به گزارش ایرنا، بیستمین دوره رقابتهای لیگ برتر فوتبال ایران در حالی به اتمام رسید که شاهد اتفاقات متعددی در این فصل بودیم. یکی از مهمترین و شاید تاسف برانگیزترین مسائلی که به چشم دیدیم؛ معضلات و ماجراهای عجیب روی نیمکتهای لیگ بود؛ جایی که سرمربیان در آن نقش اصلی را ایفا کردند. آنها یا قربانی شدند و یا قربانی کردند و یا هر دو...
در این دوره از مسابقات ۲۹ سرمربی حداقل برای یک بازی و حداکثر یک فصل روی نیمکت نشستند. هشت تیم از ۱۶ تیم دست به سرمربی خود در طول فصل نزدند و نیم دیگر تیمها حداقل یک بار نفر اول کادر فنی خود را تغییر دادند. این اعداد باورنکردنی باعث شده تا فوتبال ایران جلوتر از کشورهای سطح اول اروپا و همچنین آسیایی در نوع خودش رکوردشکنی کند. یک رکوردشکنی تلخ...
ثباتی که جواب داد:
همانطور که گفته شد ۵۰ درصد تیمها سرمربیان ابتدای فصل خود را تغییر ندادند. اگر به جدول ردهبندی نگاه کنیم و وضعیت کلی این تیم ها را در نظر داشته باشیم متوجه میشویم که تقریبا همگی عملکرد قابل قبول و مثبتی داشتند. پرسپولیس و سپاهان در ردههای اول و دوم جای گرفتند و یحیی و محرم عملکردی فوقالعاده داشتند. امیر قلعهنویی در گلگهر سیرجان توانست تا یک قدمی کسب سهمیه برود وحالا این شانس را دارد تا در جام حذفی به عنوان قهرمانی برسد. مهدی تارتار، مهدی رحمتی و سیروس پورموسوی در پیکان، پدیده و صنعت نفت نمایشی درخور و آبرومندانه داشتند. محمد ربیعی در اولین فصل لیگ برتری شدن مس رفسنجان رتبه قابل توجه هشتمی را کسب کرد و فقط جواد نکونام و فولاد خوزستان بودند که نسبت به لیگ نوزدهم افت داشتند و در رده ششم جای گرفتند. البته تیم اهوازی میتواند در جام حذفی عنوان قهرمانی را به ارمغان بیاورد.
تبریزیها رکورددار تعویض سرمربی:
حداقل ۲ سرمربی و حداکثر پنج سرمربی. این ماحصل تغییرات هشت باشگاهی است که سرمربیان خود را تغییر دادند. به جز استقلال و تراکتور، الباقی تیمها در رتبههای یازدهم تا شانزدهم جای گرفتند. ماشینسازی با پنج تغییر رکورددار بود. آنها به ترتیب وحید بیاتلو، سعید اخباری(۲ مقطع)، مهدی پاشازاده، کاظم محمودی و علیرضا اکبرپور را روی نیمکت خود قرار دادند. تراکتور با چهار سرمربی در رده بعدی قرار گرفت. پنج تیم ذوبآهن، نفت مسجدسلیمان، سایپا، نساجی و الومینیوم سه سرمربی در لیگ بیستم داشتند و استقلال هم با محمود فکری و فرهاد مجیدی در این فصل در مسابقات حاضر شد.
پنج سرمربی در ۲ تیم:
پنج سرمربی در این فصل با ۲ تیم کار کردند. علیرضا منصوریان در تراکتور کارش را استارت زد و سپس نفر اول کادر فنی آلومینیوم اراک شد. رسول خطیبی سرمربی تیم اراکی بود اما در ادامه هدایت تراکتور را به دست گرفت. سعید اخباری سرمربی ۲ تیم سقوط کرده ماشینسازی و سایپا بود. مجتبی حسینی بعد از ترک نفت مسجدسلیمان در ذوبآهن مشغول به کار شد و تا انتهای فصل ماند. محمود فکری نیز پس از کنار گذاشته شدن از استقلال به شهر اولینها رفت تا جانشین حسینی در نفت شود. نکته جالب توجه این است که هیچیک از این پنج نفر نتوانستند حداقل در تیمهای دوم خود موفق عمل کنند.
یکهتازی مرد صربستانی:
با توجه به ممنوعیت حضور سرمربی و مربی خارجی در لیگ بیستم، میلیچ کرکیچ، مربی تیم ذوبآهن اصفهان پس از برکناری رحمان رضایی سرمربی موقت گاندوها شد اما نتوانست در راس کار باقی بماند و جای خود را به مجتبی حسینی داد. او تنها سرمربی لیگ بیستم بود که نامش به عنوان نفر اول کادر فنی ثبت شد.
سرمربیاولیهای لیگ بیستم:
در این فصل نامهای جدید و بعضا سرشناسی سرمربیگری را استارت زدند. مهدی رحمتی به عنوان سرمربی پدیده و با در نظر گرفتن مشکلات عدیده در بحث مدیریتی و مالکیتی، نمایش قابل توجهی داشت. محرم نویدکیا در سپاهان بهترین نتیجه ممکن را کسب کرد و تا هفتهآخر تیمش را در کورس قهرمانی نگه داشت. او طلاییپوشان را دوباره مدعی کسب جام کرد. مسعود شجاعی تنها مربی-بازیکن این فصل بود و چند هفتهای به عنوان سرمربی تراکتور را کوچ کرد. وحید فاضلی نیز در نساجی این شانس را پیدا کرد تا کارش را پیش ببرد. تیم او در بحث نحوه بازی عملکرد بدی نداشت اما نتایج ضعیف او تیم را تا پایینترین جای جدول برد. در نهایت کاظم محمودی نیز فقط برای یک هفته فرصت پیدا کرد تا شانس سرمربیگری در سطح اول فوتبال ایران را پیدا کند.
جوانترین و پیرترین سرمربیان فصل:
در این فصل شاهد جوانتر شدن میانگین سنی سرمربیان بودیم. در این بین وحید بیاتلو سرمربی ابتدای فصل نساجی با ۳۳ سال سن رکورددار بود. او خیلی زود از سمتش برکنار شد و جای خود را به سعید اخباری داد. در طرف مقابل فیروز کریمی، سرمربی چند هفته آخر تراکتور با ۶۳ سال، پیرترین سرمربی لیگ بیستم شد. پیش از او امیر قلعهنویی با ۵۶ سال این عنوان را مال خود کرده بود.
بد عَهدها و معامله باخت-باخت:
کمکم این پدیده در حال تبدیل شدن به یک اپیدمی قرار گرفته است. مربیانی که به قراردادهای خود پایبند نیستند و با یک پیشنهاد از تیم جدید به قرارداد خود با تیم قبلیشان بیاعتنایی میکنند و راهی فضای جدیدی میشوند. در فصل تازه به اتمام رسیده هم شاهد این ماجرا بودیم و نتیجه کار جالبتر بود. هم آن تیمها و هم آن سرمربیان نمایش دور از انتظار و ضعیفی داشتند تا شاهد یک معامله باخت-باخت باشیم. مجتبی حسینی پس از نتایج نسبتا خوبی که با نفت گرفت به اصفهان رفت اما هم ذوب در آستانه سقوط قرار گرفت و هم نفت تا یک قدمی رتبه پانزدهم پیش رفت. رسول خطیبی هم مجددا تصمیم به رها کردن تیم نخست خود در میانه راه گرفت. او آلومینیوم را تنها گذاشت و به تراکتور رفت ولی از تیم تبریزی اخراج شد و آلومینیوم نیز دیگر آن عملکرد شاهکار نیمفصل اول را تکرار نکرد و در جایگاهی دو رقمی کارش را تمام کرد. فراز کمالوند نیز مربیگری استقلال را به هوای سرمربیگری سایپا رها کرد ولی در جمع خودروسازان تنها یک برد در هفت بازی به دست آورد و برای اینکه سقوط تیم نارنجیپوش به نامش ثبت نشود این باشگاه را ترک کرد.
تغییراتی که جواب داد:
اما همه تغییرات عجولانه، اشتباه و نادرست نبود. نساجی مازندران با آوردن ساکت الهامی موفق شد از رده پانزدهم جدا شود و به نتایج درخشانی دست پیدا کند. آنها پیش از باخت مقابل استقلال در هفته بیست و نهم در هفت بازی به پنج برد دست پیدا کردند و نهایتا لیگ را در رده دوازدهم به اتمام رساندند. استقلال هم با هدایت فرهاد مجیدی نمایش درخشانی داشت. شماره هفت محبوب آبیها تیم از هم گسیخته و بیبرنامه محمود فکری را به تیمی منسجم تبدیل کرد. این تیم تا قهرماین جام حذفی ۲ بازی فاصله دارد و در لیگ قهرمانان آسیا هم به عنوان سرگروه به یک هشتم نهایی صعود کرده است.
فاصله زیاد با اروپاییها:
در مقایسه با لیگهای معتبر اروپایی با فاصله بیشترین تغییر را داشتهایم. در ادامه نگاهی به تغییرات خواهیم انداخت:
تغییرات در لالیگا(۶ تیم و هفت سرمربی): سلتاویگو، بیلبائو، هوئسکا، آلاوس(۲)، الچه، والنسیا
تغییرات در لیگ برتر انگلیس(چهار تیم و چهار سرمربی): وستبرومویچ، چلسی، شفیلدیونایتد، تاتنهام
تغییرات در سری آ(۶ تیم و هفت سرمربی): فیورنتینا(۲)، جنوا، پارما، تورینو، کالیاری، کروتونه
تغییرات در بوندسلیگا(۹ تیم و ۱۳ سرمربی): شالکه(۳)، ماینز(۳)، دورتموند، هرتابرلین،بیلهفلد، لورکوزن، کلن، آگزبورگ، وردربرمن
از آسیاییها هم پیشی گرفتیم:
ماجرا وقتی ناامیدکنندهتر و ترسناکتر میشود که متوجه میشویم در ایجاد تغییرات از رقبای آسیایی و حاشیه خلیج فارس هم که در تغییر مربی شهره بودند گوی سبقت را ربودهایم. در اینجا برای مثال لیگهای عربستان، ژاپن و امارات را مورد ارزیابی قرار دادهایم.
تغییرات در عربستان(۹ تیم و ۱۲ سرمربی): النصر(۲)، داماک، الشباب، العین، الوحده(۲)، الهلال(۲)، التعاون، الباتین، الاهلی
تغییرات در ژاپن- مسابقات در حال برگزاریست و ۱۶ هفته تا پایان مانده است- (چهار تیم و پنج سرمربی): یوکوهاما اف سی، کاشیما آنتلرز، گامبااوزاکا، یوکوهاما مارینوس(۲)
تغییرات در امارات(۷ تیم و هشت سرمربی): الوصل(۲)، حتا، شباب الاهلی، الظفره، النصر، الفجیره، الوحده
تکمله:
گاهی اوقات مجبور به ایجاد تغییر سرمربی هستید. اگر تیم برای هفتههای متوالی نتیجه نگیرد و از هدف اصلی دور شود؛ زمانی که سرمربی کنترل بازیکنان و نیمکت را از دست بدهد؛ هنگامی که تیم نیاز به شوک داشته باشد و ... اما در فوتبال ایران این ماجرا رنگ باخته است. دچار یک افراط حاد شدهایم. این تغییرات فراوان، هم کیفیت بازیها را کم میکند و هم بازیکنان را دچار سردرگمی خواهد کرد. از طرفی مربیان هم حاشیه امنیت ندارند و این عدم امنیت شغلی، آرامش و تمرکز را از بین میبرد.
دیگر مساله قابل تامل نحوه انتخاب مربیان و حضور کسانی است که برای پست سرمربیگری انتخاب میشوند. به طور مثال باشگاه سایپا در فاصله سه هفته تا پایان لیگ و وقتی که در آستانه سقوط است به جای آوردن یک مربی باتجربه و یا کسی که سابقه بودن در چنین شرایطی را دارد و یا حداقل با بازیکنان تیم اشناست به سراغ مربیای میرود که تجربه کار در چنین وضعیتی را ندارد و طبیعتا در نهایت این انتخاب منجر به شکست میشود.
باید دید این روند نگرانکننده تا چه زمانی و تا چه جایی ادامه پیدا خواهد کرد و چه عواقبی را برای فوتبالمان به همراه خواهد داشت. فوتبالی که با این دستور کار، خیلی از مربیان و تیمهایش را به ورطه نابودی میکشاند.
نظر شما