مرتبط میشود. مذاکرات آمریکا با طالبان در دوره ترامپ عملا فضای مساعدی برای این گروه ایجاد کرده تا بتواند در عرصه سیاسی و نظامی مانور دهد.
وی ادامه داد: در حال حاضر عربستان سعودی مبالغ بسیار سنگینی برای تجهیز طالبان هزینه میکند. در بسیاری از شهرها و ولایتهایی که سقوط میکنند، دفاع و نبردی صورت نمیگیرد و طالبان در ازای پرداخت مبالغ بالایی پول به مقامهای سیاسی در استانها و ولایتها، آنها را میخرد. در واقع رمز پیروزی موفقیت طالبان بیشتر در همین مورد بوده است. ضمن اینکه طالبان از نظر نظامی توسط کشورهای خارجی تقویت میشود و این فرصت در اختیار دولت مرکزی افغانستان قرار نگرفته است.
این کارشناس مسائل بین الملل یادآورشد: اگر شرایط به منوال گذشته پیش برود و تغییر جدی در این روند رخ ندهد، احتمال سقوط هرات و کابل وجود دارد اما اگر تغییری در روند فعلی شکل بگیرد که بخش مهم آن به بازیگران خارج از درگیری افغانستان ارتباط پیدا میکند، این امر میتواند جلوی این شرایط را بگیرد.
شعیب بهمن اضافه کرد: یک بخشی از کشورهای خارجی چون آمریکاییها و عربستان سعودی ارتباطات خیلی گستردهای با طالبان دارند و عامل بوجود آمدن این شرایط هستند.
وی اضافه کرد: ایران، روسیه، چین و هند خواهان گسترش ناامنی در افغانستان نیستند این کشورها اگر بتوانند به شکل جدی با ابتکار عمل نشستی را برگزار کنند و به توافق جامع برسند و از دولت مرکزی حمایت کنند؛ قاعدتا در این روند میتوانند تغییراتی را ایجاد کنند.
بهمن در ارزیابی سفر اشرف غنی و عبدالله به آمریکا گفت: این سفر عملا دستاورد خاصی به همراه نداشت زیرا هدف اصلی این سفر قانع کردن جو بایدن برای این بود تا نیروهای آمریکایی را از افغانستان خارج نکنند.
این کارشناس مسائل بین الملل یادآورشد: این تصور در دولت غنی شکل گرفته بود تا زمانی که نیروهای آمریکایی حضور دارند، حداقل طالبان نمیتوانند به سمت مراکز دیگر چون کابل حرکت کنند و نیروهای آمریکایی را برای خود به عنوان محافظ تصور میکردند.
وی با اشاره به تغییرات طالبان با گذشت زمان گفت: طالبان گذشته شبکه کاملا وابسته به القاعده بود و اساسا بر مبنای تفکرات و سازماندهی مالی و تشکیلاتی القاعده شکل گرفته بود. این گروه بعد از مرگ رهبران بزرگ خود دچار چند دستگیهای متعددی شده و به نحوی که امروز میتوان از چند جناح در طالبان سخن گفت.
بهمن خاطرنشان کرد: عدهای از طالبان به سمت داعش و تفکر تکفیری رفتند، عدهای نگاه ملایمتری به مسایل دارند و عدهای وابستگیهای خارجی دارند به طوری که طالبان وابسته به پاکستان، عربستان، قطر، ترکیه، چین و هند داریم بنابراین با یک طالبان یکدست مواجه نیستیم و همین امر میتواند در آینده خطرات جنگ در افغانستان را تشدید کند.
این کارشناس مسائل بین الملل اظهار کرد: با توجه به اینکه طالبان یکدست نیست، این گروه حتی اگر امروز پیروزیهایی بدست بیاروند، ممکن است در آینده اختلاف پیدا کنند و افغانستان را وارد بی ثباتی کنند.
نظر شما