خبرگزاری ایسنا ۲۶ مرداد به گفت وگو با شهریار سلیمانی آزاد، پژوهشگر لرزهزمینساخت و پالئوسایزمولوژی سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور پرداخت و آورد: به اعتقاد پژوهشگر لرزهزمینساخت سازمان زمین شناسی کشور، محل رخداد زمینلرزه عصر روز ۲۴ مردادماه سال جاری و نیز زمینلرزه اردیبهشت ماه سال گذشته در خاور تهران، در پهنه رومرکزی آخرین زمینلرزه بزرگ تهران در سال ۱۸۳۰ میلادی به بزرگای ۷.۲ بوده و بر پایه پژوهشها گسل مشا همواره توان ایجاد زمینلرزههای بزرگتر از ۷ را داشته و خواهد داشت.
از این رو، بهتر است در رخداد زمینلرزههای آینده در این بخش از تهران بهجای مراجعه و مصاحبه چندباره با متخصصان زلزلهشناس و لرزهزمینساخت سراغ متولیان ساخت و ساز ایمن را گرفت که بر پایه دادههای علمیِ به قانون تبدیل شده، چه کارنامهای برای خود رقم زدهاند. گسل مشا بزرگترین گسل لرزهزای شناساییشده در خاور تهران است که با توجه به پیشینه لرزهخیزی تاریخی و دستگاهی آن در کنار دیگر گسلهای معرفی شده، این گستره همچون گسلهای خاوری-باختری "آراکوه" (در زیر شهر دماوند، رودهن، بومهن و شهر جدید پردیس) و "کاجان" (در زیر مناطق ایرا، مهرآباد و فازهای جنوبی شهر جدید پردیس و جاجرود) و... از مهمترین سرچشمههای لرزهزای پیرامون خاوری تهران بزرگ بهشمار میآید.
در نگاه نقشه، از ۳ قطعه گسلی اصلی گسل تقریبا خاوری-باختری و ۱۹۰ کیلومتری مشا، دو قطعه خاوری و مرکزی در اصطلاح فنی با آرایش نردبانی-چپپله و با حرکات چیره چپگرد در خاور لواسان هستند که این جنبشهای چپگرد را به بخش خاوری گسل شمال تهران و بهسوی شهر تهران منتقل کرده و میکنند. سلیمانی با اشاره به رخداد لرزهای در روز یکشنبه ۲۴ مرداد ماه در بومهن، توضیح داد: محل رخداد زمینلرزه عصر روز ۲۴ مردادماه سال جاری و نیز زمینلرزه اردیبهشت ماه سال گذشته خاور تهران بر پایه نتایج بررسیهای دیرینه لرزه شناسی ما در سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۱، محل رخداد آخرین زمینلرزه بزرگ تهران در سال ۱۸۳۰ میلادی به بزرگای ۷.۲ نیز بوده است.
از آنجا که موقعیت رومرکز رخداد دو زمینلرزه کوچک و خردلرزههای همراه آنها در سال گذشته و امسال در فاصله ۱۰ تا ۱۵ کیلومتری از هم قرار گرفتهاند، لذا در صورت شکست و گسیختگی گسل مشا در فاصله یادشده توان ایجاد یک زمینلرزه بزرگتر از ۶ را خواهد داشت؛ این موضوع فقط به عنوان یکی از گزینههای امکانپذیر و محتمل (همچون رخداد زمینلرزه دوقلوی اهر-ورزان در سال ۲۰۱۲ میلادی که گسلش زمینلرزهای آن در میان دو بخش خردلرزهخیزی متمرکز در خاور و باختر رخداد زمینلرزه اصلی بود) میتواند بهشمار آید.
البته، راستی آزمایی موضوع یاد شده نیازمند دادههای علمی کافی و با دقت مناسب است که حقیقتا در حال حاضر فراهم نیست و ما هیچگاه با دادههای علمی اندک و ناکاملی که در اختیار داریم، مجاز به انجام تفسیرهای بزرگ، قطعی و سرنوشتساز نیستیم.با این وجود، آنچه که هیچ گاه از اهمیت گسل مشا در کنار دیگر گسلهای جنبای تهران نکاسته، توان لرزهزایی و نرخ حرکتی بالای آن در جوار پایتخت کشور است و بس. از این رو، با رخداد هر زمینلرزه کوچک در این گستره شاید بهتر و صحیحتر آن است که بهجای مراجعه و مصاحبه با متخصصان زلزلهشناس و لرزهزمینساخت از این پس فقط به سراغ متولیان ساخت و ساز ایمن رفت و در عمل از چند و چون واقعی مقاومسازی سازهها و شهرکهای درحال توسعه بر پایه ضوابط برآمده از دادههای لرزهزمینساختی موجود پرسید؛ چرا که در صورت رخداد یک زمینلرزه بزرگ در شهر بزرگی همچون تهران (بهویژه در هنگام ّشب) فقط کسانی جان و مالشان حفظ خواهد شد که در ابنیه بهاندازه کافی مقاوم و مناسب ساکن هستند.
به گفته وی در طی دهههای گذشته، دادههای علمی فراهم آمده در تحقیقات پژوهشگران پیشرو و نیز جوانتر زلزلهشناس، مهندسان سازه و لرزهزمینساخت در قالب نقشهها و کدهای ایمنسازی و مقاوم سازی در آییننامه ۲۸۰۰ در دسترس متولیان ساخت و ساز بوده و قانون نیز آنها را موظف به رعایت کامل ضوابط مربوطه کرده است. با این وجود، به باور بسیاری از متخصصان ساختوساز با توجه به قیمت بالای مسکن و ساختمان در شهرهای بزرگ و ورود غیرمتخصصان سیاسی و غیرسیاسی سودجوی فراوان به این صنعت، متاسفانه تخلفات بسیار زیادی در این زمینه صورت گرفته و میگیرد. از این رو، در سایه وجود متخصصان و قانون و ضوابط لازمالاجرای ساخت و ساز ساختمانهای مقاوم در برابر زمینلرزه نقش نهادهای نظارتی است که مهمترین اثرات را در کوتاه، میان و بلند مدت خواهد داشت.
برای رسیدن به این مهم در کنار انجام نظارت فنی قوی بر طراحی و اجرای ساختمانها یکی از بنیادیترین امور حرکت به سمت دستیابی به بیمهای مطمئن با توجه به ایمنی محل ساخت و کیفیت طراحی و ساخت ساختمانها بر پایه آییننامههای استاندارد است. یعنی، اگر کسی خواست در محل نزدیک به عامل خطر زمینلرزه (گسلهای جنبا) ساختوساز انجام دهد، به شرط عدم ضرر و زیان رساندن به دیگران میتواند، ولی باید بهای بیمه بسیار بیشتری برای بنا کردن ساختمان مورد نظر پرداخت کند، تا آنجا که عدم صرفه اقتصادی این امر مانع از عملی شدن آن بهشکلی فراگیر شود. بدین ترتیب، رفته رفته و به شکلی هدفمند شرایط احداث ساختمانهای با اندازه کافی مقاوم و مناسب میتواند شکل گیرد. این همان رویهای است که در بسیاری از کشورهای مدرن ولی لرزهخیز پیگیری و اجرا میشود.
وی بر ضرورت اولویتهای ذیل در مقوله لرزهزمینساخت و کاربری آن در طراحی و اجرای ساختمانهای مقاوم در برابر رخداد زمینلرزهها در کشور تاکید کرد:
۱- نیاز به تداوم انجام پژوهشهای کاربردی و نوین لرزهزمینساختی بهمنظور استفاده در بهروزرسانی ضوابط و قوانین فنی ایمنسازی و مقاوم سازی مقرونبصرفه ساختمانها بهویژه در شهرهای بزرگ و دارای پیشینه لرزهخیزی همچون تهران
۲- پرهیز از ساخت و ساز در نزدیکی پهنههای خطرناکتر شناسایی شده تا به امروز و اختصاص دادن اینگونه پهنهها به فضاهای تنکجمعیتتر، فضای سبز و ...
۳- انجام و تداوم طراحی و اجرای ساخت و سازهای ایمن بر مبنای آیین نامه ۲۸۰۰ موجود.
۴- فراهم کردن هرچه سریعتر شرایط برای شروع به اجباری کردن بیمه تمامی ساختمانها (دولتی و خصوصی) با توجه به وضعیت ایمنی نسبی محل ساخت و کیفیت طراحی و اجرای آنها بر اساس ضوابط فنی. چرا که از این امر میتوان در ایجاد دست کم آمادگی لازم برای تامین هزینههای مالی جبران خسارات در زمان پس از رخداد زمینلرزههای بزرگ و آسیبرسان (و بهمنظور پیشگیری از شکلگیری هرج و مرج مالی در شرایط بحران) بهرهجست. در نهایت، طبیعتا هدف نهایی تمامی این تمهیدات برای حفظ جان افراد بهعنوان ارزشمندترین وظیفه انسانی است که هر یک از ما میبایست در کنار تلاش برای حفظ داراییها و سرمایههای ملی همواره در ذهن و عمل خویش داشته باشیم.
نظر شما