روزنامه همشهری ۱۳ مرداد یادداشتی به قلم حشمتالله فلاحتپیشه کارشناس مسایل سیاسی منتشر کرد و نوشت: دیروز در یک فضای همدلانه رسماً سکانداری قوه مجریه به ابراهیم رئیسی واگذار شد. همراهی قوای مقننه و قضاییه از یک سو و همکاری دولت دوازدهمیها برای انتقال تجربیاتشان به دولت جدید و ابراز امیدواریهای دیگر مسئولان برای حل مشکلات در دولت تازه تنفس سیزدهم، همگی در کنار هم گویا ایجاد یک فضای همراه برای میدانداری اجرایی دولت جدید با ریاست ابراهیم رئیسی است.
در کنار ابراز همراهی و همگامی با دولت جدید که در داخل کشور برای حل مسائل کشور شکل گرفته و باید آن را به فال نیک گرفت چرا که حتما به قوه مجریه در پیشبرد اهداف و برنامههایش کمک خواهد کرد، موفقیت دولت در تحقق وعدههایش نیاز به برنامهای ویژه دارد.
به باور من، امروز کشور به ۲ برنامه اجرایی کوتاهمدت و بلندمدت نیاز دارد. دولت در کوتاهمدت باید جنبههای تبآلود مسائل و مشکلات کشور را ترمیم کند و در بلندمدت به مسیر رشد شاخصهای اقتصادی و توسعهای بپردازد. مشکلات اساسی کشور به اعتقاد من ناشی از ۲ ابرمشکل است. یکی از این ابرمشکلها ضعف توسعه در داخل و دیگری تنشهای خارجی است. بهطور طبیعی دولتهایی که روی کار میآیند برنامهای کوتاهمدت برای رفع مشکلاتی ارائه میدهند که مردم با آنها دست به گریبان هستند.
در درجه نخست مشکلات کرونا، سپس مسائل اقتصادی و دیگری پیامی است که در حوزه سیاست خارجی دولت سیزدهم به دنیا میفرستد. این ۳ اقدام، گامهای اصلی است که دولت آقای رئیسی باید در کوتاهمدت به آنها توجه و رسیدگی کند. در میان این ۳ گام اساسی، البته تنشزدایی با جهان باید مورد توجه بیشتری قرار گیرد. فارغ از اینکه چه جریانهایی در تنشزایی نقش داشتند باید توجه داشت که دولت آقای رئیسی نیازمند تنشزدایی است. این دولت باید در مسیر رفع تنشهای بیرونی تلاش کند تا به مسائل توسعه در داخل برسد. این دو امر کاملا با یکدیگر ارتباط دارند. مشکلی که در سیاست خارجی وجود دارد بیتوجهی به واقعیات کشور در مسائلی است که در این حوزه بیان میشود.
از سوی دیگر متأسفانه برجام در دولت دوازدهم احیا نشد و این اتفاق ۲ هزینه را بر دوش دولت جدید گذاشت. مذاکرات جدید با تیم جدید باید شکل بگیرد و پیش از این مسئله دیپلماسی عمومی است که اهمیت دارد. چرا که به نتیجه رسیدن یا نرسیدن مذاکرات بهعنوان چالشی بین جریانهای کشور مطرح شد و در چنین شرایطی دولت جدید نیازمند دیپلماسی عمومی است تا فضای منفی که علیه دولت ایران شکل گرفته است، تعدیل شود.این دیپلماسی عمومی باید در ۳ حوزه جهانی با محور برجام، منطقهای با محور کشورهای همسایه و مناسبات دوجانبه باشد. دولت آقای رئیسی باید این اطمینان را به کشورهای دیگر بدهد که نه تنها دوران ایشان زمان چالش نیست بلکه در مسیر روابط دوجانبه و حل مسائل منطقهای تلاش میکند.
در کنار این مهم ضرورت دیگری نیز وجود دارد که به شکل دولت سیزدهم بازمیگردد. دولت سیزدهم باید نه براساس مختصات ستادی بلکه طبق نیازهای جامعه و استفاده از کارشناسان و افراد دارای سابقه تشکیل شود. آنچه کارنامه آقای رئیسی را مورد ارزیابی قرار میدهد کسانی هستند که میتوانند مشکلات کشور را در سایه دولت سیزدهم رفع کنند و خیلی زود بارقههای امید را با انتخاب مدیران کارآمد ایجاد کنند.
در نهایت اینکه از دیروز دولت آقای روحانی با همه فرازونشیبها و نقاط ضعف و قوت کنار رفت. این اتفاق به این معناست که دوران انتقاد برای اصولگرایان و جریانهای حامی آقای رئیسی به پایان رسیده و آنها باید وارد برنامههای اجرایی برای رفع مشکلات کشور شوند. پس از این پذیرفته نیست که دولت سیزدهم ناکارآمدیهای آینده را به دولت گذشته حواله دهد. عمر نقد پس از انتخابات به پایان رسیده و نمیتوان مسائل آینده را گردن دولت گذشته انداخت.
نظر شما