روزنامه ایران سه شنبه پنجم مرداد از آسیبهای فردی و اجتماعی ناشی از شیوع کرونا بر زنان سرپرست خانوار و شاغل، به ارایه گزارشی پرداخت و نوشت: زهره زنی ۴۲ ساله، شاغل و سرپرست خانوار است که تا قبل از کرونا میتوانست با درآمدی که حاصل از کار کارگری و بهصورت دستمزد بود، کرایه خانه کوچک خود را در جنوب شهر پرداخت کرده و با بقیه درآمدش به سختی اما آبرومندانه گذران کند، اما کرونا بهطور جدی برنامه زندگی و کار او را با بحران مواجه کرده، او به «ایران» میگوید: «وقتی کرونا شروع شد، اصلاً احتمال نمیدادم تا این حد، ماندگار باشد. من یک دختر و یک پسر هم دارم، دخترم ۸ سال دارد و محصل است، پسرم ۱۵ سال دارد و با دستفروشی در خرج زندگی کمک حالم شده، از وقتی کرونا آمده، کمتر مردم اعتماد میکنند و من را به خانههایشان برای نظافت راه میدهند، کرایه خانه را با تأخیر پرداخت میکنم، درآمد پسرم هم آنچنان زیاد نیست و به سختی شاید نیمی از هزینه خورد و خوراک را تأمین میکند. مطمئن هستم اگر این رویه تا چند ماه دیگر ادامه پیدا کند، چرخ زندگیام نمیچرخد. خیلی نگران هستم.»
نسرین ۳۱ ساله شاغل در یک شرکت خصوصی است، او هم با شیوع کرونا مشکلاتش رنگ و بوی دیگری گرفته است؛ یک پسر سه ساله دارد که تا قبل از کرونا مهد کودک میرفت، خانواده خود و همسرش هم در شهرستان زندگی میکنند و حالا که کرونا آمده برای نگهداری از فرزندش بشدت دچار مشکل شده است. اوایل شیوع کرونا، شرکت محل کار نسرین دورکاری گذاشت، با این روش او میتوانست کارهایش را پیش ببرد، اما حالا چند ماهی است که دورکاریها جمع شده و مشکلات آنها چند برابر بیشتر از قبل شده است، این در حالی است که نسرین معتقد است که اگر هم مهدکودکها به صورت عادی شروع به کار کنند، بهخاطر ترس از کرونا باز هم نمیتواند فرزندش را به مهد بفرستد، هر چند همین حالا هم برخی از مهدها باز شدهاند و در حال فعالیت هستند، اما نگرانی از ابتلا به کرونا به او اجازه نمیدهد که فرزندش را به مهدکودک بفرستد. شرایط سخت اقتصادی و کرایه خانه هم اجازه نمیدهد که کارش را رها کند. بیشتر روزها با همسرش هماهنگ کرده و نوبتی مرخصی میگیرند و بچه را نگه میدارند، اما بیش از این نمیتوان از مرخصیها استفاده کرد و کم کم صدای کارفرماها در خواهد آمد.
تجارب متفاوت زنان در دوران کرونا
لیلا ارشد، مددکار اجتماعی، با اشاره به اینکه زنان در موارد بحرانی یا پاندمیهایی مانند کرونا، در مقایسه با مردان تجارب متفاوتی دارند، به «ایران» میگوید: اگر بخواهیم به آسیبهایی که زنان در پاندمی کرونا به آنها دچار شدند، اشاره کنیم، مشخص و واضح است که مسئولیتها و مشکلات زنان در این شرایط افزایش پیدا کرده است و جای شکی در آن نیست. خیلی از زنان در این دوران حتی شغل خود را هم از دست دادهاند، در جوامعی مانند جامعه ما که زنان فرصتهای برابری درخصوص پشتوانههای اقتصادی، مانند مردان ندارند، هنگامی که شغل خود را از دست میدهند، در اتفاقی مانند پاندمی کرونا بیشتر زخم میخورند و آسیب میبینند. بسیاری از زنانی هم که شاغل هستند، هم خانواده خود را حمایت میکنند و هم بخشی از هزینههای همسر و فرزندان خود را تقبل میکنند. تعداد زنانی که در حال حاضر از نظر اقتصادی به خانواده کمک میکنند، زیاد شده است، به عنوان نمونه در گروه هدفی که من در آن فعالیت میکنم، یعنی در دروازه غار، خیلی از زنان هزینههای زندگی را تقبل میکنند، زیرا همسران آنها یا اعتیاد دارند و یا در زندان هستند. در همین وضعیت هم از دست دادن شغل همسر و پدر هم مشکلات زیادی برای این قبیل مادران و زنان ایجاد کرده است، پاندمی کرونا نه تنها سبب افزایش فشار اقتصادی شده، بلکه همزمان ابعاد روانی و عاطفی زندگی آنها را نیز تحت تأثیر قرار داده است.
به گفته ارشد، به دلیل حضور مداوم بچهها در خانه و افزایش نیازهای آنها به یک سری تجهیزات از جمله تبلت و گوشی، معضلات چندین برابر شده است. از آنجایی که اکثر خانوادهها در آپارتمانهای کوچک زندگی میکنند، هم باید از پس مسائل اقتصادی بر بیایند و هم بر دشواریهای مسائل عاطفی و روانی غلبه کنند، این در حالی است که هیچ وقتی ندارند که به خود اختصاص بدهند، به عنوان مثال، پیادهروی، باشگاه رفتن، پارک رفتن یا سپری کردن اوقات فراغت در کنار اقوام و دوستان آنها هم حذف و یا بسیار محدود شده است، حالا زنانی که با امکانات محدود، برای گذران زندگی نیاز به شرکت در کلاسهای تخصصی و دورههای کاری داشتند، از اختصاص زمانی برای حضور در این دورهها باز ماندهاند، زیرا رسیدگی به مسائل درون خانه و بیرون از خانه با وجود بچههایی که همواره در خانه حضور دارند، چندین برابر شده و این امور در اولویت قرار گرفته است. از سوی دیگر زنان آسیبدیده که امکانات کمتری دارند و حق بیمه هم ندارند، از مسائلی مانند درمان هم باز ماندهاند، این افراد که ذخیره و پساندازی ندارند و معمولاً روزمزد هستند، به عنوان نمونه افرادی که در منازل کار میکردند یا در آرایشگاهها یا تالارهای عروسی به صورت روزمزد کار میکردند، حالا یا شغل خود را از دست دادهاند یا درآمدهایشان بسیار محدود شده است. اداره خانه، تورم و هزینههای زندگی، فشار زیادی را بر این قشر وارد کرده است، این در حالی است که به دلیل حضور مداوم اعضای خانواده در خانه و فشارهای اقتصادی، دعواها، دلخوریها و قهرها هم بین اعضای خانواده افزایش پیدا کرده و زنان نمیتوانند بهدرستی مسائل را حل و فصل کنند، اما در این میان، هستند گروهی از زنان که اعتقاد دارند به بهبود شرایط جمعی باید کمک کرد و در دوران پاندمی کرونا از طریق نهادهای مدنی بسیار نقشآفرینی کردند، این گروه هم در مهار کرونا و هم در کاهش آن تأثیرات زیادی داشتند و نباید فعالیتهای بزرگ و مهم این افراد را نادیده گرفت، زنان فعال اجتماعی، در دوران پاندمی کرونا از پا ننشستهاند و تلاش کردهاند تا شرایط را برای بقیه بهتر کنند.
فشار چندبرابری مشکلات زندگی بر دوش زنان در دوران کرونا
عالیه شکربیگی، جامعهشناس و دبیر کارگروه خانواده سالم معاونت ریاست جمهوری در امور زنان و خانواده نیز، درباره وضعیت زنان و مشکلات آنها در شرایط پاندمی کرونا به «ایران» میگوید: زنان در این شرایط کرونایی، مشکلات مضاعف یعنی دوبرابری را متحمل شدهاند، علاوه بر وظیفهای که در داخل خانه به عنوان همسر و مادر متحمل میشوند، این بار نهاد آموزش هم آموزش فرزندان را به فضای خانه منتقل کرده است و این امر سبب شده که یک زن علاوه بر همسر بودن و مادر بودن یک معلم هم برای فرزندانش باشد و سبب شده وظایف او چند برابر شود، هرچند در بعضی موارد، مردان هم همکاری میکنند، اما در بیشتر موارد این زنان هستند که باید به امور خانه رسیدگی کنند. شما میبینید وظیفه زن در دوران کرونا و در واقع تحمل بارهای بیشتر زندگی شده و این بار روی دوش آنها سنگینی میکند و در بعضی از موارد زنان تابآوری خود را از دست میدهند و به هر صورت در دل خانه که محل و مکان آرامش انسان است، به نوعی محلی برای تولید جنگ و خشونت به بهانههای مختلف تبدیل میشود. به گفته این جامعهشناس، با توجه به شرایط موجود و مشکلات به وجود آمده پس از شیوع کرونا در این یک سال و اندی، باید مدیریت داخلی خانه توسط همه اعضای خانه ارتقا پیدا کند و هر یک از اعضای خانه، باید وظیفهای مشخص، داشته باشد، حالا به نوعی باید مسئولیتپذیری افراد بالا رفته و در کنار اینها به ساماندهی تعاملات ارتباطات خانواده هم توجه بیشتری شود. اگر از کنار افزایش فشارهایی که روی دوش زنان افتاده ساده عبور کنیم، خواهیم دید که زنان در نهایت خسته شده و مدیریت زندگی از دستشان خارج میشود و در نتیجه شاهد افزایش خشونت و تنشها در تعاملات و ارتباطات خانواده خواهیم بود. در واقع پاندمی کرونا، به گونهای زندگی را برای زنان دچار مخاطره و ریسک کرده است و ناگزیر هستیم که با آگاهی رسانیهای بیشتر از افزایش مشکلات زنان در این برهه جلوگیری کنیم.
نظر شما