به گزارش ایرنا ، در این وبینار «محمد مهدی احمدی» رایزن فرهنگی کشورمان و «ابوالحسن خلج منفرد» رییس مرکز مطالعات راهبردی روابط بین الملل سخنانی در ضرورت برگزاری نشست هایی از این دست عنوان کردند و «الخاندرو پالومو» از اسپانیا و «محمدرضا بهمنی» از ایران به تبیین و تحلیل کلیدواژه های اصلی مبحث تمدن نوین اسلامی در بیانات رهبر معظم انقلاب به ویژه با تمرکز بر بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی پرداختند.
در ابتدای این جلسه احمدی ضمن تشکر از بهمنی و پالومو برای حضور در وبینار، و همچنین قدردانی از زحمات خلج منفرد برای برگزاری نشست ابراز امیدواری کرد این سلسله نشست ها سبب شود تا مبحث «تمدن نوین اسلامی» که از ابتکارات مقام معظم رهبری است به خوبی تبیین شود.
احمدی سپس به بیان تعریفی از مفهوم تمدن نوین اسلامی پرداخت و گفت تمدن نوین اسلامی عبارت است از ظهور و بروز مادی و معنوی پیشرفت های هدفمند، سیستماتیک و نوظهور امت اسلامی با محوریت ایران بر اساس تعالیم اسلامی در تمام عرصه های اجتماعی به شکل معنادار و منضبط. واژه نوظهور بودن پیشرفت ها مرز تمدن اسلامی با تمدن نوین است. بر این اساس تمدن نوین به معنی برگشت به گذشته نیست بلکه ریشه در تمدن صدر اسلام دارد اما با شاخ وبرگ های جدید که همان نوظهور بودن پیشرفت هاست. این تمدن نوین اسلامی ماهیتش بر اساس دین شکل گرفته است و عدالت رکن اصلی آن است.
وی افزود :همچنین در این تمدن نوین محوریت با امام معصوم و در غیاب او ولی فقیه زمان است. در حقیقت دیانت و عدالت در گرو وجود امام است.
احمدی یادآورشد: جامعه ای که بر اساس تمدن نوین اسلامی شکل می گیرد علم و آزادی و فقر ستیزی و انسان سازی و رشد به سوی کمال آرامش روحی و اجتماعی، کرامت انسان، رعایت حقوق شهروندی و رعایت مقتصیات زمان لحاظ شده است.
رایزن فرهنگی کشورمان ابراز امیدواری کرد با مباحثی که استادان و متخصصان مطرح می کنند این جلسه برای مخاطبین وبینار ثمر بخش و روشنگرانه باشد.
در بخش دوم از مقدمه این نشست خلج منفرد رییس مرکز مطالعات راهبردی روابط فرهنگی گفت که برایم موجب افتخار و خوشوقتی است که در دومین برنامه گفت و گوی اندیشمندان ایرانی و اسپانیایی در موضوع تمدن نوین اسلامی شرکت می کنم.
خلج سپس در تبیین گفتمان تمدن نوین اسلامی افزود:گفتمان تمدن نوین اسلامی در جمهوری اسلامی ایران نماد نگاه به آینده در ایران و جهان است این گفتمان راهنمای حرکت دولت و ملت ایران در آینده است و همچون مشعلی است که مسیر حرکت ایرانیان را روشنی می بخشد .
خلج تاکید کرد که اگرچه ملت ایران از دهه چهل هجری شمسی در نقطه آغازین حرکت انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره ) اراده و حرکت خود را برای ورود اسلام و ارزش های اسلامی و معنوی در سپهر اجتماعی در پیش گرفت و از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در بیش از چهل سال پیش در تلاش بوده است تا اسلام را در عرصههای گوناگون حیات اجتماعی وارد کند اما پیگیری تحقق آرمان بلند تمدن نوین اسلامی در گام دوم انقلاب جایگاه ویژه ای دارد . بر این اساس گفت وگو هایی از این نوع که امروز به همت رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در اسپانیا برگزار می شود گامی است برای افق گشایی و تبیین ابعاد حرکت ایرانیان در آینده و در جهان متحول امروز. به امید موفقیت عزیزان در انجام این رسالت خطیر.
«الخاندرو پالومو» استاد علوم سیاسی دانشگاه گرانادا نیز درباره ویژگی های تمدن نوین اسلامی با عنایت به بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی ایراد سخن کرد .
پالومو یادآورشد: در سال ۲۰۱۹ در چهل و دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، آیت الله خامنه ای پیامی که امروز تفسیر می کنیم را تهیه کردند. در این پیام ایشان به عنوان رهبر ملت، برآوردی از پیشرفت های انقلاب در این دهه هایی که گذشت انجام می دهند و رهنمودهایی کلی هم جهت در مسیر قراردادن دولت انقلاب در آینده را مطرح می کنند.
آیت الله خامنه ای دوره تاریخی ای که در در سال ۲۰۱۹ آغاز می شود را عنوان "دومین مرحله پیشرفت، اجتماعی سازی و تمدن" جمهوری اسلامی ایران گذاشته اند. این مرحله دوم که تازه شروع شده است جهت تثبیت دست آوردهای گذشته و پیشرفت به سمت اهداف جدید بسیار تعییم کننده می باشد.
نگاهی به گذشته
پالومو ادامه داد :در این پیام آیت الله خامنه ای نگاهی به گذشته می کنند و دست آوردها و دشواری های که انقلاب از آغاز داشته است را مورد بررسی قرار می دهند. ابقای انقلاب اسلامی در این چهل سال در وسط یک محیط خصومت آمیز مانند جنگ سرد در گذشته و سیاست توسعه طلبانه امروز آمریکا، خود نشانه پابرجایی شالوده های روند انقلاب است .
به نظر آیت الله خامنه ای آن شالوده های ثابت عبارتند از یک سری اصول عمومی که بطور عمیق در ذات انسان ریشه گرفته اند . کل روند انقلاب از آنها الهام گرفته است. این ارزش های عمومی عبارتند از آزادی، اخلاق، معنویت، عدالت، استقلال، کرامت، عقل و برابری. اینها ارزشهای جاودانی هستند که برای یک نسل و نسل بعدی معتبر می باشد.
وی تصریح کرد که رهبر عالی ایران تاکید بر شاخصه زنده و انعطاف پذیری انقلاب می کنند . در نتیجه این شاخصه به انقلاب این اجازه را می دهد که بتواند از اشتباهاتش بهره گرفته و جهت گیری اش را اصلاح کند این شاخصه همچنین انقلاب را نزد انتقادهای سازنده حساس می کند، ولی بدون اینکه در رویزیونیسم یا انفعال بیفتد. بنابر این انعطاف این انقلاب مشروط به وفاداری و تعهد بی دریغ به ارزش های بنیادیش است .
به عقیده پالرمو ، آیت الله خامنه ای نتیجه می گیرد که انقلاب راکد نمانده است . روند انقلاب یک تعامل مستمر با چالش و اوضاع جدید خاص گذشت زمان حفظ می کند و با آنها با حساسیت و انعطاف لازم رو در رو می شود. ولی همانطور که در سطور پیشین گفتیم، تعهد بی دریغی با اصولش دارد و نیز حساسیت لازم نسبت به رقبا و دشمنانش دارا است .انقلاب نه فقط می خواهد که باقی بماند بلکه هم دلیل و شکل باقی ماندن را می خواهد. بنابراین؛ انقلاب هم مقتدر و هم با گذشت بوده است. انقلاب دچار افراط گرایی و انحرافات نشده است. اگر درگیر نزاع هم شده است همیشه در دفاع از خود بوده است، پس از اینکه مورد حمله قرار بگیرد.
سخنانی خطاب به جوانان
پالومو ادامه داد :اینجاست که آیت الله خامنه ای به جوانان خطاب می کند یعنی نسل های جدیدی که وظیفه هدایت انقلاب را دارند. رهبر عالی ایران تاکید به درس از تجربیات گذشته برای حرکت درست به آینده می کند. این تجربیات فقط توسط خود یا با گوش دادن به تجربیات دیگران حاصل می شود و به این ترتیب، آیت الله خامنه ای از نسل های جدید می خواهد که برای آنچه از نسل های گذشته آموخته اند ارزش قائل شوند. از طرف دیگر رهبر عالی ایران به جوانان درباره اطلاعاتی که از سوی دشمنان انقلاب مطرح می شود هشدار می دهد. این اطلاعات بدنبال حقیقت نیستند بلکه فقط بدنبال آسیب رساندن به انقلاب اسلامی هستند.
به گفته اندیشمند اسپانیایی، آیت الله خامنه ای میزان موفقیت انقلاب ایران را با مقایسه آن با پیشرفت های حاصل در دیگر فرایندهای انقلابی تاریخ اندازه گیری می کند. در مقایسه، انقلاب ایران یکی از موفق ترین انقلاب ها در تاریخ بوده است. این انقلاب به یک انحطاط تاریخی طولانی پایان داد . کشور را در مسیر مدرنیزاسیون و پیشرفت قرار داد. همچنین به استبدادی خاتمه داد و یک دولت مردمی و مردم سالاری تاسیس کرد. به جوانان این امکان را داد که سمت های کلیدی برای مدیریت کشور دسترسی پیدا کنند و در برابر تحریم های خارجی، اعتماد به نفس مردم ایران را نسبت به توانایی های خود تقویت کرد.
پالرمو تصریح کرد :انقلاب، در برابر اقدام های تحمیلی ابرقدرت های جهان، بویژه ایالات متحده، پرچم مقاومت را در سراسر جهان به اهتزاز در می آورد. در این راستا، ایران تلاش کرده است به حضور نامشروع آمریکا در منطقه خاورمیانه پایان دهد. این تلاش به عنوان یک عمل عدم تبعیت در برابر رفتار امپریالیستی برخی کشور و نیز بعنوان عمل پشتکارانه جهت حفظ انقلاب تلقی می شود.
وی یادآورشد که دوره دوم انقلاب اسلامی باید به استفاده از دستاوردهای به دست آمده و بهره گیری از ظرفیت های بکر استفاده نشده بپردازد. رشد کشور باید در بخش های مختلف از جمله تولید و اقتصاد ملی بهبود یابد. امام خامنه ای به جوانان درباره منابعی که برای ساختن اینده دارند هشدار می دهد:"بسیاری از این ظرفیّت ها با غفلت دستاندرکاران تاکنون بیاستفاده یا کم استفاده مانده است. همت بلند و انگیزههای جوان و انقلابی، خواهند توانست آنها را فعّال و در پیشرفت مادّی و معنوی کشور به معنی واقعی جهش ایجاد کنند".
این کشور فهرست گسترده ای از منابع مادی را دارد که می توان توسط مدیران با انگیزه و باهوش به طور موثر مورد بهره برداری قرار بگیرد. ایران ۱ درصد جمعیت جهان را دارا می باشد اما ۷ درصد منابع طبیعی جهان را در اختیار دارد. همچنیین دارای موقعیت ممتاز ژئواستراتژیکی بین شرق و غرب می باشد. اقتصاد این کشور می تواند به یک بازار منطقه ای با ۶۰۰ میلیون نفر دسترسی داشته باشد.
توصیه ها به جوانان:
وی تصریح کرد که جوانان باید با خوشبینی به آینده بنگرند. آنها باید ترس و ناامیدی را از خود و دیگران دور کنند. جوانان باید در شکستن محاصره تبلیغاتی دشمنان ایران پیشگام باشند.
همچنین محمدرضا بهمنی مشاور وزیر ارشاد و عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامی در سخنانی تمرکز خود را در بحث بر چیستی و چگونگی تکامل تمدنی جمهوری اسلامی ایران بر اساس اندیشه آیت الله خامنه ای قرار داد.
وی ابتدا به بیان مقدمه ای بر بحث خود پرداخت و توضیح داد که اندیشمندان متعدد جهان اسلام، از مصر، ترکیه، مالزی، عراق، لبنان و تونس در مورد ابعاد تاریخی و اجتماعی تمدن اسلامی سخن گفته و مطلب نوشته اند. روشن است که بعد تاریخی این اظهارنظرها به تحلیل چگونگی شکل گیری و فراز و فرود تمدن اسلامی به ویژه در قرن ۳ و ۴ اختصاص دارد. اما بعد اجتماعی نظرات و دیدگاه های این اندیشمندان به عناصر شکل دهنده الگوهای زیست اجتماعی مردم در جوامع اسلامی در سطوح حاکمیتی، نهادهای اجتماعی و سبک زندگی مسلمانان معطوف است. در ایران هم در میان محققان و اندیشمندان تمدنی، تنوع رویکرد را شاهد هستیم. اگر بخواهم مبنای خودم را برای تحلیل جریانهای فکری تمدن پژوهی در ایران معاصر، مطرح کنم، مایلم آن مبنا را در «نسبت سنجی میان دین و زندگی» بنا کنم. جریانهای علمی و فکری در نسبت سنجی میان دین و زندگی را در سه گروه طبقه بندی کرده ام :
۱) جریان سنتگرا
۲) جریان تجددگرا
۳) جریان تمدننگر و پیشرفتگرا
بهمنی افزود که این موضوع را در مقاله دیگری با عنوان «دین پژوهی به مثابه نسبت میان دین و زندگی» به تفصیل بررسی کرده ام و در اینجا به آن وارد نمی شوم. اما فقط به این مطلب اشاره می کنم که جریان سوم بر این باور است پاسخگویی به نیازهای زندگی هر عصر با نوآوریهای پیوسته در شیوههای استنباط از دین ممکن است به عبارت دقیقتر، از منظر این جریان فکری، در مسیر توسعه و تکامل اجتماعی، ابعاد مادی و معنوی زندگی انسان قابلیت تفکیک قطعی وجود ندارد، بلکه باید با «نگاه منظومهای به دین»، در پی استخراج پاسخ دین به نیازهای هر عصر و نسل بود که حاصل تحلیل سیستمی دین، الگوسازی زندگی دینی است. چنین نگاهی به نسبت میان دین و زندگی، از یکسو متفاوت و متمایز از نگاه فردگرایانه، گذشتهنگر و شریعتگرا به دین است و از سوی دیگر، با دلبستگی به تجدد و مدرنیته غربی در عصر حاضر مغایر است، بلکه نشان از دیدگاهی دارد که میتوان آن را «اندیشه تمدن نوین اسلامی» دانست.
بهمنی همچنین به نکاتی درباره مولف نظریه تمدن نوین اسلامی آیت الله خامنه ای پرداخت و گفت که شکلگیری و تطور یک اندیشه و نظریه، متأثر از زمینههای فردی و اجتماعی است. برخی ویژگیهای آیت الله خامنه ای که طبعا تاثیر در شکل گیری اندیشه تمدنی ایشان داشته است را فهرست وار اشاره می کنم:
۱. توان فقاهت، اجتهاد و قدرت استنباط شرعیه
۲. رویکردهای فلسفی و حکمی
۳. مناصب حکومتی و اجتماعی و به تبع آن توان شناخت محیطی و میدانی
پس از دو مقدمه فوق، بهمنی به مولفه های اصلی اندیشه تمدنی رهبری پرداخت و سپس خصوصیات و الزامات این تمدن را بیان نمود:
۱. امکان یا عدم امکان تمدن نوین اسلامی
پیشینهشناسی در مسائل اجتماعی، امری مقبول و مرسوم و گاه دارای اهمیت است. موضوع «تمدن نوین اسلامی» که برخی نفس ورود در آن را برنمیتابند، از جمله موضوعاتی است که نگاه به زمینهها و پیشینههای تاریخی آن ضروری و راهگشاست. به نظر میرسد بر همین اساس، از نخستین طرح بحثهای آیتالله خامنهای در موضوع تمدن، نگاه به پیشینه تاریخی در این زمینه است. ایشان سه تجربه تمدنی شامل تجربه تمدنی عصر نبوی، تجربه تمدنی غرب (در موضع نقد و تمایزشناسی) و تجربه جمهوری اسلامی ایران را مورد توجه قرار دادهاند. تحلیل تاریخی اندیشه تمدنی ایشان حائز این ویژگیهاست:
الف) ایشان جریان تمدنی اسلام را از عصر نبوی آغاز و آن را به تجربه تمدنی جمهوری اسلامی ایران متصل کردهاند.
ب) در تجربه تمدنی صدر اسلام، به نقش نبی مکرم اسلام(ص) در تأسیس تمدن اسلامی، درخشش تمدنی اسلام در قرن سوم و چهارم هجری و نیز به نقش جانشینان پیامبر۹ با تأکید ویژه بر نقل و فعل امامان معصوم۷ اشاره مینمایند.
ج) در کنار بازخوانی تجربه تمدنی صدر اسلام، نگاه نقادانهای نیز به تجربه تمدنی غرب داشتهاند که البته این نقد، نه یک اظهارنظر سیاسی، بلکه نقد عالمانه و منصفانه است که هم به مشکلات تمدن غرب اشاره دارند و هم به ویژگیهای قابل بهرهبرداری به عنوان یک تجربه بشری توجه کردهاند.
د) ایشان تجربه جمهوری اسلامی را در امتداد تمدن اسلامی تحلیل کرده، از همین منظر الزامات حرکت تمدنی آن را مطرح ساختهاند.
تجربه تمدنی صدر اسلام
عصر نبوی، خاستگاه تمدن اسلامی
پیامبر اسلام(ص) را باید بنیانگذار تمدن بزرگ اسلامی دانست. پدیده ای که از بعثت پیامبر شروع شد و در مدت ۲۳ سال جامعه عرب آن روزگار را به وضعیتی رو به جلو حرکت دادند.
درخشش تمدنی سدههای سوم و چهارم هجری
سده سوم و چهارم هجری به عنوان دورهای طلایی در تمدن اسلامی از لحاظ علمی و سیاسی در تاریخ تمدن اسلامی حائز اهمیت فراوان است. «در قرن سوم و چهارم هجری در همه دنیای آن روز، با سابقه تمدنها، با حکومتهای مقتدر، با میراثهای گوناگون تاریخی، هیچ تمدنی به عظمت و رونق تمدن اسلامی مشاهده نشده است؛ این هنر اسلام است» (خامنهای، ۰۹/۰۴/۱۳۹۰).
گفتار و رفتار امامان در تمدنسازی اسلامی
بررسی و الگویابی از نقل و فعل امامان معصوم (ع) در شکلگیری تمدن اسلامی بسیار اهمیت دارد. آنچه را که در تمدن اسلامی برای تعریف خلقیات فردی، روابط اجتماعی و فعالیتهای عمومی مورد نیاز است، میتوان در گفتار و سیره آن بزرگواران یافت و امت اسلام میتواند برای تمامی اموری که بنای تمدن اسلامی به آن نیاز دارد، به گفتار و رفتار ائمه (ع) مراجعه کند.
رشد نامتوازن در تجربه تمدنی غرب
تمدن غرب به عنوان یکی از تمدنهای فعال امروز بشر همواره در معرض نقد و بررسی از نگاه صاحبنظران غربی و غیرغربی است. از منظر آیتالله خامنهای، امروز تمدّن غرب حتی در میان اجزای خود، آن وحدت و انسجام و آن یگانگی لازم را ندارد. میتوان گفت از نگاه آیتالله خامنهای، عدالت از موضوعات کلیدی در فراز و فرود تمدنهاست.
روحیه کار و تلاش در تمدن غرب
در یک نقد و بررسی منصفانه نمیتوان نقاط مثبت تمدن غرب را نادیده انگاشت. یکی از این موارد در بیان آیتالله خامنهای، روحیه سختکوشی و عشق به کار در میان جوامع غربی است.
تجربه جمهوری اسلامی ایران در امتداد تمدن اسلامی
جمهوری اسلامی ایران زمینه و فرصتی را برای احیا و شکوفایی تمدن اسلامی پدید آورده است. از این منظر، ایجاد و احیای تمدن اسلامی یک امر حاکمیتی است
با نگاهی گذرا بر برخی شاخصههای تجربه جمهوری اسلامی ایران، میتوان شواهدی را بر ظرفیتهای تمدنی این تجربه مطرح ساخت.
۱. به لحاظ تاریخی، جمهوری اسلامی، با در اختیار داشتن فراز و نشیبهایی همچون جریان مشروطه و پیشتر از آن، تجربه حکومت شیعی صفویه را در اختیار دارد. از اینرو، خود این تجربه یک بستر تاریخی دستکم سیصدساله را در پیشینه خود دارد.
۲. جمهوری اسلامی، از یک مکتب فکری غنی و ارزشمند برخوردار است که انقلاب اسلامی تبلور عینی آن بوده و جمهوری اسلامی در مراحل تکاملی آن انقلاب مکتبی تعریف میشود.
۳. جمهوری اسلامی دارای یک ساختار حکومتی درونیِ مبتنی بر اندیشه ولایت فقیه است که حیات حدود چهل سال را تجربه میکند. اگرچه به لحاظ ساختارسازی تمدنی هنوز به دوره بلوغ نرسیده است.
۲. مفهومشناسی تمدن نوین اسلامی
تبیین مفهوم «تمدن نوین اسلامی» در نگاه آیتالله خامنهای از طریق بیان ارکان، اهداف و شاخصهای تمدن اسلامی انجام شده است. اما ممکن است این تصور مطرح شود که چنین توصیفی از تمدن اسلامی، ذهنی و نظری است. بنابراین به دو نکته پیشینی باید اشاره شود:
نخست، «ارتباط تمدن اسلامی با زندگی انسانی»
و دوم «توأمانی تمدن اسلامی و امت اسلامی».
برجسته بودن این دو مقوله در تفکر ایشان نشان میدهد که باید برای شناخت مفهوم تمدن حتما به میدان عمل و زیست انسانی و عینیتهای محیطی توجه شود. و این از مهمترین ویژگیهای دیدگاههای تمدنی ایشان است.
نسبت مفهومی «تمدن اسلامی» و «زندگی انسانی»
از منظر آیتالله خامنهای، تمدن اسلامی با زندگی انسانی، ارتباط معنایی تنگاتنگی برقرار میکند. در این زمینه، تعبیر «زندگی خوب و عزتمند» را به کار بردهاند که چهار ویژگی کلان را برای زندگی انسانی در تمدن اسلامی میتوان برشمرد:
(۱) علوّ معنوی و مادی؛
(۲) جهتمندی؛
(۳) نظم؛
(۴) سازگاری با طبیعت و محیط.
نسبت مفهومی «تمدن اسلامی» و «امت اسلامی»
مفهوم زیرساختی دوم در چیستی تمدن از منظر آیتالله خامنهای، ربط معنایی تمدن و امت است. ایشان ضمن اشاره به تنوع ملیتها و کشورها در درون امت اسلامی، دستیابی به تمدن مطلوب قرآنی را به عنوان چشمانداز مشترک امت اسلامی در کشورهای مختلف می دانند و این چشم انداز را ایجاد تمدن اسلامی جدید بر پایه دین و عقلانیت و علم و اخلاق توصیف کرده اند.
خلاصه این که : در مفهومشناسی تمدنی از منظر آیتالله خامنهای، می توان تمدن اسلامی را در دو سطح تحلیل و تبیین کرد:
یکم: در سطح اول (سطح خرد)، ایشان تمدن اسلامی را نظاموارهای میدانند که زندگی خوب و عزتمند را برای انسان (مخلوق) مهیا میکند تا او به غایت مورد نظر خدای متعال (خالق) دست یابد.
دوم: سطح دوم (سطح کلان)، ایشان تمدن اسلامی را چشمانداز و هدف غایی حرکت امت اسلامی در میان اجتماعات بشری تعریف و تبیین میکنند که البته گویا برای امت اسلامی، تمدنهای اسلامی (ولی با مشترکات هویتی مشترک) قائل هستند، زیرا تنوع ملتها و تفاوت شرایط فرهنگی و اقلیمی را در این بحث به رسمیت میشناسند.
با این توصیف، در ادامه سه مقوله مفهومی، شامل ارکان، اهداف و شاخصهای تمدن اسلامی را از منظر آیتالله خامنهای بررسی میکنیم.
ارکان تمدن اسلامی
رکن،به «پایه» و «جزو اصلی» هرچیز گفته می شود. بنابراین، وقتی از رکن تمدن اسلامی سخن میرود، بنا به قاعده، موجویت یافتن تمدن اسلامی باید به آنها وابسته باشد. از نظر آیت الله خامنه ای، ارکان تمدن اسلامی را باید در پایه گذاریهای بعثت نبوی جستجو کرد. این ۴ رکن عبارتند از :
الف) ایمان (به اسلام و ارزشهای توحیدی): «یک نقطه اصلی وجود دارد و آن، ایمان است. یک هدفی را باید ترسیم کنیم ـ هدف زندگی را ـ به آن ایمان پیدا کنیم. بدون ایمان، پیشرفت در این بخشها امکانپذیر نیست؛ کارِ درست انجام نمیگیرد.
ب) توأمانی «نقل» و «عقل»: این رکن از ارکان مورد نظر آیتالله خامنهای، درواقع گویای آن است که در حرکت تمدنی، وفاداری به کتاب و سنت با عقلانیت توأم شده است.
ج) نوگرایی: این رکن تمدن اسلامی میتواند مؤید این معنا باشد که تمدن اسلامی ضمن اینکه به ارزشهای اصیل و اصول کتاب و سنت پایبند است، از تحجر و تعصب نیز به دور است.
ھ) عزتمندی و عدم وابستگی: عزت به عنوان رکن تمدن اسلامی، به این معناست که اساساً تمدن اسلامی در شرایط ذلت و وابستگی و تقلیدپذیری حاصل نمیشود. از اینرو، برای حرکت به سوی تمدن اسلامی باید حرکت عزتمندانهای واقع شود.
و) مجاهدت: تلاش و کوشش از ویژگیهایی اساسی در همه حرکتهای تمدنی است. «همه تمدنسازیها، به برکت مجاهدتِ دائم شده است. مجاهدتِ دائم هم همهاش به معنای رنج کشیدن نیست.
اهداف تمدن اسلامی
مقوله مفهومی دوم در معناشناسی تمدن از دیدگاه آیتالله خامنهای، مقوله اهداف است. مهمترین اهداف برای تمدن اسلامی، از نظر ایشان این موارد است:
الف) پیشرفت مادی و رشد و توسعه و اعتلای اقتصادی دنیای اسلام
«تمدن و فکر اسلامی، پیشرفت مادی را میخواهد؛ اما برای امنیت مردم، آسایش مردم، رفاه مردم و همزیستیِ مهربانانه مردم با یکدیگر، این خصوصیات نظام اسلامی است» (خامنهای، ۲۰/۰۸/۱۳۸۵).
ب) ارتقای علم و فن آوری
«[اسلام] نسبت به علم، مهمترین حرکت و مهمترین تحریک و تحریص را داشته است. تمدن اسلامی به برکت حرکت علمی که از روز اول در اسلام شروع شد، به وجود آمد. هنوز دو قرن بهطور کامل از طلوع اسلام نگذشته بود که حرکت علمی جهشوار اسلامی به وجود آمد» (خامنهای، ۰۵/۰۷/۱۳۸۳).
ج) برقراری عدالت اجتماعی
در دیدگاه آیتالله خامنهای توجه به عدالت در مفهومپردازی تمدن اسلامی بسیار جدّی است. گویا تمدن اسلامی بدون عدالت، نمیتواند معنا شود. جامعه در تمدن اسلامی با عدالت هویت مییابد. به اعتقاد ایشان، تحسین عدالت و عشق ورزیدن به آن و سخن گفتن درباره آن کافی نیست، بلکه همت اصلی باید به پیریزی مناسبات اجتماعی در عرصههای مختلف حیات جمعی بر مبنای عدالت معطوف باشد.
د) اعتلای معنویت و اخلاق
در کنار اهداف ذکر شده، رشد معنویت و اخلاق در تمدن اسلامی، اهمیت بالایی دارد. «در چنین جامعهای، معنویت و اخلاق هم باید به قدرِ حرکت پیشرونده مادی پیشرفت کند.»
۳. ایجاد و تکامل تمدن اسلامی
در دو بخش پیشین به دو مبحث «امکانسنجی» و «مفهومشناسی» تمدن نوین اسلامی پرداختیم. در بخش پایانی مقاله، به مبحث «چگونگی دستیابی به تمدن نوین اسلامی» از نگاه آیت الله خامنه ای میپردازیم.
مراحل تکوین تمدن اسلامی
بیشک هیچ تمدنی بهیکباره شکل نمیگیرد و باید از مسیرها، دورهها و نظامهای مختلفی گذر کند. آیتالله خامنهای در تبیین فرایند تحقق تمدن اسلامی نیز انتزاعی سخن نگفته اند و بلکه فرآیند تمدنی را با توجه به تجربه انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی توصیف می کنند.البته فرایند پنج مرحلهای موردنظر ایشان به قلمرو حاکمیتی جمهوری اسلامی ایران محدود نمی شود. میشود:
مرحله اول: وقوع انقلاب اسلامی
پیروزی انقلاب و تحولات سیاسی در کشور نقطه آغاز حرکت به سوی تمدن نوین اسلامی است. البته مراد ایشان از انقلاب اسلامی، فقط مرحله سیاسی پیروزی انقلاب نیست. بلکه این معنا را اینگونه شرح دادهاند: «انقلاب یک امر دفعی نیست؛ یک امر تدریجی است. یک مرحله انقلاب که تغییر نظام سیاسی است، دفعی است؛ اما در طول زمان، انقلاب باید تحقّق پیدا کند. این تحقّق چگونه است؟ این تحقّق به آن است که آن بخشهایی که عقب مانده و تحوّل پیدا نکرده است، تحوّل پیدا کند و روز به روز راههای جدید، کارهای جدید، فکرهای جدید و روشهای جدید، در چارچوب و بر پایه آن ارزشها در جامعه بهوجود بیاید و پیش برود، تا آن ملت بتواند با نشاط و با قدرت به سمت هدفِ خودش حرکت کند. برگشت، غلط است؛ عقبگرد، خسارت است؛ اما ایستادن هم غلط است، باید حرکت کرد و به جلو رفت».
مرحله دوم: تشکیل نظام اسلامی
«نظام اسلامی، یعنی طرح مهندسی و شکل کلی اسلامی را در جایی پیاده کردن. این توصیف برای نظام اسلامی، یعنی اینکه «هندسه عمومی جامعه، اسلامی بشود»
مرحله سوم: تشکیل دولت اسلامی
«دولت اسلامی شامل همه کارگزاران نظام اسلامی است؛ نه فقط قوه مجریه؛ یعنی حکومتگران و خدمتگزاران عمومی. اینها باید جهتگیریها و رفتار اجتماعی و رفتار فردیِ خود و رابطهشان با مردم[۱] را با معیارهای اسلامی تطبیق دهند
تا بتوانند به آن اهداف برسند. خلاصه اینکه از نظر آیتالله خامنهای «معنای مرحله دولت اسلامی این است که ما میخواهیم اعمال فردی، رفتار با مردم، رفتار بین خودمان و رفتار با نظامهای بینالمللی و نظام سلطه امروز جهانی را به معیارها و ضوابط اسلامی نزدیکتر کنیم. این شعار، بسیار باارزش است».
مرحله چهارم: تشکیل کشور اسلامی
از آنجا که ایشان در مراحل پنجگانه، علاوه بر دولت اسلامی از مرحله ای با نام تشکیل کشور اسلامی نام می برند، معنایش این است که تنها با شکل گیری ارکان و کارگزاران مسلمان ،کشور اسلامی حاصل نمی شود. با این توصیف، میتوان گفت کشوری که در آن تحجر، انحراف و یا التقاط نمایان است، کشور اسلامی نیست.
مرحله پنجم: تشکیل تمدن بینالملل اسلامی
می توان گفت با طی شدن مراحل چهارگانه، باید انتظار داشت که شاخص های تمدن اسلامی در یک قلمرو حاکمیتی نمایان شود. اما این که ایشان مرحله پایانی حرکت تمدنی را مرحله تشکیل تمدن بینالملل اسلامی می دانند. یعنی اگر یک نمونه از کشور اسلامی با آن شاخص هایی که گفته شد، شکل بگیرد، سپس آن نمونه، با لحاظ شرایط سایر کشورها می تواند قابلیت تکثیر پیدا می کند که در این صورت، زمینه های شکل گیری امت اسلامی، فراهم خواهد شد.
الزامات رسیدن به تمدن اسلامی
با توجه به مراحل و مسیر حرکت تمدنی از منظر آیتالله خامنهای، به طبع حرکت موفق در این مسیر با الزاماتی همراه است که با تلاش و جدیت توأمان عموم مردم و نیز مسئولان جامعه امکانپذیر است. این الزامات در واقع کار ویژههایی هستند که از نظر آیتالله خامنهای لازمه حرکت برای رسیدن به تمدن اسلامی شمرده میشوند. این الزامات در چهار عنوان و ذیل دو بخش طبقهبندی شده است:
الف) الزامات تمهیدیِ اساسی
این گروه از الزام ها درواقع مهیا کننده زیرساختهای اساسی برای تمدن سازی هستند. این الزامات ناظر به تقویت و اعتلای داراییها و ظرفیتهای ناملموس (یعنی فکر و ظرفیت انسانی) یک کشور به شمار میآیند:
۱. تولید فکر و علم برای تمدنسازی اسلامی
۲. پرورش انسان
ب) الزامات عینیِ کارکردی
الزامات کارکردی درواقع تأمین کنندۀ مظاهر و عینیتهای تمدنی هستند. اگرچه به لحاظ جنس، این الزامات نقطه اشتراک تمدنها شمرده میشوند، ولی ازسوی دیگر، فصل تمایز تمدنها را نیز در همین الزامات باید جست. از اینرو، برای این بخش از الزامات نیز، دو بخش الزامات سختافزاری و الزامات نرمافزاری را میتوان مشاهده کرد. به بیان دیگر، «اگر پیشرفت همهجانبه را به معنای تمدنسازی نوین اسلامی بگیریم، تمدن نوین دو بخش دارد: یک بخش، بخش ابزاری است؛ یک بخش دیگر، بخش متنی و اصلی و اساسی است. به هر دو بخش باید رسید»
۱. نظامسازی و تعالی الگوی مدیریت
«بخش ابزاری [تمدن] عبارت است از همین ارزشهایی که ما امروز به عنوان پیشرفت کشور مطرح میکنیم: علم، اختراع، صنعت، سیاست، اقتصاد، اقتدار سیاسی و نظامی، اعتبار بینالمللی، تبلیغ و ابزارهای تبلیغ؛ اینها همه بخش ابزاری تمدن است» (همان). نکته قابل توجه در این زمینه آن است که عینیتبخشی به این الزامات در گرو نظامسازی است؛ یعنی مظاهر تمدنی و بروز و ظهور بیرونی تمدن نوین اسلامی بیتردید از رهگذرِ طراحی و تأسیس نظامهای اجتماعی اسلامی گوناگون مانند نظام سیاسی، نظام اقتصادی، ساختارهای رسانهای و... خواهد بود.
۲. اصلاح سبک زندگی و رفتار اجتماعی (رسیدن به سلوک عملی مورد نظر اسلام)
«بخش حقیقی [تمدن] آن چیزهایی است که متن زندگی ما را تشکیل میدهد که همان سبک زندگی است. این، بخش حقیقی و اصلی تمدن است؛ مثل مسئله خانواده، سبک ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، نوع خوراک، نوع آشپزی، تفریحات، مسئله خط، مسئله زبان، مسئله کسب و کار، رفتار ما در محل کار، رفتار ما در دانشگاه، رفتار ما در مدرسه، رفتار ما در فعالیت سیاسی، رفتار ما در ورزش، رفتار ما در رسانهای که در اختیار ماست، رفتار ما با پدر و مادر، رفتار ما با همسر، رفتار ما با فرزند، رفتار ما با رئیس، رفتار ما با مرئوس، رفتار ما با پلیس، رفتار ما با مأمور دولت، سفرهای ما، نظافت و طهارت ما، رفتار ما با دوست، رفتار ما با دشمن، رفتار ما با بیگانه؛ اینها آن بخشهای اصلی تمدن است که متن زندگی انسان است. اینها متن زندگی است؛ این همان چیزی است که در اصطلاح اسلامی به آن میگویند: عقل معاش. میشود این بخش را به منزله بخش نرمافزاری تمدن به حساب آورد و آن بخش اول را، بخشهای سختافزاری به حساب آورد» مطلب مهم در خصوص بخش نرمافزاری تمدن این است که از نظر ایشان، مسئله سبک زندگی، عنصر تمایزبخش و تعالیبخش در حرکت تمدنی بهشمار میآید؛ یعنی «اگر ما در این بخشی که متن زندگی است، پیشرفت نکنیم، همه پیشرفتهایی که در بخش اول کردیم، نمیتواند ما را رستگار کند؛ نمیتواند به ما امنیت و آرامش روانی ببخشد.
مطلب مهم دیگری که ایشان در تبیین موضوع سبک زندگی بدان اشاره کردهاند نقش سه حوزه دانشی فقه اسلامی، حقوق اسلامی و اخلاق اسلامی در اعتلای سبک زندگی است. البته از نظر ایشان، در زمینه فقه اسلامی و حقوق اسلامی، در مراکز علمی اسلامی، کار خوبی انجام شده ولی برای دستیابی به تمدن نوین اسلامی، لازم است در اخلاق اسلامی و عقل عملی اسلامی هم کار علمی و عملیاتی موردنیاز انجام شود.
نظر شما